چرا هاشمی متهم به اشرافیگری میشد؟
سید حسن خمینی گفت: گریز از «ریا» در آقای هاشمی به گونه ای بود که گاهی حس میکردم، در این خصوصیت افراط دارند؛ به همین دلیل هم برخی معاندان ایشان را به اشرافیت متهم میکردند. جماران نوشت: سید حسن خمینی گفت: گریز از «ریا» در آقای هاشمی به گونه ای بود که گاهی حس میکردم، در این خصوصیت افراط دارند؛ به همین دلیل هم برخی معاندان ایشان را به اشرافیت متهم میکردند.
جماران: سید حسن خمینی گفت: گریز از «ریا» در آقای هاشمی به گونه ای بود که گاهی حس میکردم، در این خصوصیت افراط دارند؛ به همین دلیل هم برخی معاندان ایشان را به اشرافیت متهم میکردند. جماران نوشت: سید حسن خمینی گفت: گریز از «ریا» در آقای هاشمی به گونه ای بود که گاهی حس میکردم، در این خصوصیت افراط دارند؛ به همین دلیل هم برخی معاندان ایشان را به اشرافیت متهم میکردند.
حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی گفت: آقای هاشمی انسانی صبور و بردبار بود و در مقابل ناملایمات و دشنام ها، از کوره در نمی رفت چراکه صبرش ریشه در عقلانیت داشت. او همیشه هدفمند تصمیم می گرفت و حرکت می کرد، لذا به راحتی از کنار حاشیه سازی ها و تخریب ها عبور می کرد تا به هدفش دست یابد.
اهم اظهارات سیدحسن خمینی به شرح "زیر است:
*من از آقای هاشمی بت نمی سازم اما آقای هاشمی حقیقتا یک انقلابی شجاع و دیندار پارسا بود؛ وقتی به این نتیجه می رسید که کاری که می کند درست است، با شجاعت تمام برای رسیدن به آن تلاش می کرد اما آنقدر روح بزرگی داشت که اطرفیان و در موارد متعدد خود من، به راحتی می توانستیم عملش را نقد کرده و بگویم که در مثلاً فلان جا اشتباه کرده اید و وقتی دلیل ما را می شنید و به این نتیجه می رسید که درست است، به راحتی می پذیرفت. بزرگی آیت الله هاشمی در این بود که می توانستیم به راحتی جلوی او صحبت کنیم و در کنار شخصیت او بزرگ شویم؛ براستی که او برای ما آموزگار بزرگی بود.
* آنچه در مورد آیت الله هاشمی می توان شهادت داد این است که ایشان با توجه به اوصاف شخصیتی کم نظیری چون هوش سرشار، ذکاوت بالا، استعداد ناب، شجاعت توأم با درایت و ...، همواره تلاش داشتند که در هر مسأله ای بهترین تصمیم را بگیرند و لذا اهدافی را ترسیم و برای دستیابی به آن، اتخاذ شیوه و روش متناسب می کردند. البته اینکه آیا همیشه در این تلاش موفق بوده باشند، بحث دیگری است.به هر حال آنچه می توان قاطعانه گفت اینست که آقای هاشمی همواره مرد میانه روی و اعتدال بوده است. حرکت در میانه امور یعنی نه زهد ریاکارانه و نه تزویر و اسراف که این مشی اعتدال است.
*گریز از «ریا» در آقای هاشمی به گونه ای بود که گاهی حس می کردم، در این خصوصیت افراط دارند؛ به همین دلیل هم برخی معاندان ایشان را به اشرافیت متهم می کردند. وجه تمایز ایشان با دیگر روحانیون هم همین ویژگی بود. آقای هاشمی می گفت من به این دلیل جذب امام شدم که همان فرشی که در اندرونی پهن می کرد، در بیرونی هم پهن می کرد؛ که گویی دیگران اینگونه نبودند. در حقیقت متهم شدن آقای هاشمی به اشرافیت ناشی از این بود که «همانی که بود، دیده می شد» و به هیچ وجه هم بنای کتمان نداشت.
*آقای هاشمی همچنانکه هیچگاه نخواست که عامل انشقاق در جامعه ایران باشد، و همواره عامل وحدت میان مردم بود، در بُعد مذهبی نیز چنین اعتقادی داشت و تکیه کردن بر افتراقات و اختلافات میان شیعه و اهل سنت را امری ناپسند و مضرّ به حال جهان اسلام می دانست و همواره در صدد بهبود روابط میان امت اسلامی در کشورهای مختلف بود.
نظر کاربران
نميدونم خدا ازدلت بشنوه سید حسن اقا فقط وفقط ياد پدر مرحوم شما حاج احمد اقا ميوفتم میبینم مفت مفت فوت کرد
پاسخ ها
گی میکه رفسجانی اشراف گرا بود واشرافی زندگی میکرده. رفسنجانی بسیار ساده زیست بود خونه از خودش نداشت زیر چادر زندگی میکرد این اواخر بنده خدا از شدت نداری گورخواب کارتون خواب شده بود این تهمت ها چی به ان بنده خدا می بندید
یعنی نبود
به نام خداوند متعال ..خداوند متعال شما رو حفظ کند...برای اسلام و انقلاب اسلامی خد متگزاری صدیق باشید..ورییس خبر گان رهبری انتخاب شوید..ومن الله التوفیق..وروح مرحوم هاشمی رفسنجانی شاد باشد