نتیجه عبور از رئیس اصلاحات، احمدی نژاد شد
همه آنهایی که امروز دوباره دچار همان شعارزدگی می شوند، باید به این واقعیت توجه کنند که نتیجه عبور از خاتمی چه بود که همان نتیجه در انتظار عبور از روحانی است. اینطور نشود که بار دیکر جوزدگی و شعارزدگی حاکم شود که نتیجه آن تحمل مجدد یک دوره سخت و نسبتا تاریک برای دولت های بعدی خواهد بود.
آقای روحانی قبل از انتخابات سال ۹۲ و در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ قول ها و وعدههایی به مردم در حوزه های مختلف دادند: از جمله گشایش های اقتصادی، بهره گیری از ظرفیت زنان و جوانان در کابینه، استفاده از ظرفیت اقلیت ها و رفع حصر. اما به نظر می آید این وعده ها و قول ها به فراموشی سپرده شده است: حداقل این است که بدنه اجتماعی رای دهنده به ایشان نسبت به این بی توجهی گلایه مند شده اند: آقای روحانی وعده ها و قول های خود به مردم را فراموش کرده اند؟
بر این اساس اصلاح طلبان نسبت خود با دولت آقای روحانی را باید چطور تعریف کنند؟ این سوال را از این جهت می پرسم که در دولت آقای خاتمی با اینکه ایشان از دل جریان چپ بیرون آمده، گشایشهای اقتصادی و سیاسی در دولت ایشان رضایتبخش و مطالبات در سطح نسبتا خوبی برآورده شده بود اما بخشی از جریان اصلاح طلب بحث عبور از خاتمی را مطرح کردند؛ الان با وجود اینکه آقای روحانی اصلاح طلب نیست و شاید بتوان گفت فقط کف مطالبات اصلاح طلبان برآورده شده است اما همان اصلاح طلبانی که در اواسط دهه ۸۰ بحث عبور از خاتمی را مطرح می کردند الان با این وضع تاکید دارند که باید از روحانی حمایت شود: امروز با سالهای بین ۸۰ تا ۸۴ چه تفاوتی کرده که اصلاح طلبانی که مصر به عبور از خاتمی بودند حاضر به عبور از روحانی که نه اصلاح طلب است و نه کف مطالبات آنان را برآورده کرده، نیستند؟
درگیر شعارهای احساسی شدن مشکلاتی را ایجاد می کند که گاهی این مشکلات پایدار می ماند یا حداقل در بلندمدت همچنان آثارش باقی می ماند. آن رویه ها و شعارهای احساسی که بحث عبور از خاتمی را به دنبال داشت منجر شد که ما از عبور از خاتمی به احمدی نژاد برسیم. این تجربه بسیار بسیار پرهزینه ای برای کشور و همچنین اصلاح طلبان بود که باعث شد یک دوره بسیار سخت و پر از مشکل در همه عرصه ها، چه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر ملت تحمیل شود. آن دوره پرهزینه حاصل همان تندروی هایی است که در زمان دولت آقای خاتمی انجام شد و عبور از خاتمی مطرح شد. در حالی که اگر مقداری منطقی تر، آرامتر و به قول آقای روحانی معتدل تر حرکت و فرصت داده می شد که همان حرکت آغاز شده در دوره آقای خاتمی با تانی و تامل ادامه پیدا کند قطعا آن دوره بسیار پرهزینه دولت احمدی نژاد را تجربه نمی کردیم. کاندیداهای اصلاح طلبی که در سال ۸۴ برای انتخابات به میدان آمدند و تعدد کاندیداها که به وجود آمد منجر به تقسیم آرا و در نهایت منجر به پیروزی انتخاباتی اقای احمدی نژاد شد. بخشی آن اتفاق و تعدد کاندیداها ناشی از نگاه عبور از خاتمی بود. اگر آن زمان کنار هم بودیم و نیروها را
متمرکز میکردیم و به تداوم حرکت آقای خاتمی با همان شیب آرام و ملایم قناعت می کردیم، کارها پیش می رفت و این همه هزینه نمیدادیم.
امروز آن تجربه پیش روی همه هست و امیدواریم که همچنان پیش روی همه باقی بماند. همه آنهایی که امروز دوباره دچار همان شعارزدگی می شوند، باید به این واقعیت توجه کنند که نتیجه عبور از خاتمی چه بود که همان نتیجه در انتظار عبور از روحانی است. اینطور نشود که بار دیکر جوزدگی و شعارزدگی حاکم شود که نتیجه آن تحمل مجدد یک دوره سخت و نسبتا تاریک برای دولت های بعدی خواهد بود. بنابراین اصلاح طلبانی که آن زمان دچار جو شده بودند با این فرض و با استفاده از تجربه گذشته بر این باورند که آلترناتیو دیگری که با عبور از آقای روحانی در انتظارشان خواهد بود، آلترناتیوی بهتر از روحانی نخواهد بود؛ بنابراین تاکید دارند که باید روحانی را همراهی کنند. البته این همراهی به این معنا نیست که هر چه آقای روحانی می کند را قبول دارند. باید با آقای روحانی مدارا و همراهی کرد تا حرکت اصلاحی که در دوره ایشان در عرصه های مختلف صورت می گیرد تضمین نسبتا مناسبی برای تداوم در دولت های بعدی باشد.
وجه تمایز تندروی سالهای ۸۰ تا ۸۴ و مسامحه با روحانی چیست؟ اصلاح طلبان باید چطور حرکت کنند که بدنه اجتماعی آنان سرخورده نشوند؟ تا کجا باید از روحانی حمایت باشد؟
باید بپذیریم که موفقیت ها و عدم موفقیت ها را نسبی در نظر بگیریم. باید از مطلق گرایی فاصله بکیریم و واقعیتهای روز جامعه را ببینیم. باید امکانات در اختیار رئیس جمهوری را در نظر بگیرم. شاید یکی از اشکالات ما این است که در فضای انتخابات، نامزدهای ریاست جمهوری طوری حرف میزنند که انگار همه اختیار در کف آنهاست و همه امکانات و اختیارات برای تاثیرگذاری و ایجاد اصلاح و تغییرات لازم را دارند.
این مساله این ذهنیت را در مردم ایجاد کرده که رئیس جمهوری به عنوان نفر دوم کشور امکان تاثیرگذاری در قوه قضائیه، قوه مقننه و حوزه های بزرگ اقتصادی که به دولت مربوط نیستند را دارد؛ مثلا بنیادهای مختلفی مثل بنیاد مستضعفان یا کمیته امداد هست که اینها تاثیرگذاری مهمی دارند اما اختیار تصمیم گیری آنها با دولت نیست. اگر هم قانونی تصویب می شود در آن ذکر می شود که اجرای قانون در فلان کار موکول به اذان مثلا ولی فقیه است. برای قضاوت عملکرد دولت باید همه اینها را در نظر گرفت و نکته مهم این است که باید این واقعیت ها را برای مردم تشریح کرد.
از طرف دیگر تعامل دولت با نخبگان جامعه به خصوص نخبگان اصلاح طلب باید گسترده تر باشد و این شاید یکی از نقاط ضعف است که کمک میکند در فضای اجتماعی شاهد افزایش گلایه ها باشیم. متاسفانه این تعامل آنگونه که باید باشد، به وجود نیامده و حرف ها از راه دور منتقل می شود؛ به عبارت دیگر مسائل در روزنامه ها و فضای مجازی مطرح می شود، در حالی که باید این اتفاق رودررو بیفتد و کسانی که از مطالبات کف جامعه اطلاع دارند و حامی دولت و علاقه مند به دولت هستند باید بتوانند بدون واسطه کاغذ و فضای مجازی با بدنه دولت و مدیران اجرایی ارتباط داشته باشند و برای بهبود عملکرد دولت پیشنهاد و راهکار بدهند. البته این مساله لزوما به این معنا نیست که دولت هر پیشنهادی را که اینها دادند قبول کند، ولی حداقل این است که دولت اطلاع پیدا می کند که در جامعه چه میگذرد. از کانالهایی که مستقیم و بی واسطه با مردم سروکار دارند گزارش بگیرد و تبادل نظر شود و با به وجود آمدن این تعامل، آرامش نیز به جامعه منتقل میشود.
نظر کاربران
سلام و دورود به سید اصلاحات.... ..
پاسخ ها
اصلاحاتی ها هم تا جایی با مردم هستن که منفعت خودشون کاملا تامین بشه. وگرنه ...
رئیس جمهوری که نتونه لااقل یکی از وزیراشو خودش انتخاب کند و از خانوم ها در وزارت استفاده کند چه امیدی میشه بهش داشت؟
مسئول واقعا درست کسی هست که وقتی دید از پس کار درست بر نمیاد کنار بکشد و کمک کند تا ادم درستی جایگزینش بشه تا شاید به داد مردم برسه، کدام یک از مسئولین به پنجاه درصد تعهداتش عمل کرده ؟!! یا خودش بخاطر صلاح مردم استعفاء داده؟ تمام مسئولین اول بفکر منافع خودش و اطرافیانش هست و شاید بعدش کمی بفکر مردم، گشتم نبود نگرد نیست
اره قبول کردیم روحانی انشاءالله بعد از این دو دوره حرفشو عملی خواهد کرد دورهای بعد
با این سرعت لاک پشتی تا صد سال آینده اندک اصلاحاتی صورت میگیرد... عربستان سعودی داره وهابیت را از بین میبره ما هنوز اندر خم همان کوچه ایم
به نظر بنده هیچ کدام از آقایان کاری نمیکنن فقط قول دروغ میدن من تا آنجا ی که دیده ام هرسال وضعیت مردم بدتر ميشه که بهتر نميشه نماینده های مردم هم که هیچ نمی دانم چرا؟
خدا يش وضع مردم زمان آقای خاتمی خوب بود هیچ چیز در آن هشت سال گران نشد حتی بعضی چیزها ارزان هم شد خدا خیرش بده
خاتمی و احمدی نژاد دوروی یک سکه اند و هیچ فرقی باهم ندارند.
نتیجه عبور از احمدی نژاد ، روحانی شد.
هيچ ريس جمهوری در ايران سيد محمد خاتمی نمی شود درود بر سيد محمد خاتمی
پس خودتان هم متوجه شدید که با عملکرد اصلاح طلبان در حمایت از روحانی و فراکسیون امید مجلس ، وضعیت کاندیداهای آنها برای راهیابی به مجلس و ریاست جمهوری و شوراهای شهر چه خواهد شد؟ مردم با امیدی به آنها رای داده بودند ولی متاسفانه ناامید شان کردید
یادش به خیر. سید واقای بزرگ دولت اصلاحات. واقعا مملکت تو اون دوره گل وبلبل بود یادش بخیر هیچ کس مشکل نداشت. بیکاری نبود گرانی نبود. اخ وصداخ با دوره ی خاتمی.
وقتی اصلاح طلبان مدلرس را خصوصی میکنند وکارگران را روز مزد وهرچه دلشان می خواهد اختلاص میکنند مردم چگونه به انها رای بدهد
فعلأ که روحانی ، روی احمدی نژاد رو روسفید کرده
این یکی از اون یکی خیلی بدتره.
اقدامات احمدی نژاد دلیل بر تطهیر خاتمی نیست...خدا ریشه همه فتنه گران را از بیخ و بن بکندانشالله
درود بر زات خاتمی سر ور اصلاحات .
دروغ درووووووغ دروووووغ است...دولت دروغ....مردم خسته شدندازگرانی
اصولگرایان اینقدر انتقاد نکنند ما هم بالاتونو دیدیم هم پایینتونو اگر انتقادی از روحانی هست منظور این نیست که اصولگراها گل وبلبلند ما تمام دوران سیاهمان دوران اصولگراها بوده که هم دزدی کردند وهم به مردم فشار اوردند.روحانی در واقع در حال جمع کردن گندابی است که اصولگراها بوجود اورده اند واینو هر کسی میدونه که باز سازی این همه گنداب وقت میبره ما از رای خود پشیمان نیستیم روحانی اخرین گزینه ما بود