مجلس دهم در حالی بیستمین ماه فعالیت خود را سپری میکند که برخلاف مجالس سوم تا نهم، هیچ سلیقهای اکثریت را در دست ندارد تا این سوال طرح شود که چنین حالتی چه تاثیری در رسالت تقنینی و نظارت مجلس شورای اسلامی دارد. احمد خرم، وزیر راه دولت سیدمحمد خاتمی به بررسی شرایط مجلس فعلی و همچنین توجه به تحزبگرایی پرداخته است.
روزنامه وقایع اتفاقیه: مجلس دهم در حالی بیستمین ماه فعالیت خود را سپری میکند که برخلاف مجالس سوم تا نهم، هیچ سلیقهای اکثریت را در دست ندارد تا این سوال طرح شود که چنین حالتی چه تاثیری در رسالت تقنینی و نظارت مجلس شورای اسلامی دارد. احمد خرم، وزیر راه دولت سیدمحمد خاتمی به بررسی شرایط مجلس فعلی و همچنین توجه به تحزبگرایی پرداخته است.
از نگاه شما همگرایی چقدر اهمیت دارد و تکصدایی در کشور چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
در کشور ما نزدیک به ۴۰سال است دو جریان مهم و تاثیرگذار نمیتوانند یا نمیخواهند با هم همکاری کنند که این اتفاق، اصلا اتفاق خوبی نیست. یک جناح اصرار دارد تفکر تکصدایی و تمامیتخواهی بهویژه در دو دهه اخیر را نهادینه کند و همه را از حضور در عرصههای مختلف محروم کند. این در حالی است که وقتی در اواخر دهه ۶۰ بحث انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت پیش آمد، امام(ره) منشور برادری را صادر و توصیه کردند تحت هیچ شرایطی همدیگر را تخریب نکنید که متاسفانه این حرف امام(ره) شنیده نشد و امروز شاهد این هستیم که اصولگرایان «تمرکز قدرت» را هدف مهم خود قلمداد میکنند که چنین روندی حتما هزینههای زیادی را به منافع ملی تحمیل خواهد کرد. این جناح بالاخره با تشکیل دولتهای نهم و دهم توانست این هدف نامتعارف خود را محقق کند که همه میدانند در سالهای ۸۴ تا ۹۲ چه نتیجه و ثمری داشت و کشور چه بحرانهای متعددی را به چشم دید که ملموسترینشان گسترش فساد بود تا عملا به این نتیجه برسیم که تکصدایی، سمی مهلک برای جامعه بهشمار میرود و نتیجهاش این میشود که مردم بیاعتماد، ناامید و سرخورده شوند.
با این توضیحات، ترکیب چندصدایی در مجلس خوب است یا بد؟
تشکیل فراکسیونهای امید، اصولگرایان و مستقلان موجب شده بهارستان از یک ائتلاف اکثریت که لازمه نظارت و قانونگذاری است، محروم شود که ریشه این مسئله، اشکالی است که در قوانین ما مشاهده میشود. درواقع در قانون اساسی ما درمورد بحث احزاب و تشکلها حتما باید تغییرهایی بهوجود بیاید زیرا در حالت فعلی، تحزب بهطور جدی مورد توجه قرار گرفته نشده است. تعریف اصلی تحزب اینطور است که در بزنگاههای انتخاباتی، مردم به حزب رای بدهند و حزبی که رای میآورد، هم در مجلس و هم در دولت و هم در انجمنهای شهری کرسی دارد و اینطور نیست که فراکسیونی بهواسطه حضور ۵۱ درصدی همه تصمیمها و امور را در سیطره خود ببیند. این در حالی است که احزاب در اروپا که مهد تحزب است به گونه دیگری کار میکنند. وقتی حزبی که ۴۰ درصد رای میآورد با حزبی که فقط ۲۰ درصد رای دارد، ائتلاف کرده و دولتی ائتلافی را تشکیل میدهند که ناگفته پیداست، چنین حالتی در راستای برنامهنویسی و اجراییشدن برنامههای تعیینشده، کارآمدی بیشتری میتواند داشته باشد. بههمیندلیل تاسف میخوریم که چرا اشکالهای قانونی همچنان اشکال مانده و برطرف نمیشوند تا بتوانیم با تصحیح قانون،
مسیر توسعه و پیشرفت را پیدا کنیم.
مشخصا نظرتان درباره نحوه مدیریت و تصمیمگیری مجلس دهم چیست؟
در قانونگذاری میشود نمره ۱۰ یا ۱۲ به مجلس فعلی داد اما باید متذکر شد که قانوننوشتن فقط یکی از وظیفههای قوهمقننه است و مجلس، رسالت مهمی به نام نظارت بر حسن اجرای قوانین است، از قانون بودجه تا قانونهای خاص؛ البته باید گفت بحث نظارت خانه ملت بر امور مملکت عملا در طول این سیوچند سال تعطیل شده؛ البته من فکر میکنم در مجلس دهم تازه به این فکر افتادهاند که نظارت را باید جدی بگیرند و جدینگرفتن این مقوله، خسارت سهمگینی به پیکره کشور وارد میکند؛ این فقط یک احساس است و متاسفانه ارادهای مشاهده نمیشود تا فرآیند نظارت را از حالت ناقص به مرحله اجراییشدن دربیاورند؛ البته نظارت این نیست که مثلا رییس مجلس با چند نماینده برود به شهرهای زلزلهزده سر بزند، نظارت باید کاملا سیستماتیک باشد و نباید در فضایی احساسی انجام بگیرد.
از نظر شما کدام تصمیم مجلس دهمیها خسارتزا بوده است؟
به نظر من نظام فنی و اجرایی کشور که در دست اصلاح است، بدون کار کارشناسی و بدون بررسیهای لازم به مجلس میرود که این میتواند باعث شود قانونی ناقص نوشته شود و برای همه کشور معضل درست کند. نکته بعدی هم این است که درباره قانون مالیاتها، هم مجلس و هم دولت بدون مطالعه لازم تصمیمگیری میشود و برهمیناساس قرار است مالیات ارزشبرافزوده سه سال دیگر تمدید شود. این در حالی است که این نوع مالیات در بیشتر کشورهای دنیا منسوخ شده و مالیات بر مصرف نهایی جایگزین شده است. مجلس در سال گذشته در بررسی بودجه ۹۶ و در برنامه ششم توسعه قرار گذاشت از اول سال جاری مالیات بر مصرف نهایی اجرایی شود که دولت یک سال وقت خواست اما ظاهرا قرار بر ماندگاری مالیات بر ارزشافزوده است تا همچنان دولت از درآمد چندبرابری مالیات بر مصرف نهایی محروم شود.
چطور میشود که واضحات توسط مجلسیها نادیده گرفته میشوند و آیا میتوان اینطور گفت که مجلسنشینها موانع بیرونی را پیشروی خود میبینند؟
اولین مسئلهای که ما را از مسیر منحرف میکند، توجهنداشتن به منافع ملی و منطقهای است و متاسفانه این منفعتهای حزبی و جریانی هستند که اصل میشوند و در اولویت قرار میگیرند که چنین حالتی مانع از تصمیم درست میشود. همچنین باید اذعان کنیم که پس از ۴۰ سال بهطور عجیبی اصرار داریم از تجارب دنیا استفاده نکنیم و همین باعث میشود در چرخه آزمون و خطا گیر کنیم که همین عامل، عاملی مهم برای توقف است.
بخشی از هویت مجلس دهم به مشارکت بالای مردم در هفتم اسفند ۹۴ برمیگردد. چقدر احتمال دارد این نوع تصمیمگیریها موجب دلسردی مردم در انتخابات بعدی باشد؟
مردم ما و مسئولانمان تصمیمهایشان براساس احساس است و بههمیندلیل باید دید در آن مقطع شرایط چطور است و آیا فضا برای مشارکت بالا داغ است یا خیر؟ به قول خوزستانیها تصمیمهای ما «دنگی» است و با احساسات تصمیم میگیریم و با احساسات کار میکنیم و اینطور میشود که فروش ۷۵۰ میلیاردی نفت و مایعات گازی را بیخود و بیجهت هزینه کردیم درحالیکه عربستان در آن مقطع ۴۵۰ میلیارد دلار در بانکهای خارجی ذخیره کرد و کارخانههای اروپایی و آمریکایی را خرید تا نتیجهاش این شود که حساب ۴۵۰ میلیارد دلار به هزار و ۲۰۰ دلار افزایش پیدا کند. همه میدانند که درک این حسابوکتابها سخت نیست اما چون عادت داریم به منافع جناحی توجه کنیم، بههمینراحتی منافع ملی را هدر میدهیم و باعث میشویم داشتههایمان حیفومیل شوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر