ولیالله شجاع پوریان در روزنامه همدلی نوشت: با فروکش کردن ناآرامیهای اخیر در شهرهای مختلف و بازگشت آرامش نسبی به فضای سیاسی کشور، اکنون فرصت مناسبی است تا با تحلیل وآسیبشناسی درست این پدیده، نسبت به تبیین چرایی و راهکارهای برونرفت و جلوگیری از وقایع مشابه، اقدام کرد.
ولیالله شجاع پوریان در روزنامه همدلی نوشت: با فروکش کردن ناآرامیهای اخیر در شهرهای مختلف و بازگشت آرامش نسبی به فضای سیاسی کشور، اکنون فرصت مناسبی است تا با تحلیل وآسیبشناسی درست این پدیده، نسبت به تبیین چرایی و راهکارهای برونرفت و جلوگیری از وقایع مشابه، اقدام کرد:
۱- نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، به دلیل ماهیت و هویت ایدئولوژیک خود از همان ابتدای تاسیس و در تداوم مسیر تثبیت، با مسائل، مشکلات، موانع و معاندتهای بیشماری مواجه بوده است. وجود مخالفان جدی و دشمنی آنان بر کسی پوشیده نیست، اما واقعیت آن است که باید بپذیریم بسیاری از انتقادات و از جمله بخش اعظم اعتراضهای اخیر را نباید فقط به دشمنی دشمنان تقلیل داد. پذیرش این نکته که مردم نسبت به برخی سیاستها، تصمیمات و بروندادها معترض هستند، نه تنها باعث تضعیف نظام نمیشود، بلکه نشان از نقدپذیری حاکمیت دارد.
۲- آنچه این روزها از تریبونهای رسمی در تحلیل ناآرامیهای اخیر ارائه میشود، اشتباهی است که حداقل در دو دهه اخیر از سوی تریبونهای رسمی حاکمیت دنبال شده و نتیجه آن پیوستن بخش زیادی از منتقدین به دایره دشمنان نظام است، درحالیکه بسیاری از منتقدان، سزاوار قرارگرفتن در دایره دشمن نیستند و برخی اصلاحات حداقلی میتواند بخش زیادی از مردم را راضی نگه دارد. از اینرو، شایسته است تحلیلگران تریبونهای رسمی، حساب منتقدان و مردم ناراضی از شرایط اقتصادی، سیاسی و... را از حساب دشمن جدا کنند.
۳- اگر افکارسنجی دقیقی توسط مراجع رسمی نظام صورت گیرد، بخش زیادی از انتقاد معترضان به نحوه رویکرد صداوسیما به اعتراضات و وقایع گذشته و امروز، نسبت داده میشود. صداو سیما سالهاست که از قاعده یک رسانه «ملی» خارج شده و به بلندگوی یک جریان سیاسی خاص، تنزل یافته است. نادیده گرفتن بخش زیادی از مردم در دو دهه اخیر، علت اصلی گرایش افکار عمومی به شبکههای خارجی و در ادامه استقبال آنها از شبکههای اجتماعی شده است، چرا که صداوسیما هیچگاه نتوانسته است محملی را، برای گفتوگوی ملی و پذیرش صداهای مختلف در جامعه ایجاد کند. تغییر در استراتژی و رویکرد صداوسیما، سالهاست به صورت هشدار جدی، از سوی اصلاحطلبان مطرح شده، اما مدیران این سازمان، وقعی به این هشدارها ننهادهاند و رسانه ملی در این روزها، توان مدیریت اطلاعرسانی را ندارد و یک کانال ناشناس و بدون منبع، یک شبه بیش از یک میلیون عضو را در خود میبیند. از اینرو تغییر در راهبرد و سیاست صداوسیما در پذیرش جناحها و اصناف مختلف و حتی مخالف، باید در دستور کار مدیران سازمان قرار گیرد.
۴- در همین برهه ناآرامیهای اخیر، بارها شنیده شده، اعتراض حق مردم است. اما اگر به گذشته برگردیم، جواب هر انتقاد و اعتراضی، توقیف، تهدید و ... بوده است؛ ذهنیت و باور متولیان و مسئولان، درباره مخالفان باید تغییر کند. در یک نظام ایدئولوژیک، چندقومیتی، گسترده و متمدن، وجود رویکردها، اعتقادات و افکار گوناگون و گاه متضاد، امری عادی است و نباید انتظار داشت همگان یک گونه بیندیشند، لباس بپوشند، سخن بگویند و فکر کنند. شاید بخشهایی از جامعه در زیر بار محدودیتها و ممنوعیتها سکوت یا همراهی کنند، اما این نارضایتیها و خشمهای فروخورده، در بزنگاههای حساس سرباز خواهند کرد و تبعاتی را برای حاکمیت بهدنبال خواهند داشت. متولیانی که قوانین ملوکالطوایفی برای برخی استانها تعریف و قوانین و آییننامههای خودگردان ایجاد میکنند، باید بدانند این رفتارها، بدون پاسخ باقی نخواهد ماند. از اینرو متولیان و مسئولان کشور ظرفیت خود را در مواجهه با افکار، عقاید، قومیتها و نگرشهای مختلف، افزایش دهند تا غیرهمفکران به مخالفان تبدیل نشوند.
۵. حوادث سال ۸۸ تجارب تلخی را برای کشور به دنبال داشت. برخوردهای قهرآمیز با بازادشت شدهها، محدودیت برای نخبگان و برخی فعالان سیاسی، اتهامزنی به منتقدان و... برخی از اشتباهات حاکمیت در سال ۸۸ بود که گوشههایی از آن تصمیمات، در ناآرامیهای اخیر خودنمایی کرده است. باید از حوادث ۸۸ درس بگیریم، تا ماجرای کهریزک تکرار نشود؛ این روزها دانشجویان، دانشآموزان و مردم عادی -به هر دلیلی- در میان معترضان قرار دارند، شایسته است نیروهای امنیتی و نظامی نهایت مدارا و دلجویی را با معترضان بهخرج دهند، تا آن حوادث تلخ که حتی از سوی رهبر انقلاب نیز اشاره شد، اتفاق نیفتد. بدیهی است در زمان اعتراض، افرادی با مطالبات مختلف در تجمعات حاضر میشوند؛ عدهای برانداز، تجزیهطلب و بسیاری نیز منتقد، ناراضی و دارای توقعات صنفی و... هستند و نباید همه را با یک معیار قضاوت کرد.
۶- فروکش کردن ناآرامیها در روزهای اخیر، نباید منجر به نادیده گرفتن مطالبات شود. صدای اعتراض مردم را باید شنید و بهدنبال تغییرات جدی و اساسی بود. برونرفت از وضعیت موجود، با اتکای به راهپیمایی ۱۵دی، مسکنی موقت برای فروکاستن از فضای ملتهب امروز است. برای برونرفت واقعی از این وضعیت، باید با فراخوان نیروهای فکری و فعالان سیاسی، با همه گرایشها و البته فعالان اقتصادی، تدبیری اساسی اندیشید. اگر مطالبات مردم نادیده گرفته شود و صدای اعتراضات -با هر توجیهی- امروز خاموش شد، هیچ بعید نیست فردا روزی در گستره ای وسیع تر، بازتولید شود. از این رو ، از همین امروز مسیر تعامل، گفتوگو، همفکری، هماندیشی و پاسخ به مطالبات مردم را، در پیش بگیریم تا مهیای فرداهای آرامتری باشیم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
بدتر میشه فقط. چون فساد ریشه ای شده