وب سایت سایبربان: در اجلاس کلاغهای پیر جنبههای مختلف جنگ سایبری موردبررسی قرار گرفت و اعلام شد حملات سایبری و الکترونیکی در حال تبدیل شدن به یکی از عوامل اصلی میدان نبرد هستند.
حملات سایبری و الکترونیکی بهصورت روزافزون در حال تبدیلشدن به یکی از عوامل اصلی میدان نبرد هستند. برای مثال میتوان به خرابکاری در تأسیسات هستهای ایران یا شبکه برق اوکراین اشاره کرد.
هلمد رومر هِیتمن (Helmoed-Römer Heitman)، نویسنده و تحلیلگر امنیتی آفریقای جنوبی، در گزارشی نوشت:
چه زمانی حملهی الکترونیکی، جنگ تلقی میشود و یک ملت چگونه باید به آن پاسخ بدهد؟
هیتمن در زمان برگزاری «اجلاس و نمایشگاه جنگ الکترونیکی موریانه خوار آفریقای جنوبی سال 2017» به تعدادی از گرایشهای اصلی جنگ سایبری و الکترونیک اشاره کرد.
هیتمن گفت: جنگ الکترونیک در همهی حوزههای آن از جمعآوری اطلاعات تا ایجاد اختلالهای الکترونیک یا حملهی دیجیتالی، بهصورت روزافزون به یکی از عوامل اصلی در جنگ تبدیل میشوند. بعضی از موارد یادشده از مدتها قبل در میدانهای نبرد سنتی درک شدهاند. برای مثال میتوان به ایجاد اختلال در ارتباطات یا امواج موقعیتیاب جغرافیایی و پهپادها اشاره کرد؛ اما در مورد چالشهای امروزی میتوان به مواردی مانند حملات از کار انداختن سامانههای الکترونیکی و تهاجمهای از راه دور روی سیستمهای غیرنظامی اشاره کرد.
وی افزود: جنگ الکترونیک، کاملاً عملی است. برای نمونه در حمله به اوکراین، فیوزهای شبکهی برق از کار افتاد و آنها را بیاستفاده کرد. حتی نهادهایی مانند نیروی زمینی مقاومت لرد (Lord's Resistance Army) که دارای فناوریهای سطح پایینی هستند نیز از جنگ الکترونیک بهره میجویند. آنها قابلیت شناسایی مناطقی که مصرف تلفن همراه در آن زیاد است را داشته و ظرفیت پیشبرد عملیات خود را این طریق دارند.
بهعنوانمثال، جوهر دودایف (Dzhokhar Dudayev)، یکی از فرماندهان چچنی، به علت استفاده از تلفن ماهوارهای و ردیابی شدن توسط موشک ضدرادار (anti-radar bombs) کشته شد.
تحلیلگر امنیتی یادشده برای نمونه اشاره کرد همهی تروریستها، سارقان و قاچاقچیان هماکنون از ابزارهای ارتباطی مانند تلفنهای همراه و ماهوارهای تا ایمیل و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. این موضوع آنها را نسبت به گذشته فعالتر؛ اما آسیبپذیرتر کرده است. درنتیجه شناسایی، تعقیب، جمعآوری اطلاعات و نفوذ جاسوسی از آنها سادهتر شده است.
وی اعتقاد دارد سامانههای ارتباطی و اطلاعات سیگنالی (COMINT and SIGNIT) از اهمیتی بسیار بالا و حیاتی برای مبارزه با گروههای منظم و غیرمنظم برخوردار است.
فناوری بهسرعت در حال تحول است و یکی از این زمینهها، بمبهای کنار جادهای (IED) به شمار میروند و بهخصوص در آسیای غربی از محبوبیت بالایی برخورد هستند. این بمبها هماکنون بسیار پیشرفت کرده و علاوه بر سیگنالهایی تلفن همراه توسط مواردی همچون سیگنالهای مادونقرمز، صفحات حساس به فشار یا حتی شناسایی سیگنالهای مختلکننده، منفجر خواهند شد.
روشهای بهکارگیری بمبهای کنار جادهای نیز متحول شدهاند. یکی از اشکالات جدید این بمبها، خودروهای انفجاری است که بهعنوان راهی برای از بین بردن استحکامات دشمن استفاده میشوند. این در حالی است که در بعضی از مناطق مانند بوکوحرام از کودکان برای حمل چنین ابزارهای انفجاری بهره گرفته میشود.
تحلیلگر امنیتی آفریقای جنوبی در این اجلاس گفت: نظارتهای هوایی، ردیابیها، سیستمهای اختلال سیگنال بهسرعت در حالت تبدیلشدن به ابزارهایی ارزشمند علیه بمبهای کنار جادهای هستند و بهعنوان یکی از وسایل دفاعی برای مقابله با آنها محسوب میشوند.
یکی دیگر از تهدیدات رو به رشد سلاحهای هدایتشونده با موشکهای قابلحمل زمین به هوا است که بهصورت گستردهای در دسترس نیرویهای چریکی و مجرمان قرار دارد.
هلمد رومر هیتمن اشاره کرد موشکهای ضدتانک توسط نیرویهای آسیای غربی برای انهدام کشتیها استفاده میشود. برای مثال یکی از قایقهای مصری به همین شیوه مورد هدف واقع شد.
وسایل نقلیهای که از راه دور هدایت میشوند یکی دیگر از ابزارهای رو به گسترش هستند. در این اجلاس اعلام شد «حماس در نوار غزه، طیف وسیعی از وسایل نقلیهی بی راننده را برای اهداف شناسایی به کار میگیرد. حزبالله لبنان از تجهیزات خودمختار ایران استفاده میکند. ابوسیاف در فلسطین از همین ابزارها بهره میجوید. دولتهای سوریه و عراق نیز از پهپادها برای شناسایی، فرماندهی و کنترل، پروپاگاندا و حملات استفاده کرده و از نارنجکهای 40 میلیمتری بهره میگیرند پلیس عراق از پهپادهای تجاری برای انفجار و حمله به داعش استفاده میکند. درحالیکه حماس آنها را به موشکهای هدایتشونده مجهز کرده است.
قایقهای هدایتشونده از راه دور نیز از شرایط مشابهی برخوردار هستند. برای مثال ناو نیروی دریایی عربستان توسط قایقی که توسط یمن از راه دور کنترل میشد، مورد اصابت قرار گرفت. همچنین کشتی «MV Limburg» توسط قایقهای یمنی که به مواد منفجره مجهز بودند، آسیب دید؛ اما هنوز مشخص نشده است که این وسیله خودمختار بود یا از نیروی انسانی بهره میبرد. کشتی «USS Cole» آمریکا نیز بیش از یک دهه قبل به همین شیوه منفجر شد. همچنین لازم به ذکر است موارد بسیار زیاد دیگری از بهکارگیری تجهیزات خودمختار وجود دارد.»
درنتیجهی به وجود آمدن تهدیدات یادشده، هماکنون تلاشهای بسیاری برای مقابله با پهپادها و خطرات مشابه صورت میگیرد. استفاده از روشهای سنتی مانند موشک و خمپاره در برابر نمونههای کوچک وسایل بالا اثری ندارند. به همین دلیل روشهایی مانند ایجاد اختلال در لینکهای ارتباطی، سیگنالهای موقعیتیاب جغرافیایی، گرفتن آنها یا سوزاندن الکترون (frying the electronics) به وجود آمد.
هیتمن با توجه به عملیاتهای اطلاعاتی و شبکههای اجتماعی، اعلام کرد:
یکپارچگی سامانههای ارتباطاتی با فرماندهی و کنترل، مدیریت عملیات را سادهتر میکند؛ اما باعث افزایش آسیبپذیری در برابر سامانههای ایجاد اختلال، تعیین جهت و شنود خواهد شد. هماینک ظرفیت وارد کردن اطلاعات اشتباه در سامانههای ارتباطاتی وجود دارد. ممکن است برای پروپاگاندا اطلاعات غلط به بنگاههای سخنپراکنی اضافه شده و درنتیجه محتوای جعلی ایجاد گردد.
هیتمن گفت: هماکنون شبکههای اجتماعی متنوعی وجود دارند که به عرصهای برای انتشار پیامهای پروپاگاندا تبدیل شدهاند. برای مثال میتوان به حوادث رخداده در بهار عربی و عملیات روسیه در انتخابات آمریکا اشاره کرد. جالب این است که حتی در محلهایی که دیکتاتورها از تحصیل اکثریت مردم جلوگیری میکنند، مردم احمق نیستند و شبکههای اجتماعی میتواند چنین تلاشی را خنثی کند.
وی تأکید کرد، عملیات سایبری از طریق مواردی همچون جاسوسی سایبری و اختلال موقعیتیاب جغرافیایی در حال تبدیلشدن به واقعیت هستند. برای مثال تأسیسات هستهای ایران توسط یک کمپین جنگ سایبری مورد حمله قرار گرفت، به استونی حملات اختلال سرویس شد و شبکهی برق اوکراین از دسترس خارج شد.
تحلیلگر امنیتی مذکور در نهایت به بمبهای الکترومغناطیسی (EMP) اشاره کرد که میتواند تمام یک شهر یا بخش بزرگی از یک کشور را از کار بیندازد.
وی پرسید: بمبهای الکترومغناطیسی در حال ورود به بخش تاکتیکی هستند و توسط سلاحهای هوایی و قابلحمل مورد استفاده قرار میگیرند. آیا چنین موضوعی به این معنی نیست که در عملیاتهای آینده باید از قلم، کاغذ، دفترچه و ابزارهای مشابه آن استفاده کنیم؟ در مورد سامانههای احتراق دیجیتال یا وسایل نقلیه چطور؟»
سؤالات جدیدی وجود دارند که ارتشها باید به آن پاسخ بدهند. برای نمونه چه زمانی یک حملهی سایبری بهعنوان عملیاتی خرابکارانه، تروریستم یا جنگ تلقی شده و به چه اقداماتی برای پاسخ نیاز دارد؟ آیا باید در پاسخ به حملهای که به اندازهی یک بمبگذاری آسیب وارد میکند، موشک شلیک شود؟ چه کسی باید مسئولیت اطلاعات دامنهی سایبری، ضد اطلاعات، حفاظت، دفاع، ضد حمله و اقدامات پیشگیرانه را بر عهده بگیرد؟
هیتمن اشاره کرد هماکنون چندین پاسخ به سؤالات بالا وجود دارد؛ اما وی مطمئن است جنگ سایبری باید یک نیروی دفاعی باشد.
ارسال نظر