پوپولیست ها نقدناپذیرند
انتقادات احمدی نژاد مصلحانه است؟
اصول گرایان امروز برای احمدی نژاد هورا نمی کشند، اما از هو کردن او هم خجالت می کشند. کاسه صبر آنان نیز لبریز خواهد شد. اصول گرایان اکثریت، مخالف او و اصول گرایان اقلیت، هنوز هم چشمی به ظرفیت های او دارند.
قانون خواهی و قانون گرایی، مضمون اصلی هر جنبش اصلاح طلبانه از مشروطه تاکنون بوده است. اصلاح طلبان در این سیر تاریخی، جز در «وضعیت و شرایط یک جامعه انقلابی» به این شیوه و روش پایبند بوده اند.
نقد اصولا اصلاح طلبانه است اما از نقدِ اصلاح طلبان و محافظه کاران هم می توان سخن گفت. نقد اصلاح طلبان ایران اگرچه از لحاظ نظری در مورد نظام سیاسی، فاقد محدودیت و مرز مشخصی است، اما در مقام عمل و کنش سیاسی از چارچوب های قانونی تبعیت کرده یا باید تبعیت کند. نقد محافظه کاران نقدی محدود و با خط قرمزهای مشخص است. چنین مرزبندی هایی، پویایی را از این جریان سیاسی ستانده یا ضعیف کرده است.
نقد امروزین احمدی نژاد، نقدی در قالب نقدهای اصلاح طلبان یا محافظه کاران نیست، درهم ریختگی و روزمرگی و شخصی سازی در این «نقد - اعتراضات» بیشتر نمایان است.
نقد اصلاح طلبان حداقل دارای ویژگی های زیر است:
- نقد معطوف به خود و دیگری است. خود را قبل از دیگری نقد می کند و به اشتباهات خویش معترف است.
- نقد معطوف به کارآمدتر کردن سیستم و نظام سیاسی است و نه رهایی از خود و حمله به جلو، برای فرار از پاسخگویی.
- نقد معطوف به سازندگی است و نه فروپاشی و تخریب نظام سیاسی.
- نقد مبتنی بر مفاهیمی روشن و شفاف و عقلانی است و از ابهام و ایهام و گنگ گویی در بیان دوری می کند.
- اصلاح طلبان در قدرت و بیرون از قدرت، به نقد دائمی قدرت پرداخته اند.
- اصلاح طلبان بهای نقدهای احتمالی خویش را پرداخته و می پردازند و به قانون، ولو قانونِ بد تمکین می کنند و قانونِ بد را از شرایط بی قانونی، بهتر می دانند.
پوپولیست ها نقدناپذیرند. هیچ پوپولیستی نقدپذیر نبوده است. تنها نقد یا تهاجم به دیگران، مبنا و اساس رشد و تعالی پوپولیست هاست. پوپولیست ها در اکثر اوقات رفتاری ضد نظم حاکم، ضد نهادی و ضد ساختاری دارند. آنها در هیچ ساختاری، جز ساختار دست ساخته خویش نمی گند. احمدی نژاد نیز چنین است. موعظه گری ساختارشکن و معترضی طلبکار و منتقدی محدود.
نقد امروز احمدی نژاد تا چه حد نقدی اصیل است؟ این سوالی است که امروز در جامعه ایران مطرح است و نمی توان از تحلیل آن سر باز زد. احمدی نژاد دلتنگ روزهای آغازین دولت خویش است. برای تحلیل هر نقد و سخنی، در ابتدا باید دید «مسئله اصلی» منتقد چیست؟ احمدی نژاد واقعا به دنبال چیست؟ او چه چیزی را می خواهد روشن و نمایان سازد؟ و چرا اکنون را برگزیده است؟
آیا تنها خطر محاکمه و احضار او و یارانش وی را تا به این حد آشفته ساخته است؟ احمدی نژاد درد اشکالات موجود نظام را دارد، یا درد محاکمه یاران خویش را؟ یا نمی خواهد همه دستاوردهای دوران ریاست جمهوری اش را فنا یافته ببیند؟ هر چه هست، اکنون جنس انتقادات احمدی نژاد از دایره شخصی کردن قضایا فراتر نرفته است.
او باید بتواند از شخصی کردن به عمومی سازی انتقادات خویش عزیمت کند. او باید بتواند جنس نقد اصلاح طلبانه را عرضه کند، جنسی که با نقدِ از خود، به نقدِ دیگری می پردازد. مردم ایران مظلوم پرست اند (تا حد زیادی این سخن درست است) اما در تشخیص مظلومان واقعی هم، مردم شامه ای تیز دارند. جنگی واقعی اکنون در درون جناح اصول گرایان در جریان است. باید در انتظار انشعابات بیشتر در میان اصول گرایان بود.
نظر کاربران
همه حرفهاش و انتقاداتش درست. ولی چرا اون زمان که در قدرت بود از این نقدها نمیکرد. چرا ملت معترض را خس و خاشاک می نامید.
،دقت کنید هر کاری می کنید نمی تونید هیچ بگیریدش !!!پس هست .