۷۵ درصد ايرانيان نااميد از آينده
اینجا میدان انقلاب تهران است؛ میدانی که قبل از انقلاب با نام میدان مجسمه آن را می شناختند و بعد از انقلاب ۵۷، «میدان انقلاب» شد. حالا اگر اجزای باقی ماندهاش از قدیم لب به سخن باز کنند، چه حرفها برای گفتن دارند. تمام عابران پیادهای که هرروز در رفتو آمدهای روزمرهشان از خیابان انقلاب میگذرند، حجم ناامیدی را در میان مردم میبینند.
اما این تنها مختص به میدان انقلاب تهران نیست که در جای جای کشور جریان دارد. این روزها مردم، مسئولان و خبرگان، امید کمتری به بهبود آینده ایران دارند. مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری، فایلی پی دی اف را در سایت این مرکز به نام« آینده پژوهی ایران ۱۳۹۶» منتشر کرده است. در این مجموعه تحقیقاتی ۲۲۰صفحهای گزارشهایی با هدف شناسایی مشکلات ایران آینده و به دنبال آن سناریوهای آینده ایران در مرکز تحقيقات استراتژیک ریاستجمهوری بررسی شده است.
نکته دیگر اینکه در این پژوهش درباره نتایج مشارکت خبرگان نیز آمدهاست:« تنها حدود هشت درصد از خبرگان، وضعیت سال آینده را بهتر ارزیابی کرده اند. این آمار برای شهروندان تنها حدود ۹درصد است. در سطح کلان و عینی مهم ترین عوامل تاثيرگذار بر ناامیدی نسبت به آینده در بین جوانان، اشتغال و مساله ازدواج است».
همچنین در این پژوهش درباره سطوح سیاسی ناامیدی میان مردم نیز آمدهاست:« در سطح سیاسی نيز نابسامانی های جهانی، منطقه ای و داخلی کشور مهم ترین عامل تاثیرگذار بر ناامیدی است. خبرگان به ناامیدی درباره حل بعضی مسائل سه حوزه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با ادبیات مختلف اشاره کردهاند. رتبه اول تا سوم ناامیدی نسبت به آینده در یافته های طرح ملی سرمایه اجتماعی مربوط به سه استان مرکزی، خراسان رضوی و اردبیل است ؛در حالی که تهران رتبه نهم را به خود اختصاص داده است. ارزیابی منفی نسبت به آینده می تواند بر میزان رضایت از زندگی، قضاوت افکار عمومی بر عملکرد حاکمیت و مسائل دیگر تاثیرگذار باشد».
تبعیض ها جانمان را گرفته است
حال با اینکه نزدیک به يك هفته از نا آرامیها میگذرد، هنوز عده ای از مردم در زندان به سر میبرند اما عده ای نیز در روزهای گذشته با قرار وثیقه و کفالت آزاد شدهاند.
جوانان بیکار و بیحقوق نیز بخش دیگری از بدنه اعتراضات بودند. در کنار آنها حرف مشترکی که همهشان به آن اعتراض داشتند، نابرابریهای اجتماعی و تبعیض حاکم بر جامعه بود. محمد، یکی از دانشجویانی است که سال چهارم رشته حقوق درس میخواند و به «قانون» می گوید:« من وقتی می بینم نمیتوانم با مدرکی که دارم در جامعه کاری پیدا کنم، دچار سرخوردگی می شوم. در کنار آن آقازاده هایی را می بینم که بهدليل روابطی که دارند، رانتهای بزرگ میگیرند و دست من از همه آنها کوتاه است».
هنوز هیچ منبع رسمی اعلام نکرده چند درصد از تجمع کنندگان را در اعتراضات کشور، جوانان تشکیل دادهاند اما به طور غیر مستقیم اعلام شده بيشتر افراد شرکتکننده در تجمعات از گروه جوانان کشورند؛ جوانانی که پیش از این فرصتی برای شنیدهشدن حرفهایشان نداشتهاند.
بيكاري و كاهش اميد جوانان
نیره توکلی، جامعهشناس است و نقش ناامیدی مردم را در بروز این اعتراضات بررسی میکند. او به «قانون» میگوید:« آنچه به طور واضح مشخص است، ناامیدی میان جوانان و بهخصوص دانشجوها زیاد شده و همین علت فریاد اعتراضهایشان بود».
او با اشاره به اینکه نباید با این اعتراضها به صورت کلیشه ای برخورد کرد و با توسل به مفاهیم کلیشهای آن را آسیب شناسی کرد، ادامه داد:«بعد از این ماجرای اعتراضها، مفاهیم کلیشهای بسياري برای علتیابی آن مطرح شد که به تنهایی مفهومی ندارد.
اما از سوی دیگر، این موضوع مطرح میشود که چرا ما باید زیرساختهای اقتصایمان را به همین شکل نگه داریم و تنها منبع درآمدمان نفت باشد؟ این یعنی هیچ تعبیری بعد از سالها در سیستم اقتصادی کشور به وجود نیامده و دلیلی بر ناامیدی است. از طرف دیگر چرا دولت باید به تنهایی در جامعه موظف به اشتغالزایی باشد؟ چرا باید جوانها امنترین محل درآمد را در تشکیلات دولتی محدود جستوجو کنند و به کار آزاد و مشاغل آن بیاعتماد باشند؟».
از طرف دیگر او به متهمان اختلاسها و پولشوییهایی که در کشور اتفاق افتاده، اشاره میکند و میگوید:« اینکه تا به حال هیچ محاکمه جدی برای متهمانی که پول و ثروت کشور را بردهاند انجام نشده است، از مطالبات دانشجویانی محسوبميشود که در شور به دنبال برابری و عدالت اجتماعی هستند. یک دانشجو حتی نمیتواند با مدرکی که از یک دانشگاه معتبر گرفته، برای خودش اشتغالزایی کند. شما مقابل دانشگاه تهران را ببینید، مدرکفروشیها بیداد میکند. فقط کافی است لحظهای تردید کنید تا ۱۰ نفر بریزند روی سرتان و بخواهند پایاننامه با قیمت بسیار پایین بهشما بفروشند».
تبعيض مردم را ميآزارد
اما شاید بخش زیادی از اعتراضات جوانان مربوط به تبعیض و شکاف طبقاتی ای باشد که در جامعه فراگیر شده است. این موضوعی است که امان ا...قرایی مقدم، جامعه شناس به آن اشاره می کند و در گفتوگو با «قانون» میگوید:« سوال من این است که اگر مردم کشورهای دیگر را تشویق به اعتراض کنیم، آنها اغتشاش میکنند؟ اگر زمینه فراهم نباشد که مردم به خیابانها نمیآیند. باید ضمن سواکردن حساب قانون شکنان تندرو ، مشکل این مردم را پیدا و به آن رسیدگی کنیم. قرایی مقدم علت افزایش خودکشی در جامعه را سرخوردگی و رواج بیاعتمادی در جامعه میداند».
قرایی مقدم ازعملكرد نامناسب بعضی مسئولان در ساختارهای دولتی و حاکمیتی انتقاد میکند و ادامه می دهد: «زمانی که مردم شاهد تبعیض در جامعه هستند و با مشکل معیشتی دست و پنجه نرم میکنند، زمینه اعتراض در جامعه فراهم است. وقتی یک جوان بیکار می بیند که نمیتواند تا سالهای دیگر نيز ازدواج کند و در همین حال شاهد برخی فسادهاست، به هر حال معترض می شود. شکاف طبقاتی در جامعه زیاد است و جوانان آن را می بینند و خواهان تعدیل این وضعیت هستند».
نظر کاربران
نامید اخه برای چی؟به نظرم ایرانیا خیلی ناشکرن.ایرانیا هم کار دارن هم حقوق بالا دارن.هم زندگی در رفاه دارن هم توانایی زن گرفتن دارن و هم توانایی خرید جهزیه دارن هم شادابی در جامعه دارن و از همه مهم تر هم مسولین عالیقدر دارن که تمام دنیا حسرت داشتن اونارو میکشن هم همه چی دارن.با وجود گرونی از پا درنمیانم درواقع از سر جونشون درمیاد از پا نه.خب حالا فهمیدی چرا میگم ناشکرن؟ایرانیا به خاطر تمام انچیزایی که ذکر شد باید به اینده امید داشته باشن .توکل کنند به خدا و جان بدن.ان شاالله که مورد مقبول خدا واقع میشن
99%
همه نمي تونن در نهادهاي دولتي استخدام شن ولي رابطه دارا تمام فاميلشون شغلاي دولتي دارند
مسیولین فرمودن اعتراض جوانها بخاطر هیجان جوانی بوده!!!!!!!!راست گفتن کجا تخلیه کنن هیجانشون رو هر جا برن بگیرو ببنده
یک علت افسردگی ایرانیان ،وضعیت آب و هوا و طبیعته
خشکسالی ،کو اون همه برف !!!عیدا برفا داشتن آب میشدن
گرد و خاک
زلزله های پشت سر هم تو همه ی شهر ها
سرطان هم زیاد شده
رفت و امد ها هم کم شده ،خیلی تاثیر خوبی داشت ،همین عیدا یه شور و شوقی داشتیم که ببینمیم سفره ی عید هر خانواده چجوریه سبزه ی کی بهتر شده ،چی خریدن ،لباس چی پوشیدن ...
والا ساده هم میشه برگزار کرد
مادربزرگ من مریض که میشد آنقدر می اومدن دیدنش که غم و غصه هامون یادمون می رفت .
من اينقدر نا اميدم كه حتي نمي تونم در مورد اينده بچه هام فكر كنم . اينكه اصلا اينده اي براي اين طفلك ها وجود داره ؟ خودمون كه تموم شديم :(((
تمام مسئولین باید بابت تمام ضربه هایی که به جوانان این مملکت وارد کردند پاسخگو باشند
امیدوارم خدایی باشه و اون خدا ازتون نگذره
داشتم نقشه ی جغرافیای ایران رو در دوره ی هخامنشیان نگاه میکردم قسمت بزرگی از جهان وکشورهای همسایه تا وسط اقیانوس هند مال ایران بود داشتم کتابهای اون زمان رو میخوندم دیدم اون موقع مردم ایران دور از ریاکاری و دروغ بودن و آدمهای بد خیلی کم و انگشت شمار بودن و اونا رو اهریمنی میخوندن و نمیدونم امریکا که اصلا تو نقشه ها وجود نداشت چطور یکدفعه اینقدر قدرتمند و بزرگ شد و بعضی از کشورهای خارجی مثل انگلیس و.... میدونم که نمیشه به گذشته تکیه کرد اما الان جوری شده که نمیشه به آینده هم تکیه کرد واقعا ما همه به امید نیازمندیم امیدی که همه ی اختلاس گران با خودشون دزدیدن و بردن و ما ماندیم و هزاران مشکل /اما مطمئنا دستهایمان هنوز خالی نیست اینهمه نیروی جوان و خلاق اینهمه نیروهای بالافطره و بالقوه که منتظرن به بالفعل تبدیل بشن از دولت و مردم توانگر و دلسوز خواهشمندیم به هم کمک کنند و ایران رو بهتر از همیشه بسازن
هیچ امیدی به آینده نیست
برترینها سیاه نمایی تاکی!؟
چطور میگویی ۷۵ درصد ایرانیان امید به آینده ندارند،اینها حرف دشمنه،ما نه اینکه ملت ناامیدی نیستیم تازه اونقدر امید داریم که داره حالت تهوع بهمون دست میده
از این رو برای اینکه این امید اظافه که داریم بالا میاریم بیهوده ازدست نره،تقدیمش میکنیم به مردم یمن،بحرین،عراق،فلسطین،سوریه و کشورهای شاخ آفریقا،کشورهای آمریکای لاتین و خلاصه کلی کشورهای دیگر که متحدین استراتژیک ایران هم حساب میشن
یعنی یه امید بالاآورده بهشون میدیم به جاش کلی منفعت به نفع مردم مون ازشون میگیریم که یکیش همین حمایت این کشورهای پیشرفته دردنیا از ایرانه.
انقد ناامیدم ک دیگ از همچی بریدم، گذشته خیلی سختی رو پشت سر گذاشتم هنوزم دردا ولم نمیکن، آخه خدا چرا هیچکی درکم نمیکنه هروز سردرد ،هروز گریه،هروز ناامیدی،هروز تنهایی، حتی مادرمم درکم نمیکنه، چرا باید همه مسخرم کنن، چرا انقد حرف پشت سرمه، چرا باید هرچیزی رو که بخوام فقط حسرت بخورم،