عربستان به سوی اصلاح می رود یا تزلزل؟
خبرآنلاین در یادداشتی آورده است:- زمانی که به قول رابرت فیسک همزمان با ادعای مبارزه بافساد شاهد خرید یک قایق تفریحی به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار توسط محمد بن سلمان در فرانسه هستیم! حتما چند جای کار معیوب است.
متین مسلم در یادداشتی آورده است: این اعتقاد و باور تاریخی که خاورمیانه سرزمین پدیده های نادر و به قول عرب ها 'ساحره'است باور چندان بی ربطی نیست. در هر گوشه خاورمیانه و آفریقای عربی،از رباط و کازبلانکا گرفته تا قاهره و دمشق و بغداد،نا خودآگاه، خواسته و ناخواسته اتفاق و پدیدهای جذاب و نه الزاما خوشایند را می توان یافت و سرگرم آن شد. زمانی بغداد حسن البکر، روزگاری ناصر و قذافی زیاده گو و حراف، زمانی حافظ اسد دمشقی و روزگاری ملک فیصل و شاه فهد. اینک نیز ملک سلمان و فرزندش محمد که همه را مشغول خود کرده اند.
موضوع مبارزه با فساد به لحاظ سابقه و تاریخ مشابه آن در خاورمیانه، اتفاق جدیدی تلقی نمی شود. در خوانش تاریخی مواردی از این قبیل، شاید بتوان به اقدامات آخرین پادشاه ایران محمدرضا پهلوی بین سال های ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۸ اشاره کرد . اقداماتی نا متوازن و روبنایی که نتایج آن در نهایت دامان کل حکومت شاه تا فرو پاشی کامل را گرفت. بیشتر به این دلیل که اولا، مبارزه شاه با پدیده فساد فاقد اصالت و ارزش های اخلاقی مدرن و دمکراتیک در این حوزه بود. ثانیا، شاه مقابله با فساد را فارغ از عمق آن، صرفا در روبنا دنبال کرد. ثالثا، او قصد مقابله باپدیده فساد جدای از تاثیر آن بر ساختار قدرت و حاکمیت را داشت.همان زمان بسیاری از تحلیل گران امور ایران معتقد بودند که اقدامات شاه به این دلیل که نه عمیق است، نه فراگیر و نه حتی نافی شرایط ذاتی تولید و رشد فساد، نتیجه یی جز فروپاشی شرایط متصلب و شکننده رژیم به دنبال نخواهد داشت. بسیاری از اسناد سفارت آمریکا در تهران که بعدها انتشار یافت نیز به وضوح چنین دیدگاهی را تایید و نشان می دهند رژیم شاه در یک تناقض ۳ وجهی آشکار میان مقابله با فساد اقتصادی ، ساختار سست و شکننده قدرت سیاسی و بقای رژیم سلطنتی،
عملا به سوی یک فروپاشی تمام عیاردر حال حرکت است. تنها عنصر مهم، 'مجهول زمانی' هر گونه تعیین وقت فروپاشی را با مشکل روبرو کرده بود.
آیا عربستان در وضعیت مشابهی قرار دارد، شاید! البته برخی تحلیل گران منطقه مانند حسین صادقی آخرین سفیر ایران در عربستان که دیپلمات بسیار کارکشتهای است معتقدند مقایسه ایران و عربستان در گزینههای همگن تاریخی و استانداردهای بقا، درست نیست. او معتقد است 'دلیلی برای این مقایسه و نتایج مشابه وجود ندارد'. ممکن است دیدگاه هایی از این دست تا حدی منعکس کننده واقعیات پیش رو باشند. اما تحولات سیاسی معطوف به ذات اجتماع، الزاما ابزاری مکانیکی با کارکردی تضمین شده نیستند که از مکانیزم درونی آنها نتیجه ییدلخواه و مورد انتظار عاید شود. بارزترین نمونه، تحولات بهار عربی ست که طی ۷ سال گذشته کرانه های عربی را درهم نوردید. هرچند نتایج قابل انتظار و دمکراتیکی از آن به بدنه جامعه عرب تزریق نشد، اما به وضوح نشان داد فرآیند هر گونه تغییر در ساختار جامعه عربی، صرف نظر از منشاء آن (مردم یا حاکمیت) بالقوه می تواند به یک فروپاشی تمام عیار تبدیل شود.
در این میان سعودیها البته میتوانند به اصلاحات ظاهری و پرهزینهشان ادامه دهند، اما عواقب قطعی این اقدامات در کنار هزینههای نظامی و امنیتی که برای خود ایجاد کردهاند، ساختار کل جامعه عربی را متحول خواهد کرد. باید منتظر آن روز بود. از این عبارت الزاما نمیتوان برداشتی مسالمتجویانه و مثبت داشت.شاید دور جدیدی از بی ثباتی و خشونت ذاتی و درونی در انتظار منطقه و امت عربی باشد، نمیدانم! کافی ست مدتی صبر کرد و یا برای مدتی آتش اختلافات بیرونی جامعه عرب مانند سوریه، عراق، یمن و لبنان خاموش شود آنگاه قضاوت راحتتر خواهد بود.
نظر کاربران
هرکس بفکر منفعت خودشه
نام جمال عبدالناصرفقیدرادراین مقال نیاورید ،عبدالناصرکجا واین کاسبان به اصطلاح سیاسی کجا
اصلاحات
حسودیتون میشه
به نویسنده و دست اندرکاران چه مربوط خیلی هنر دارین مشکلات ایران را درست کنید و کمتر چپاول این ملت.
محمد پسر سلمان یک مترسک توسري خور واحمق.بيش نيست دايما صهيونيستها تو سرش ميزنند وتحقيرش ميكنند وليغهد بي لياقتي كه به پادشاهي فكر مي كند ولي توهم بيش نيست بزودي توسط محافظانش بقتل ميرسد.
مسلما به سوی اصلاحات .
شما هم آب و بریز همونجا که میسوزه