مصیبتی که روی وجدان جهانیان سنگینی می کند
برای نزدیک به هفت دهه در قرنی پر هیاهو، اعلامیه جهانی حقوق بشر به مثابه فانوس امید جهانیان کارکرد داشت. اما بر اساس برخی از آمار جدید و تکان دهنده برخی از بندهای ظریف آن بازگشت به عقب داشته است.
وب سایت دیپلماسی ایرانی: برای نزدیک به هفت دهه در قرنی پر هیاهو، اعلامیه جهانی حقوق بشر به مثابه فانوس امید جهانیان کارکرد داشت. اما بر اساس برخی از آمار جدید و تکان دهنده برخی از بندهای ظریف آن بازگشت به عقب داشته است.
ماده ۲۶ این اعلامیه به صراحت تاکید دارد که هر بچه ای می بایست از امکان آموزش اولیه رایگان برخوردار باشد. با این حال ۶۹ سال پس از چنین تعهدی، آمار ثبت شده از وجود ۷۰ میلیون کودک سخن می گوید که در آتش شرایط اضطراری انسانی گرفتار آمده اند، شرایطی که حقوق اولیه آنها را انکار می کند و آینده آنها را به مخاطره می اندازد. از این میان ۳۱ میلیون دختر و پسر از خانه های خود آواره شده اند و ۱۱ میلیون مجبور شده اند از سرزمین مادری خود بگریزند.
بچه هایی که به واسطه جنگ یا بحران تن به آوارگی داده اند نصف بچه های دیگر شانس دارند که به مدرسه بروند. جای شگفتی نیست، آن ها همچنین قربانی کار اجباری، ازدواج پیش از بلوغ و قاچاق کودکان هستند، سه گانه ای بی شرمانه که می بایست بر وجدان جهان سنگینی کند.
از میان ۷۰ میلیون کودکی که در خطر قرار دارند، دو پنجم آن ها شخصا خشونت یا آزار را تجربه کرده اند. با وجود آنکه بسیاری از این بچه ها احتمالا هرگز به مدرسه نخواهند رفت، مدرسه دقیقا جایی است که می خواهند - و نیاز دارند - در آنجا باشند.
دختری وحشت زده در منطقه جنگی با التماس در نامه ای به دوستش در بریتانیا می نویسد: "نمی خواهم بمیرم" ، اما آرزومندانه اضافه کرده است: "دوست دارم درس بخوانم، هنوز زنده هستم، رویاهایم نیز زنده هستند." گریز او، امید او و قلبش همه حول مدرسه می چرخد.
اگر نتوانیم اقدامی قاطعانه انجام دهیم تعداد بچه هایی که در شرایط اورژانسی به سر می برند - و در همین چند سال اخیر پنج میلیون به آن اضافه شده و اینک از جمعیت کل فرانسه نیز فراتر رفته است - در سال ۲۰۱۸ باز هم بالاتر خواهد رفت.
طرح های بشردوستانه برای سال پیش رو، تحت رهبری مارک لوکاک و دفتر هماهنگ کننده امور بشردوستانه سازمان ملل (او سی اچ ای)، اینک بر نیاز به آموزش بچه های آواره و پشتیبانی از دخترانی که در خطر ازدواج اجباری قرار دارند تاکید اکید دارد. اما با وجود اقدامات دلگرم کننده نهادهای یاری رسان، شرایط ممکن است پیش از بهبود، خراب تر هم بشود. برای نمونه در بنگلادش ۳۰۰ هزار کودک پناهجو به دلیل خشونت های فرقه ای در کشور همسایه، میانمار، مجبور به ترک خانه های شان شده اند. با آنکه اغلب پناهجویان از کمک های غذایی، مراقبت های پزشکی و مکان موقت اسکان برخوردار شده اند اما تنها یک دهم - حدود ۳۰ هزار کودک - در حال حاضر در مدرسه حاضر می شوند، به این خاطر که تنها ۵ درصد کمک های لازم برای آموزش به بچه های میانمار تامین شده است.
با آنکه اینک یک میلیون کودک سوری در برنامه های رسمی یا غیر رسمی آموزش در منطقه شرکت می کنند و بسیاری از مدارس در دو شیفت فعال شده اند، هنوز یک میلیون کودک که به دلیل جنگ در سوریه آواره شده اند منتظر فرصتی برای رفتن به مدرسه هستند. ۱.۷میلیون کودک دیگر نیز در خود سوریه بیرون از مدرسه به سر می برند.
هیچ عذر و بهانه ای از ما برای مهیا کردن موقعیت آموزش برای بچه ها در ۱۹ منطقه بحرانی که بیش از ۵ سال است در شرایط اضطراری به سر می برند وجود ندارد، به طور خالص در جمهوری دموکراتیک کنگو، سودان و سومالی که جنگ بیش از ۲۰ سال است ادامه داشته است. به طور نمونه در کنگو نرخ بچه هایی که به تحصیل مشغول هستند به ۸ درصد ۷۶۰ هزار تن رسیده است. برای نیازهای اولیه هر بچه همچون آب، غذا و پناهگاه تنها ۲۳۰ دلار و برای آموزش هر بچه سالانه ۱۰ دلار اختصاص یافته است.
امسال باید لحظه آموزش باشد، اجماع تازه ای ایجاد شده که امر آموزش در تحقق اهداف توسعه پایدار سازمان ملل حیاتی است و این دریچه ای از امید گشوده است. از جمله این اهداف کاهش نرخ مرگ و میر نوزدان و مادران، افزایش نرخ اشتغال، بهبود کیفیت زندگی و توجه اذهان ما به مساله برابری جنسیتی است. اما از همه مهمتر، اینک لحظه آموزش است، چرا که مطالبه بچه ها در دنیا آموزش است.
ارسال نظر