رفع فیلتر تلگرام؛ مهار ضرر در فضای مجازی
در نخستین شامگاه هفتهجاری پیامرسان «تلگرام» که پس از ناآرامیهای اخیر از دسترس کاربران خارج شده بود، رفع فیلتر شد.
روز شنبه پیامرسان «تلگرام» که پس از وقوع برخی ناآرامیها در کشور از دسترس کاربران خارج شده بود، رفع فیلتر شد. محدودسازی دسترسی به این پیامرسان اگرچه باعث کاهش قدرت اثرگذاری شایعات برخی از کانالهای تلگرامی شد، اما اثرات جانبی برشمردهشده برای محدودسازی این نرمافزار بسیاری از کارشناسان را در صف حامیان بازگشایی مجدد این نرمافزار قرار داد. این اثرات جانبی را میتوان به دو دسته فرصتهای از دسترفته و تهدیدهای ایجاد شده تقسیم کرد.
پس از ناآرامیهای اخیر در برخی نقاط کشور و محدودسازی دسترسی به برخی از شبکههای اجتماعی، نحوه مدیریت فضای مجازی بار دیگر در کانون توجه کارشناسان قرار گرفتهاست. در یکسو عدهای از کارشناسان با اشاره به روی تاریک شبکههای اجتماعی خواهان تداوم محدودیت در دسترسی به این شبکههای اجتماعی بودند. این در حالی است که در سوی مقابل کارشناسان با اشاره به فرصتهای اقتصادی، فرهنگی، ملی و مذهبی ایجاد شده با استفاده از شبکه مجازی خواهان کاهش محدودیت در دسترسی به این ابزار ارتباطی همزمان با پایش محتوای این فضای تعاملی بودند. به نظر میرسد استدلال پشتیبان این دسته توانسته نهاد ناظر بر فیلترینگ کشور را برای رفع فیلترینگ تلگرام قانع کرده باشد چرا که در ساعات پایانی روز شنبه پیامرسان تلگرام بار دیگر بدون نیاز به نرمافزار ضدفیلتر در اختیار کاربران ایرانی قرار گرفت. اقدامی که میتواند علاوهبر بازگشایی مجدد فرصتهای ایجاد شده از کانالنرمافزار تلگرام به منزله دفع تهدیدبیشفیلترینگ نیز تعبیر شود.
گسترش فضای مجازی طی دهههای اخیر موجب تغییر ابزار و مفهوم اطلاعرسانی شده است. اما به واسطه گستردگی و نبود امکان نظارت و پایش فضای مجازی، این نوآوری حیرتانگیز بشری میتواند به تابلوی تبلیغ و اشاعه برخی از ناهنجاریهای عمومی بدل شود. به همین دلیل نحوه مدیریت فضای مجازی به یکی از بحثهای پر چالش در ذهن سیاستگذاران در جایجای دنیا بدل شدهاست. بررسیها نشان میدهد که کشورهای مختلف کموبیش از نوعی از پالایش اطلاعات در مدیریت شبکه مجازی استفاده میکنند. برای مثال در آمریکا بسیاری از سایتهای شرطبندی در رده سایتهای خارج از دسترس قرار گرفتهاند، در چین نیز بسیاری از خبرگزاریهای خارجی که اقدام به انتشار مطالبی علیه دولت چین میکنند از سوی دولت چین فیلتر شدهاند. در کشورهایی نظیر فرانسه و آلمان نیز سایتهایی که حاوی ترویج خشونت یا محتوای نژادپرستانه باشند از فهرست سایتهای در دسترس برای شهروندان این کشورها حذف خواهند شد. در عربستان نیز محتوای دربردارنده توهین یا مغایرت با اسلام، برخی وبسایتهای پزشکی و برخی سایتهای مخالف با خاندان حاکم در این کشور فیلتر شدهاند.
در مجموع میتوان گفت تاکید عمده فیلترینگ در جوامع غربی بر عدم سوءاستفاده از اطلاعات شخصی افراد، جلوگیری از انتشار تصاویر جنسی کودکان و ممانعت از دسترسی گروههای تروریستی و خطرناک به اطلاعات مهم است، اما کنترل اینترنت در جوامع شرقی(به خصوص کشورهای مذهبی)علاوه بر موارد فوق، هدف نظارت بر اشاعه افکار و عقاید سیاسی و مذهبی را نیز در بر میگیرد. قانون جمهوری اسلامی و ماده ۲۱ قانون جرائم رایانهای در ایران نیز چارچوب مشخصی برای پالایش محتوایی فضای مجازی تعیین کرده است. بر این اساس هرگونه محتوای مندرج در فضای مجازی که در تعارض با عفت عمومی، اخلاق، امنیت و مقدسات یا دربردارنده توهین به مقامات و نهادهای دولتی در کشور باشد در شمول فهرست پالایش قرار میگیرد. افزون براین محتوای در بردارنده دعوت به خشونت، ناقض مالکیت معنوی و دارای محتوای مجرمانه مرتبط با جرائم انتخاباتی یا جرائم رایانهای در صورت مشاهده از دسترس کاربران خارج خواهد شد. البته نسخه فیلترینگ کنونی اجرا شده در کشور تا حدودی با قانون جرائم رایانهای در کشور متفاوت است، چراکه در متن قانون دو عبارت «فیلتر» و «محتوا» در کنار یکدیگر آوردهشدهاند. این به آن معناست
که از نگاه قانونی، پایش فضای مجازی شامل محدودیت در دسترسی به محتوای نامناسب است، این در حالی است که در برخی موارد به واسطه احتمال برخورد کاربران با محتوای نامناسب دسترسی مستقیم به برخی وبگاهها در کشور بهطور کامل مسدود شدهاست. به واسطه اثر دوگانه فیلترینگ در برخی از موارد، فیلترینگ کلی یک سایت به علت احتمال وجود محتوای نامناسب میتواند ناقض آزادی دسترسی به اطلاعات و دربردارنده حق عمومی باشد. بنابراین یکی از موارد لازم در زمینه فیلترینگ اطمینان از دقت در نشانهگیری ناحیه اصابت فیلترینگ است.
جستوجوی کلیدواژههای مربوط به فیلترینگ در موتورهای جستوجوی مقالات پژوهشی بهخوبی نشاندهنده ابهام موجود در اثرات فیلترینگ است. اگرچه انتظار میرود که فیلترینگ تغییر قابل توجهی بر رفتار عمومی در فضای مجازی داشتهباشد، با اینحال بسیاری از پژوهشها نشاندهنده جهت دیگری برای برآیند اثر فیلترینگ محتوای اینترنت بر رفتار کاربران است. برای مثال نتایج پژوهش پژوهشگاه «حقوق اطلاعات» دانشگاه آمستردام روی الگوی جستوجوی کاربران اینترنت در ۵۱ شهر اروپایی نشان میدهد فیلترینگ محتوا در برخی موارد موجی از بازدید برای برخی از سایتهای فیلتر شده به همراه داشتهاست. اثری که در نتیجهگیری این پژوهش بهعنوان اثر «جذابیت میوه ممنوعه» بر رفتار کاربران تعبیر شده است. نتیجه پژوهش «سازمان جامعه اینترنتی» بر بیش از ۱۰ روش مختلف فیلترینگ محتوا در ۲۱ کشور منتخب نشان میدهد که فیلترینگ در برخی ازموارد میتواند مخاطبان را در معرض ریسک بیشتری در فضای مجازی قرار دهد. از سوی دیگر نتیجه مشابه عدم اثرگذاری فیلترینگ بر الگوی رفتاری کاربران در این پژوهش نیز به اثبات رسیدهاست. بر مبنای نتایج این پژوهش «بیش پالایش» فضای مجازی میتواند
با اثرگذاری بر شیوع نرمافزارهای ضد فیلترینگ، اثری کاملا غیرمنتظره و معکوس بر رفتار کاربران داشتهباشد. اثری که احتمال وقوع آن در رابطه با فیلترینگ تلگرام و وجود بیش از چهل میلیون کاربر تلگرامی به ذهن متبادر و صحت آن با نگاه به روند جستوجوی کلید واژه «فیلتر شکن»در جست و جوگر گوگل طی دو هفته اخیر (پس از فیلترینگ تلگرام) تایید میشود. به همین دلیل انتخاب بهینه ناحیه محدوده و میزان اعمال محدودیت در شبکه مجازی مهمترین مساله پیشروی طراحی الگوریتم فیلترینگ است.این گزارش در ادامه ضمن بررسی برخی از اثرات جانبی فیلترینگ به بررسی برخی از راهکارهای مرسوم برای قلقگیری ناحیه اصابت فیلترینگ پرداخته است.
قانون فیلترینگ: قانون فیلترینگ را میتوان سنگ محک سیاست گذاران فضای مجازی در تشخیص محتوای نامناسب دانست. بررسیها نشان میدهد که قانون محدودسازی محتوای ناهنجار حداقل در ۵۰ کشور به تصویب رسیدهاست. در چنین شرایطی مدیریت فضای مجازی چارچوب مشخصی برای محدودسازی فضای مجازی در اختیار خواهد داشت. بر اساس قانون در کشورهایی نظیر آلمان، فرانسه و انگلستان نهاد ناظر بر فضای مجازی باید لیست و دلیل فیلترینگ سایتهای حاوی مطالب نامتعارف را منتشر کند.
فیلترینگ محتوایی: محدودسازی دسترسی کاربران به شبکه مجازی یک اقدام دو وجهی است. یک روی فیلترینگ تصفیه فضای مجازی از محتوای ناهنجار است، اما قطع دسترسی به برخی از وبسایتها به صرف داشتن احتمال برخورد کاربران با محتوای نامناسب روی دیگری نیز دارد. برای مثال فیلترینگ محتوای مربوط با برخی از مطالب پزشکی در عربستان، باعث محدودشدن برخی منابع اینترنتی برای دانشجویان این رشتهشدهاست. برای رفع چنین مشکلی کشورهای مختلف معمولا از نرمافزارهای هوشمند فیلترینگ استفاده میکنند. این نرم افزارها ضمن داشتن توان تشخیص محتوای ناهنجار، امکان کنکاش کلیدواژههای خاص برای کسب مطالب ناهنجار را نیز دارند. فیلترینگ غیر همسان: یکی دیگر از ابزارهایی که برای بهینهسازی فیلترینگ در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد فیلترینگ محتوایی با استفاده از اطلاعات کاربران است. بیشترین مورد استفاده از این روش پایش اطلاعات طبقهبندی شده برای ردههای سنی است. افزون بر این در این روش برخی از مراکز پژوهشی و آموزشی از شمول فیلترینگ محتوا خارج شدهاند.
ارائه خدمات فیلترینگ به بخش خصوصی: در برخی از کشورها نظیر انگلستان پالایش بخشی از فضای مجازی به شرکتهای ارائهدهنده خدمات پالایش فضای اطلاعاتی سپردهشدهاست. بر مبنای قانون دسترسی به اطلاعات این شرکتها باید لیست تمامی سایتهای فیلتر شده را به همراه علت خروج از دسترس به اطلاع کاربران برسانند. افزون بر این سامانه ارائه شده از سوی این شرکتها امکان ثبت شکایات شهروندی در زمان نقض قوانین فیلترینگ را فراهم میکند. قانون این کشور حق اعتراض و اعاده حق مالکان معنوی را در صورت خطا در فیلترینگ نیز در نظر گرفتهاست. یکی از اهداف این اقدام تصفیه محیط رقابت احزاب در زمینه مجازی است. چرا که مختصات قدرت احزاب در سیکل سیاسی میتواند بر نحوه سیاستگذاری نهاد ناظر بر فیلترینگ حاکمیت اثرگذار باشد.
فیلتر خانوادگی: در کشورهایی نظیر آمریکا، آلمان و ترکیه فیلترینگ معمولا با استفاده از ابزارهای مختلفی صورت میگیرد. یکی از این ابزارها نظارت خود شهروندان بر محتوای فضای مجازی است. این شیوه به خصوص در موارد محدودیت دسترسی به علت شرایط سنی مورد استفاده قرار میگیرد. در این شیوه نرم افزارهای مختلف رصد و محدودسازی فضای مجازی در اختیار والدین قرار میگیرد و در چنین شرایطی والدین کلیدواژهها، سایتها و محتوای خاصی را بهعنوان محدوده قرمز جستوجوی اینترنتی مشخص میکنند.
بسیاری از تجربیات و آمار ثبت شده از تجربیات محدودسازی فضای مجازی بهخوبی نشان میدهد که فیلترینگ نمیتواند راهحل مناسبی برای مدیریت رفتار کاربران در فضای مجازی باشد. آثار جانبی محدودسازی فضای مجازی و استفاده بیش از چهل میلیون کاربر ایرانی از نرمافزار تلگرام به خوبی نشاندهنده عمق مشکلات و مخاطراتی است که تداوم محدودسازی استفاده از این نرمافزار میتوانست برای سرمایهاجتماعی کشور ایجاد کند. افزون بر این بهرغم وجود برخی تهدیدات در فضای مجازی، طراحی صحیح پل ارتباطی قابل اعتماد و صادق بین ساختار حاکمیت و سرمایه اجتماعی در قالب چنین نرم افزارهایی میتواند این تهدیدات بالقوه را به فرصتهای بالفعل تبدیل کند.
ارسال نظر