مرتضوی درباره چک زنجانی: شب بود، اشتباه شد
مصطفی ترکهمدانی، وکیل تعدادی از کارگران تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی است که در کنار سازمان تأمین اجتماعی از سعید مرتضوی، مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی و دادستان اسبق تهران، به دلایل گوناگون شکایت کردهاند.
شستا مجموعه اقتصادی بسیار بزرگی است. چندین هلدینگ اقتصادی دارد و مالک صدها شرکت بزرگ و کوچک از هواپیمایی تا تولیدی و نفتی است. مگر میشود یک نفر فقط صرف اینکه خودش تشخیص داده شرکتهای زیانده را واگذار کند، این شرکتها را با این کیفیت واگذار کند؟ آن هم شرکتهایی که واقعا زیانده نبودهاند. آن هم بدون اینکه پولش را دریافت کند؟ حتما حمایتی شده که این اتفاق افتاده است.
بیشتر توضیح دهید.
زمانی که هنوز مدیرعامل سابق در رأس سازمان تأمین اجتماعی بود، در سال ٩١ به مدیرعامل شستا مراجعه میکند. به او میگوید یک قرارداد خیلی خوب آوردهام که امضا کنی که هم به نفع سازمان است و هم به نفع دولت. ظاهر این جمله حرف بدی نیست. اما مگر مجموعه شستا یا صندوق تأمین اجتماعی باید نگران نفع دولت باشد؟ سازمان تأمین اجتماعی باید نگران نفع چه کسی باشد؟ مشخص است که باید نگران نفع کارگران تحت پوشش خودش باشد. حتی سازمان تأمین اجتماعی طلبکار بزرگ دولت است و دولت بدهی سنگینی به این سازمان یا صندوق دارد. چرا چنین اتفاقی باید شبانه بیفتد؟
شبانه؟
بله، اینکه میگویم به مدیرعامل شستا مراجعه کرده است؛ یعنی شب رفته در منزل آن مدیرعامل برای این موضوع.
مدیرعامل شستا چه پاسخی به این درخواست میدهد؟
آن مدیرعامل مخالفت میکند. میگوید نمیشود این را بدون ترک تشریفات انجام دهیم. باید قیمت واقعی این شرکتها که میخواهید واگذار کنید کارشناسی شود. باید برای آن مزایده برگزار شود. زیاندهبودن این شرکتها باید ثابت شود. نمیشود که شما چون رئیس من هستید، چنین دستوری بدهید. من چنین چیزی را امضا نمیکنم. جملهای که مدیرعامل وقت شستا به مدیرعامل وقت سازمان تأمین اجتماعی میگوید، جمله مهمی است. به او میگوید: از این کار بوی پولشویی میآید. من یک بار هم این مدیرعامل وقت شستا را ندیدهام اما وقتی به این ماجرا نگاه میکنم میبینم چقدر این آدم باشرف بوده است. میتوانست برای حفظ صندلیاش امضا کند و بگوید دستور بوده است. اما این فرد زیر بار نمیرود و به برکناریاش منجر میشود.
یعنی برکنارش میکنند؟
بله. چند روز بعد از آنکه زیر بار امضای واگذاری شرکتها به بابک زنجانی نمیرود، مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی به او میگوید که رئیسجمهور خیلی پیگیر این واگذاری بود و به او گفتم که شما زیر بار واگذاری نمیروید. رئیسجمهور هم گفت این فرد به درد اینجا نمیخورد! اینطور بود که توجیهاش میکنند که بهتر است از شستا برود که این اتفاق هم میافتد و میرود.
بر سر شرکتها چه آمد؟
مدیرعامل سابق تأمین اجتماعی از جای دیگری مصوبه گرفت و شرکتها را به بابک زنجانی واگذار کرد. آن هم در شرایطی که نه مزایده برگزار شده بود، نه قیمتها کارشناسی شده بود و نه زیاندهبودن شرکتها اثبات شده بود. اتفاق عجیبتر اینکه همین اتفاق هم باز شبانه رخ میدهد.
کدام اتفاق؟
واگذاریها و تعهد سازمان تأمین اجتماعی به بابک زنجانی.
درست متوجه شدم؟ سازمان تأمین اجتماعی به بابک زنجانی تعهد میدهد؟!
بله، عجیب است اما در اینجا در شرایطی که بابک زنجانی یک ریال هم به سازمان تأمین اجتماعی نداده، هم شرکتها را به او میدهند، هم به او تعهد میدهند.
چه تعهدی؟
ضمانت. ضمانت برای اینکه زیر توافقشان با زنجانی نزنند.
یعنی زنجانی از آنها ضمانت میخواهد بابت قراردادی که پولی برایش پرداخت نکرده؟!
بله، بابک زنجانی به آنها میگوید من از کجا بفهمم که زیر قراردادتان نمیزنید؟ من باید تضمین داشته باشم. آن هم در شرایطی که هنوز پولی به این سازمان پرداخت نکرده است. چه تضمینی میخواهد؟ اینکه سازمان تأمین اجتماعی به او چک بدهد. چک ضمانت اینکه اگر قرارداد را نوشتند و سازمان تأمین اجتماعی قرارداد را به هم زد، بابک زنجانی بتواند چکها را بهعنوان خسارت نقد کند.
چک را به او میدهند؟
ابتدا بابک زنجانی درخواست یک فقره چک میکند و بعد به توافق میرسند که پنج چک به او بدهند. پنج فقره چک را مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی امضا میکند و تحویل بابک زنجانی میدهد. یعنی شبانه میروند به ساختمان سازمان تأمین اجتماعی، مدیر مالی سازمان را صدا میزنند که دستهچک سازمان را بردار و بیاور، ضمانتها را در پنج چک مینویسند و به بابک زنجانی میدهند.
مبلغ چکها چقدر بوده؟
این هم مسئله عجیبی است. مبلغ چکها را به ین ژاپن مینویسند. باید قیمت روز ین را از بانک مرکزی استعلام میکردند اما آن را از جای دیگری استعلام میکنند و مبلغی غیرواقعی مینویسند. وقتی هم میخواهند چکها را بنویسند، اختلاف فاحش در نوشتن رقمش داشتهاند.
به خاطر تفاوت ارزش ین از نظر بانک مرکزی و آن مرجعی که استعلام کردهاند؟
نه، آن به کنار، در نوشتن همان رقم ین روی چک تقریبا دو میلیارد ین هم بیشتر نوشتهاند و به بابک زنجانی دادهاند.
چطور ممکن است رقم چک را اشتباه بنویسند؟!
وقتی در جلسه دادگاه، نزد خود قاضی از مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی پرسیدند چرا این رقم را اشتباه نوشتی، گفت شب بود، آخر وقت بود، خسته بودم، سهو قلم پیدا کردم. شما پاسخ را ببینید. سازمان به آن عریض و طویلی، با این همه کارشناس مالی، بانکی، حقوقی، آن هم در چنین قراردادی، باید شبانه بیایند، مدیر مالی سازمان را بیاورند، چک بنویسند و بعد بگویند سهو قلم پیدا کردم؟
این چکها الان کجاست؟
چکها را تحویل بابک زنجانی میدهند. در تمام مدتی که بابک زنجانی بازداشت بوده، تلاش شده این چکها را از او بگیرند.
موفق شدهاند؟
تا آنجا که من خبر دارم موفق شدهاند چهار فقره از چکها را پس بگیرند و یک فقره از چکها هنوز در جایی است که حاضر نیست بگوید. البته ممکن است تا این لحظه که با شما صحبت میکنم، آن چک هم پس گرفته شده باشد. یکی از موارد عجیب و غمانگیزی که با آن روبهرو هستیم، این است؛ درست است که بابک زنجانی درحالحاضر بازداشت است اما هنوز قرارداد واگذاری شرکتهای شستا به بابک زنجانی وجود دارد و نافذ است. بابت آن هم چک ضمانت قرارداد گرفته است. یعنی به لحاظ حقوقی همچنان میتواند ادعا کند که آن شرکتها متعلق به من است! آن هم بدون اینکه پولی بدهد. یکی از مشکلاتی که امروز وزارت اطلاعات، وزارت نفت، سازمان تأمین اجتماعی و قوه قضائیه در این پرونده دارند این است که بتوانند اموال این فرد را شناسایی کنند و حق مردم را پس بگیرند. چک که یک برگه معمولی نیست، اوراق بهادار محسوب میشود و دست هرکسی که بیفتد، میتواند از آن سوءاستفاده کند.
نظر کاربران
واقعا متاسفم که تو این مملکت زندگی میکنم.
خدا خودش درست کنه
خدابدادمردم.ایران.برسه