گفتوگوی «صبحنو» با کارگردان تئاتر «آبی مایل به صورتی»
همدلی با ترنسها روی صحنه تئاتر
درامهای اجتماعی، اقتباس از آثار خارجی با تم روشنفکری، کمدیها یا طنزهای تلخی که رنگ و بوی غربی دارند و ۱۰ها عنوان دیگر از موضوعاتیاند که مدتهاست در دنیای تئاتر به آنها پرداخته می شود. عناوینی که برخی از آنها نقطه قوتاند و برخی تأسف بار.
در کنار تمام این موارد گاه موضوعاتی هستند که در عین نیازی که وجود دارد، کمتر به آن ها توجه میشود و چارچوبها و نگاهی که در فضای کلی جامعه هست، مانع از پرداخت دقیق به آنها میشود. بحث ترنسها، مشکلاتی که این افراد اغلب در تنهایی خود با آنها دستو پنجه نرم می کنند و نگاهی که به آنها در جامعه وجود دارد، ازاین موارد است؛ موضوعی که کمتر در قالب یک برنامه، فیلم یا اثری قابل نمایش به آن پرداخته شده است.
در همین راستا اخیراً خانم ساناز بیان، در قالب یک نمایش سراغ این موضوع رفته و اثری را با عنوان «آبی مایل به صورتی» روی صحنه تماشاخانه پالیز برده است.
جامعه ما جنسیت زده است
وی ادامه داد: این تجربه باعث میشود که شما به عنوان یک نویسنده و کسی که نگاه اجتماعی دارد، به این فکر کنی که وقتی من یک زن مشخص و کامل هستم و به واسطه زن بودنم در خیلی موارد از امکاناتی محروم میشوم، مورد قضاوتهای نادرست قرار میگیرم و ... پس وای به حال آنهایی که در این طیف آبی مایل به صورتی قرار میگیرند و نه زن هستند و نه مرد. آن هم در جامعهای که خیلی بیشتر از آنچه باید هویت جنسی ما را میسازد، چرا که این هویت بخشی از هویت انسانهاست، اما وقتی که از آن حدی که باید بیشتر مدنظر قرار میگیرد و ۸۰ درصد از هویت ما از طرف جامعه به جنسیت محدود میشود، آن وقت میتوانیم بگوییم که در یک جامعه جنسیت زده زندگی میکنیم.
اسلام شیعه، ترنسها را پذیرفته است
او همچنین پیرامون پرداخت به این موضوع در ادیان و جوامع مختلف و انعکاس آن در این نمایش گفت: به هر حال زمانی که ما همه نگاههای موجود درباره یک پدیده را بررسی میکنیم؛ در راستای آن از نگاه و نظر جامعه شناسان، روانشناسان، پزشکان و حتی کسانی که درگیر این ماجرا هستند نیز بهره مند میشویم. در این میان از آن جایی که عموم مردم ما دید مذهبی دارند، نگاه به مذهب و شرعیات هم اهمیت دارد، چرا که وقتی نگاه همه جانبهای به چنین موضوعی داریم، مذهب هم جزیی از آن میشود و در بخشی از نمایش ماهم به آن پرداخته شده است. اتفاقی که نشان میدهد که کلیسای کاتولیک این قضیه و بحث تغییر جنسیت را نمیپذیرد، ادیان ابراهیمی نیز عموما همینطور و در بین آنها اسلام شیعه و مشخصا فتوای امام خمینی؟ره؟ که اولین فتوای مذهبی بود که در این باره داده شده بود، این مسأله را پذیرفته و مجاز دانسته است.
4سال پژوهش کردم
چارچوبها و سکوتی که مدتهاست در این باره در جامعه وجود دارد و شرایطی که تأمین منابع و مطالعات را سخت میکرد، موضوعی بود که بیان دربارهاش گفت: کار مستند کردن به این معناست که شما در یک اقیانوس شیرجه بزنید و آن قدر بگردید تا آن مرواریدی را که میخواهید پیدا کنید. تئاتر مستند هم یک جستوجوست که باید اتفاق بیفتد. من ۴ سال برای این کار پژوهش کردم و به نظر خودم عجیب نبود، چون کسی که سراغ چنین موضوعی میرود، باید با مطالعه حرکت کند. در مورد نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه»که مربوط به زنان متهم به قتل بود، ۲ سال تحقیق کردم. او اضافه کرد: تعریف کار مستند همین است و این حرکت به گونهای فراتر از هنر و نمایش است. برای این نمایش هم برخی از دوستانم به من کمک کردند. در مقاطعی خیلی سخت بود و با حدود ۸۰ نفر مصاحبه میدانی کردم، حدود ۶ نفر از این ۸۰ نفر را انجمن حمایت از اختلالات هویت جنسی که مریم خاتون پور مُلکآرا اولین کسی که تغییر جنسیت داد، آن را تأسیس کرده، به من معرفی کرد و بقیه را خودم پیدا کردم، با خانوادههای آن دوستان صحبت کردم، اتفاقی که آسان نبود، چون باید درباره تلخ ترین بخش های زندگیشان صحبت میکردند، خیلی
اوقات برخی از آنها گارد داشتند یا سر مصاحبه نمی آمدند. از طرفی تمام هزینه ها در طول ۴ سال شخصی پرداخت شد ولی قرار نیست غیر از این باشد، چرا که کار مستند دشوار است و هرکس غیر از این پیش برود، تقلب کرده است.
نگاه همه جانبه داشتم
بیان در پاسخ به احتمال نمایش این اثر در شهرها و فضاهای دیگر به «صبح نو» گفت: این اتفاق بستگی به رویکرد ارشاد دارد. من کارها و اجراهای مختلفی را در کشورهای مختلف داشتم، اما مشخصاً درباره این نمایش و کار قبلیام احساس میکنم که مخاطب من آن طرف نیست بلکه افرادی از اقشار مختلف جامعه خود ما در همه شهرها هستند، به همین دلیل خیلی دوست دارم که در دیگر شهرها نیز اجرا داشته باشم و این به تصمیم گیری مسوولان برمیگردد.
باید در چارچوبها حرفمان را بزنیم
این کارگردان در پایان در خصوص شکلگیری چنین کارهایی در حوزه نمایش خاطرنشان کرد: من قبل از آن که منتقد کسی باشم، منتقد خودم هستم، اما فکر می کنم که در کل راحت طلبی بین ما وجود دارد که میگوییم تا زمانی که میتوان با کارهای بیدردسر و سالن پرکن پول درآوریم، چرا کسی باید به خودش ۴ سال زحمت دهد. مدیران و مسوولان هم در چندین سال گذشته همین طیف بودند ولی نباید منتظر باشیم که به ما اجازه دهند کاری را بکنیم، بلکه به عنوان هنرمند باید آن قدر مطالعه داشتیم و نیازهای زندگی امروز را بفهمیم که اگر جلویمان دیوار بتونی هم بود، از آن در قالب چارچوبهای موجود بگذریم و حرفمان رابزنیم. آبی مایل به صورتی هم در چارچوب همین قواعد حرف میزند، چون جامعه به آن نیاز دارد.
ارسال نظر