نگاه «جوان» به ضعفها و مشكلاتي كه هنر و تجربه براي سينماي ايران ايجاد كرده است
مصائب يك رویکرد غلط در سينما
بارها در «جوان» درباره اين موضوع هشدار داديم كه گروه سينمايي هنر و تجربه اگر به فربه كردن تدريجي تئوريك و بوروكراتيك خود ادامه بدهد...
جوان آنلاین- جواد محرمي: بارها در «جوان» درباره اين موضوع هشدار داديم كه گروه سينمايي هنر و تجربه اگر به فربه كردن تدريجي تئوريك و بوروكراتيك خود ادامه بدهد و براي غلبه پيدا كردن و اضافه كردن سهم خود در سينما با استفاده از نشريات رانتي تلاش كند، فاتحه سينماي ايران را بايد براي هميشه خواند. اين روزها از هر فعال سينمايي اين را ميشنويم كه خود سينما ظرفيت اكران براي آثار حرفهاي را ندارد و بسياري از آثار در صف اكران به نحوه اكران ضعيف دچار ميشوند، گروه سينمايي هنر و تجربه نيز به اصطلاح به قوز بالاقوز تبديل شده است.

فيلمكسازيهاي بيقاعده
روز گذشته جبار آذين، منتقد و مدرس سينما در پي اكران تعدادي فيلم در گروه سينمايي هنر و تجربه كه از اساس سنخيتي با اين گروه نداشته و ندارند به اين نكته اشاره كرد كه «قاعده مرسوم در گروهك انحرافي موسوم به هنر و تجربه اين گونه بوده است كه فيلمهاي مشكلدار، توقيفي و فيلمكهايي كه با استانداردهاي سينمايي فاصله دارند و ضعفهاي محتوايي و سينمايي آنها مانع نمايش عموميشان ميشود، در اين گروهك به نمايش درآيند، از همين رو تعداد كثيري از فيلمهاي به نمايش درآمده آن از منظر ساختار هنري و مضمون حرف چنداني براي گفتن نداشتهاند. گرچه گاه در ميان آنها آثار كوتاه و بلند مستند و داستاني از حرفهايهاي سينما هم به نمايش درآمده است، ولي اين فيلمها ربطي به اين گروهك مندرآوردي نداشتهاند و صرفاً به جهت بازارگرمي در اين گروه اكران شدهاند.»
اين منتقد با بيان اينكه اين روزها چند فيلم اندك متفاوت در مضمون و ساختار در اين گروه به اصطلاح سينمايي به نمايش درآمده و با اينكه برخي از آنها ميان فيلمك و فيلم سينمايي درجا ميزنند و از استانداردهاي آثار سينمايي به دور هستند، ولي بعضي حرفهايي براي گفتن دارند، توضيح ميدهد: «اين فيلمهاي نصفه و نيمه ميتواند تا حدي مصداق هنر و تجربه راستين باشد، ولي اين رخداد استثنايي است و قاعده رايج اين گروهك مبتني بر اكران كيلويي فيلمكهاي سطحي و ضعيف است. به عبارتي ۱۰ فيلم در حال نمايش در اين گروهك به دلايلي از جمله توليد براي مخاطب خاص، فاصله از زبان و فرهنگ و زندگي اجتماعي و متفاوت بودن در ساختار با فيلمهاي روي پرده به ناچار در اين گروه اكران شدهاند.
اين مدرس سينما بر اين نكته متذكر ميشود كه «فيلمهاي به نمايش درآمده با آنكه كمترين سنخيت ساختاري و محتوايي با گروهك هنر و تجربه ندارند و اغلب در قالب فيلمهاي جاري هنري يا تجربي نميگنجند، عمدتاً به دليل محدوديتهاي نگاه انحرافي حاكم بر سينما و نگرشهاي خاص سازندگانشان در اين گروه به نمايش درآمدهاند. اين آثار با حضور و نمايش خود مسيري تازه را براي جلوگيري از انحراف اين گروهك و هماوردطلبيهاي كودكانهاش در مقابل سينماي حرفهاي پيش پاي آن قرار نميدهد».
سينمايي كه جدي نيست
اشاره به اينكه فيلمهاي توليدشده هيچ ربطي به گروه رانتي هنر و تجربه ندارند و اگر اين گروه انحرافي هم ايجاد نميشد، اين فيلمها ساخته و اكران ميشدند، حرف دقيقي است. واقع مطلب اين است كه گروه هنر و تجربه گروهي براي اكران آثاري است كه توان رقابت با فيلمهاي حرفهاي را ندارند، ولي اين گروه به تدريج آنقدر بعد رسانهاي خود را توسعه داد كه نوعي غلبه تئوريك و فكري در سينماي ايران رقم زد، در صورتي كه در همه دنيا تنها بخش حاشيهاي و بسيار كوچك از سيستم اكران به آثار تجربهاي تعلق ميگيرد و هيچ عقل سليمي نميپذيرد سالنهايي كه بايد در اختيار آثار حرفهاي قرار داده شود، به فيلمهاي آماتور تعلق بگيرد. جالب است كه اين گروه سينمايي با بيتدبيري كامل بخشي از امكانات شهرستانها را نيز اشغال و نوعي از سينماي فرماليستي و بيخاصيت را ترويج ميكند.
جدي نبودن و نگاه آماتوري را بايد خصيصه اصلي تفكر افرادي دانست كه تحت عنوان هنر و تجربه گرد هم آمدهاند و بخشي از بودجه دولتي سينما را ميبلعند. متأسفانه همين حالا بخش عمدهاي از آثاري را كه در اين گروه در حال اكران هستند، آثاري تشكيل ميدهند كه اساساً ربطي به هنر و تجربه ندارند. براي مثال مستندهايي كه در اين گروه اكران ميشوند، اغلب آثار حرفهاي هستند و معلوم نيست بر اساس چه منطقي به اسم هنر و تجربه اكران ميشوند.
در حالي كه سينماي ايران به دليل خودباختگي فرهنگي به بسياري از ژانرهاي سينمايي ورود نميكند و تنبلي و رخوت و نيز وجود رانتهاي دولتي سبب ميشود سود ساختن فيلم در توليد باشد و نه اكران، سينماي هنر و تجربه و تبليغات آن را بايد انحرافي اساسي در سينماي ايران قلمداد كرد كه براي خشكاندن ريشههاي فكري سينماي جدي، عامهپسند و حرفهاي پايهگذاري شده است و از حمايتهاي افرادي بهره ميبرد كه اساساً جوان هنرمند ايراني را در حدي نميداند كه بتواند با سينماي جدي دنيا رقابت جدي داشته باشد.
ارسال نظر