مهراوه شریفی نیا: به گرد پای پدرم نمی‌رسم!
مهراوه شریفی نیا یکی از دو فرزند محمدرضا شریفی نیا این روزها فعالیتهای بازیگری اش را کمتر کرده است و به جایش تمرکز کرده بر تولید یک سری فیلم کوتاه. او با شکل دادن یک گروه کاری ده نفره یک سری فیلمنامه کوتاه را انتخاب کرده و با مشارکت اعضای گروهش آنها را تولید می کند.
شبکه ایران: مهراوه شریفی نیا یکی از دو فرزند محمدرضا شریفی نیا این روزها فعالیتهای بازیگری اش را کمتر کرده است و به جایش تمرکز کرده بر تولید یک سری فیلم کوتاه. او با شکل دادن یک گروه کاری ده نفره یک سری فیلمنامه کوتاه را انتخاب کرده و با مشارکت اعضای گروهش آنها را تولید می کند.
شریفی نیا درباره شیفتی که از بازیگری به تولید داشته سخن گفته است.
بخشهایی از گفته های او را در ادامه می خوانید:
نمی خواهم به پیشنهادات بازیگری که دوست ندارم پاسخ مثبت دهم
از آنجایی که دلم نمی خواهد به پیشنهادات بازیگری که دوست ندارم پاسخ مثبت دهم ترجیح داده ام که با گروهی که تشکیل داده ام کارهای تولید را انجام دهم. طبیعی است تمام پیشنهاداتی که به ما ارائه می شود پیشنهادات قابل تاملی نباشند و برای همین بد نیست بازیگران در کنار حرفه اصلی خود شاخه های کاری دیگری را هم به طور موازی داشته باشند که به یک باره کم کار یا بیکار نشوند.
من به گرد پای پدر هم نمی رسم
من از قدیم کار تولید را دوست داشتم. این شاید به ویژگیهای ذاتی ام برگردد. خیلیها می گویند این ویژگی از پدرم به من ارث رسیده اما من به گرد پای پدر هم نمی رسم. کلا کارهای مدیریتی را دوست دارم ولی سعی می کنم کارهایی را تولید کنم که خودم آنها را دوست داشته باشم. اینکه می توانم آدمهای توانمند را کنار هم قرار داده و پروژه ها را به انجام برسانم مرا سرشار از لذت می کند.
همه در کنار هم هستیم برای انجام یک هدف
هیچ گاه با اعضای گروهم رابطه رییس و مرئوسی ندارم و همه در کنار هم هستیم برای انجام یک هدف. کار کاملا گروهی است، با هم می نویسیم، بازی می کنیم، اصلاحات وارده را ایجاد می کنیم و در نهایت کار مطلوبمان را می سازیم. این روش کاری باعث می شود که آدمی بتواند ساده ترین ایده هایش را هم عملی کند. در گروهم فضا برای همه باز است که اظهارنظر کنند و حتی مخالفت کنند با یکدیگر.
انجام کار گروهی هم دشوار است و هم لذت بخش!
انجام کار گروهی هم دشوار است و هم لذت بخش! دشواری آن برآمده از روحیات ما ایرانیان است که برای کارهای جمعی تربیت نشده ایم اما وقتی به بن بست می خوری آن وقت است که گروه به کمکت می آید یعنی ناگهان یکی از اعضای گروه جرقه ای به ذهنش می رسد که باعث می شود کارتان از بن بست خارج شود.
بعد از بازیگری اجرای پروژه ها هم دیگر کاری است که می توانم در آن حرفه ای شوم
در گروهی که ما داریم هم آدمهای جوان هستند و هم شناخته شده ها اما اصل کار گروهی است. در جشن نفس سال ۹۱ به عنوان یکی از مجریان کار در خدمت گروه بودم و همین فعالیتهای گروهی باعث شد بتوانم تا حد زیادی از پس کار برآیم. فکر می کنم بعد از بازیگری اجرای پروژه ها هم دیگر کاری است که می توانم در آن حرفه ای شوم.
شریفی نیا درباره شیفتی که از بازیگری به تولید داشته سخن گفته است.
بخشهایی از گفته های او را در ادامه می خوانید:
از آنجایی که دلم نمی خواهد به پیشنهادات بازیگری که دوست ندارم پاسخ مثبت دهم ترجیح داده ام که با گروهی که تشکیل داده ام کارهای تولید را انجام دهم. طبیعی است تمام پیشنهاداتی که به ما ارائه می شود پیشنهادات قابل تاملی نباشند و برای همین بد نیست بازیگران در کنار حرفه اصلی خود شاخه های کاری دیگری را هم به طور موازی داشته باشند که به یک باره کم کار یا بیکار نشوند.
من به گرد پای پدر هم نمی رسم
من از قدیم کار تولید را دوست داشتم. این شاید به ویژگیهای ذاتی ام برگردد. خیلیها می گویند این ویژگی از پدرم به من ارث رسیده اما من به گرد پای پدر هم نمی رسم. کلا کارهای مدیریتی را دوست دارم ولی سعی می کنم کارهایی را تولید کنم که خودم آنها را دوست داشته باشم. اینکه می توانم آدمهای توانمند را کنار هم قرار داده و پروژه ها را به انجام برسانم مرا سرشار از لذت می کند.
همه در کنار هم هستیم برای انجام یک هدف
هیچ گاه با اعضای گروهم رابطه رییس و مرئوسی ندارم و همه در کنار هم هستیم برای انجام یک هدف. کار کاملا گروهی است، با هم می نویسیم، بازی می کنیم، اصلاحات وارده را ایجاد می کنیم و در نهایت کار مطلوبمان را می سازیم. این روش کاری باعث می شود که آدمی بتواند ساده ترین ایده هایش را هم عملی کند. در گروهم فضا برای همه باز است که اظهارنظر کنند و حتی مخالفت کنند با یکدیگر.
انجام کار گروهی هم دشوار است و هم لذت بخش!
انجام کار گروهی هم دشوار است و هم لذت بخش! دشواری آن برآمده از روحیات ما ایرانیان است که برای کارهای جمعی تربیت نشده ایم اما وقتی به بن بست می خوری آن وقت است که گروه به کمکت می آید یعنی ناگهان یکی از اعضای گروه جرقه ای به ذهنش می رسد که باعث می شود کارتان از بن بست خارج شود.
بعد از بازیگری اجرای پروژه ها هم دیگر کاری است که می توانم در آن حرفه ای شوم
در گروهی که ما داریم هم آدمهای جوان هستند و هم شناخته شده ها اما اصل کار گروهی است. در جشن نفس سال ۹۱ به عنوان یکی از مجریان کار در خدمت گروه بودم و همین فعالیتهای گروهی باعث شد بتوانم تا حد زیادی از پس کار برآیم. فکر می کنم بعد از بازیگری اجرای پروژه ها هم دیگر کاری است که می توانم در آن حرفه ای شوم.
نظر کاربران
واقعا درست می گی هیچ کمی به اندازه بابات نمی تونه مرد هزار چهره باشه
از بابات متنفرم "متأسفم که اینو می گم"
هرچقدر مامانتو دوست دارم از بابات بدم میااااااااااااد
بابات كه ته مردونگي. واقعا شخصيتش غير قابل توصيف. هر چيزيو به حساب زرنگيش ميذاره
همون بهتر که به گرد پاش نمیرسی
خدا رو شکر می کنم بابایی مثل بابای تو ندارم مهراوه خانم.
از اینکه دختر همچون بابایی هستی متاسفانه باید شرم کنی. ولی ناراحت نباش در عوض مادرت یه خانوم واقعیه.
بابات مصداق بارز ریا و دورنگیه دختر جون.عمرن به گردش برسی!!!!!!!!!!!!!
پاسخ ها
باهات موافق نیستم ولی ازطرز بیانت خوشم اومد خیلی باایهام بود والبته خنده دار !
فکر نکنم کسی تو ریاکاری و عوامفریبی به پای بابات برسه
بااحترام به نظرهمه دوستان به نظرم اقای شریفی نیا یه بازیگرتوانمند وقابلیت های خوبی ازخودش دراجرانشون داده !مهراوه خانومم حتما استعداد دارن وبابازی درفیلم های پرمحتوا ترمیتونن اینده خوبی رورقم بزنن ودرکارشون موفق باشن