بی مخی که همه کاره شد! +عکس
حوالی ظهر ۲۸ مرداد بود که زنی به نام پروین آژدان قزیه -که یکی از بدنامترین زنان تهران بود- به ملاقات شعبان در زندان رفت. آژدان از شعبان دستور جمعآوری اراذل و اوباش را گرفت تا آتش درگیریها را تیزتر کند. آتشی که بعدها یکی از تلخترین واقعههای تاریخ معاصر ایران لقب گرفت.
مجله مهر: نمیشود یادی از ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کرد و نامی از شعبان بیمخ نبرد. سردسته اوباش تهران که با همراهی ۶ هزار نفر از نوچههایش آتش به خیابانهای ملتهب مرداد ماه ۱۳۳۲ انداخت و در تنور کودتا دمید وقتی توسط دربار پهلوی کشف شد که با یک دعوای خیابانی، بدون آنکه فکرش را بکند پایش به سیاست باز شده بود. سیاستی که شعبان بیمخ را دست خالی نگذاشت و چاقوکش بدنام خیابانهای پایتخت را آنقدر برای حکومت پهلوی محبوب کرد که روی پلههای هواپیما حلقه گل به گردن شاه انداخت.
شاه چیه؟ مصدق چیه؟
همه چیز از وقتی شروع شد که شعبان بیمخ در دوره سربازیاش که ۴ سال طول کشید، شبی با هواداران خود به تئاتر رفت. تئاتر فردوسی به سرپرستی عبدالحسین نوشین که ظاهرا نمایشنامه - مردم - علیه دربار را به صحنه برده بود. در آنجا شعبان بیمخ در یک دعوای خیابانی که بین خودشان پیش آمد همه چیز را به هم ریخت و از این تاریخ دربار او را به عنوان عنصری شرور کشف کرد.
خودش در خاطراتش میگوید: "بچهها یه روزنامه اطلاعات یا کیهان آوردن. دیدم با خط درشت اون بالا نوشته که شعبان بیمخ دیشب تماشاخونه فردوسی رو بهمزده، نوشین و عموئیام داشتن اونجا نمایش «مردم» رو میدادن. منم اصلاً روحم اطلاع نداشت که این نمایش علیه شاهه... اصلاً نمیدونستم شاه چیه، مصدق چیه، داستان چیه..."
وقتی با جیپ به خانه مصدق کوبید
در این گیر و دار شعبان جعفری تا ۹اسفند سال ۱۳۳۱ سعی کرد خود را هوادار مصدق معرفی کند تا اینکه شنید شاه قصد مسافرت به خارج از کشور را دارد و با تحریکاتی از طرف بعضی از افراد برای جلوگیری از سفر شاه، سه چهار هزار نفری را جمع کرده و جلوی کاخ رفت تا مانع رفتن شاه بشود اما به او اهمیتی داده نشد، او از زبان نصیری، شنید اگر می خواهی شاه نرود این را از مصدق بخواه!
شعبان با همان جمعیت روانه خانه مصدق شد، چون چهرهای شناخته شده بود مانع از ملاقات وی با مصدق شدند، او با قلدری جیپی که وسیله نقلیه محافظین منزل دکتر مصدق بود را تصاحب کرد و با همان جیپ به در آهنی بزرگ خانه مصدق کوبید، خواهر زاده اش در این حادثه کشته شد و خودش هم تیر خورد.
در این بین دکتر مصدق خانه را ترک کرد تا اینکه شعبان بازداشت شد. خودش می گوید در دادگاه به اعدام محکوم شده بود اما روزنامه ها از یک سال حبس او نوشتند، او تا ظهر ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در زندان ماند تا زمانی که ماجرای دیگری برای او پیش آمد که او را سردسته کودتاچیان ۲۸ مرداد پایتخت کرد.
کی بهتر از شعبان بیمخ؟
حوالی ظهر ۲۸ مرداد بود که زنی به نام پروین آژدان قزیه -که یکی از بدنامترین زنان تهران بود- به ملاقات شعبان در زندان رفت و از شعبان دستور جمعآوری اراذل و اوباش را گرفت. در این میان سپهبد زاهدی که وزنه طرفین درگیری را مساوی دیده بود، به گروهی احساس نیاز کرد که به هیچ قاعده و قانونی پایبند نباشند و این طور شد که با هماهنگیهای پروین آژدان اوباش و اراذل جمع شده بودند و در این بین وجود سردستهای برای رهبری این گروه احساس شد و چه کسی بهتر از شعبان جعفری میتوانست این کار را انجام دهد؟
اینجا بود که او از زندان آزاد شد. او را پس از آزادی یک راست به جمع هوادارانش ملحق کردند، آن هم به همراه یک جیپ ارتشی و شعبان با پرچمی قرمز در دست ماموریت خودش را با ۵ الی ۶ هزار نفر از اراذل و اوباش در به ثمر رساندن کودتای ۲۸ مرداد آغاز کرد.
میدان دست اراذل افتاد
آن روزها جامعه افراط و تفریط ها کار خود را کرده بود، مردم خسته از دعواهای جناحی سکوت کرده بودند، آنانی که عضو حزب و دسته ای بودند نظاره گر اوضاع شدند و اینطور میدان به دست شعبان بیمخ افتاد، شعبان برای اینکه اکثریت خاموش وارد میدان نشوند تمامی شب را با دسته خود در تهران پرسه زد، رادیو تسخیر شد و هواداران مصدق و سران دولت بازداشت شدند.
در این میان نقش اصلی و اساسی انگلستان و آمریکا در راه اندازی این کودتا نه تنها کم رنگ؛ بلکه بیشتر از آنچه که تصور می شد رنگین بود، تا جایی که با اقدامات و برنامه ریزی های خود در ایران آن اتحاد ۳۰ تیر را ظرف ۱۲ ماه به چنان جدایی مبدل کرد که نتیجه آن، این بود که احزاب را مرعوب و مردم را خانه نشین کرد و مراجع قدرت را با کم ترین هزینه تحویل دربار دهد.
دولت دكتر مصدق، در دوره دوم حكومت سيزده ماههاش از سي تير ۱۳۳۱ با انواع توطئهها، تشنجات و درگيريهاي خياباني مواجه بود. وقوع كودتاي ۲۸ مرداد، به عمر حكومت ملي مصدق پايان داد و سواي زيان مالي و اقتصادي، خسران دموكراسي و لطمهاي كه در نتيجه كودتا به فرايند جامعه مدني ايران وارد آمد، براي ۲۵ سال استبداد و خفقان را بر فضاي كشور استوار کرد.
پسری که برای دستشویی رفتن اجازه نمی گرفت
نام اصلیاش شعبان جعفری بود و خودش میگفت: "معلم که میاومد و بچهها میخواستن برن دستشویی، اینجوری میکردن (انگشت سبابه را به نشان اجازه گرفتن بالا میبرد) آن وقت معلم میگفت: «برو!» من این کارو نمی کردم، هر وقت میخواستم راهمو میکشیدم میرفتم بیرون. اون وقت معلمه با انگشت میزد به شقیقهش و به بچهها میگفت: «مخش خرابه! مخ نداره!» از همون جا اینا اسم ما رو گذاشتن: «بیمخ».
شعبان جعفری به گفته خودش در روز اول فروردین ۱۳۰۰ در محله سنگلج به دنیا آمد او را به مدرسه فرستادند، چهار سالی بیشتر دوام نیاورد. ۱۲ ساله بود که پدرش فوت کرد و از زمان ترک مدرسه تا ۱۵ سالگی که برای اولینبار به خاطر کتککاری به زندان افتاد، به کارهای مختلف از شاگرد بقالی مغازه پدرش گرفته تا شاگرد ریختهگری و آهنگری و سپس سوهانکاری در اداره قورخانه تهران پرداخت.
هر چند او سر دسته چاقو کشان شهر تهران شد اما در خاطراتش اصرار داشت که هیچگاه دست به چاقو نبرده است، حتی در ماجرای حمله به مرحوم حسین فاطمی یکی از اعضای حزب ملی که تقریبا همه از چاقو زدن او یاد می کنند او اصرار دارد که "...بله می گم به جون بچم تا حالا من دست به چاقو نکردم، من چاقوکش نیستم، این که خدمت شما عرض می کنم، فاطمی را دولت محکوم کرد."
در ماجرای ۲۸مردادماه ۱۳۳۲شاه که در این مدت در خارج از کشور و در شهر رم به سر می برد بعد از ۳ روزی که طول کشید به تهران آمد و شعبان بیمخ معروف به چاقو کش تهران، مردی که تا ظهر ۲۸ مرداد در زندان بود، بالای پلکان هواپیما تاج گلی گردن شاه انداخت و اینجا بود که معروف به لقب شعبان تاج بخش شد.
نظر کاربران
بي مخ بودن خيلي بهتر از بي عقل بودن هست.
اميدوارم منظورم رو فهميده باشيد.
پاسخ ها
همه که مثل تو هر دو شرط رو ندارن
ماشاالله بهار نارنج
طهرانی، خودت منظور خودتو فهمیدی ؟!؟! بعید میدونم!
خاک بر سر شاهی که بخواد برای حقظ قدرتش به ارازل و اوباش پناه ببره
پاسخ ها
داداش ناانصافی نکن یه نگاه به وجدانت بنداز بعد قضاوت کن این رسم حکومت داریست مگه الان کم از اینها داریم ان خاک بر سر یکی داشت الان خیلی زیادند
و جالب تر اینکه سالها بعد در 28 مرداد فوت کرد!
پاسخ ها
راست ميگی ؟! کاره روزگاره که با کسانی که توسط اونو اراذلش کشته شدن محشور شه !!!
شاه بی مخ بوده که برای حفظ قدرتش از ارازل و اوباشی مثه این استفاده کرده اون هم برای سرکوب مردمی که اکثرا تحصیل کرده و دانشجو و اساتید دانشگاه و روحانیونی بودن که هدفشون ملی کردن نفت بوده که نه تنها به نفع ملت بلکه به نفع خود شاه هم بوده و اگر عملی میشد شاید اقدامات دیگر مصدق از قدرت شاه کم می کرد ولی کمی باعث محبوبیت شاه می شد و بعدها با انقلاب ایران این طور به صورت مفتضحانه از ایران فرار نمی کرد چون بسیاری از کارشناس ها انقلاب ایران را دنباله نهضت ملی شدن نفت می دانند
پاسخ ها
آرش خان اشتباه میکنی برادراینطوری نیست که شما میگی، تاریخ درخیلی زمانها تحریف شده، درزمان مصدق قبل ازکودتا سفارت انگلیس بسته شد ازطرفی حذب توده قدرت زیادی کسب کرد، مصدق برای مخالفت با انگلیس با آمریکا رابطه خوبی برقرارکرد اما آمریکا متحد انگلیس بود و ازطرفی میخواست خودرا درایران مقتدرکند، آمریکا نه می توانست آشکارابا مصدق مخالفت کنه و نه می توانست آشکارابا انگلیس دشمنی کنه به همین خاطر سیا وارد عمل شدو کارشکنی هایی کرد درتاریخ هست که جاسوسان سیا درلباس تندروهای حذب توده درمیان اونها قرارمی گرفتند و مغازه ها و ماشین ها رو آتش می زدند ، نامه درخانه روحانیون می انداختند با این مضمون که ما توده ای ها شما رو باهمان عمامه دارمی زنیم با تهدید فضایی رعب آور بوجود آورده بودندوزمانی مصدق ازاین توطئه باخبرشد که دیگه کار ازکارگذشته بود، در25مرداد کودتا شکست خورد چرا؟ چون مردم طرفدارمصدق وتوده ای ها به خیابون ریختند و نگذاشتنداما به توصیه آمریکا که به مصدق گفته بود بهتره مردم رو آروم کنی تا به خانه هایشان برگردند مصدق مردم رو توصیه به بازگشت به خانه کرد و خیابان خلوت جولانگاه کودتاچیان شد، ازطرفی خانه مصدق به توپ وتانک بسته شد واین نشان از حمایت ارتش اززاهدی درمخالفت با مصدق داشت، شما فکر میکنی مردم اون زمان یا لاتهایی مثل شعبون بی مخ باعث کودتا شدند؟ نه برادر اونها بیشتراز دوسه هزارنفر نبودند درصورتی که مصدق میخواست طرفدارانش به همراه توده ای ها بالای دویست سیصد هزارنفرمیشدند ومی ریختند توخیابون، این کار خود آمریکا بود و شاه هم کمترین نقش رو دراین قضیه داشت، هیچ سوال کردی چرا بعد اززندان رفتن او راه او که همانا ملی کردن صنعت نفت و فروش اون به نفع ملت بود سرجاش باقی موند؟ چرا شاه از طریق دیگر نمایندگان مجلس این قانون رو ازبین نبرد؟ تاریخ میگه که شاه از این اقدام مصدق نه تنها ناخشنود نبود بلکه راضی هم بود و تمام این اتفاقات که برسرمصدق اومد توطئه انگلیس و آمریکا بود خود انگلیس فهمیده بود که این مردم دیگر مثل پدرانشان در زمان قاجار نیستند و دیگه نمیشه از درزور و استعمارگری نفت رو چپاول کرد و اونهایی که شما نام بردید کمترین نقش رو دراون زمان داشتند، اساتید و روحانیون وافراد تحصیلکرده اونقدر قدرت نداشتند که در برابر تانکها و اسلحه ها و قدرت آمریکا و انگلیس بایستند، می تونستند ازپس اراذل بربیان اما نمی تونستند دربرابرارتش بایستند
بابک عزیز زندگی نامه رضا شاه و محمد رضا تنها اشک و آهی برایم به ارمغان آورد، ای کاش همچون تویی زیادتر بودند
ممنون شادی جان ، خطابم به غرض ورزانی هست که همینطوری و از روی غرض تاریخ رو جوری روایت می کنن که به نفعشونه و نه اینکه واقعیت داره، خوبه که هنوز عکسها و فیلمهایی از زمان قاجارگرفته شده و به یادگار مونده، خوبه که هنوز خردمندانی چون شما می تونن ببینند ما زمان قاجار درچه جایگاهی بودیم درزمان پهلوی کجا رسیدیم و الان در چه وضعی هستیم ، تصاویر گویای نه همه چیز اما خیلی چیزهاست، تهرانی که شبیه روستا بود بعد از تغییرسلسله چی شد و بعد از انقلاب چی شد، بهتره چشمها رو بشوریم و جور دیگه ای نگاه کنیم
اتفاقا شما جناب بابک دارید به نوعی همان حرف آرش را تایید میکنید. این درست که کودتا کار آمریکا و انگلیس بود. اما شعبان جعفری و لات ها و خیلی ها که نمیشود اسمشان را آورد به هر حال ابزار این کودتا بودند و نقش ابزار را نمیتوان نادیده گرفت. شما صحبت از عکس ها کردید. و من نمیدانم که شما عکسی را که بعد از کودتا و بازگشت شاه گرفته شد را دیدید؟ شاه در ردیف جلو -اگر اشتباه نکنم- با روزولت و شعبان جعفری راه میروند و در پشت سر این گروه و در ردیف های بعدی هویدا و تمام رجال مملکتی. یعنی مایه ننگ. و جمله معروف شاه خطاب به آمریکایی ها:" من بازگشتم را مدیون شما هستم". درباره قتل بسیار خشن و وحشاینه دکتر حسین فاطمی وزیر نفت دولت مصدق چه میگویید؟ قتل به دستور مستقیم چرچیل و با دخالت اشرف خواهر شاه . 3 روز شکنجه! و در نهایت زندانی در زندان سرد با استخوان های شکسته و تب بالا. حتی اجازه حضور یک پزشک بر بالای سر ایشان داده نشد. از سال 1312 که شاه بر سر کار آمد تا کودتای 28 مرداد ایران یک دوره دموکراسی و آرامش نسبی را تجربه کرد. اما بعد از کودتا بود که شاه، که گویا ترسیده بود راه استبداد در پیش گرفت. تمام احزاب و تمام روزنامه ها تعطیل شدند. یعنی همه چیز در مملکت تک نفره شد. و شد آنچه شد... . بله شخص محمد رضا شاه چه بسا اصلا در جریان چگونگی کودتا نبود چون قرار نبود باشد. دستاورد های زمان مصدق در زمان شاه ادامه داشتند. چون به قول شما به نفع شاه و مملکت بودند. اما بر اشتباهات و استبداد شاه بعد از کودتا نمیتوان سرپوش گذاشت.
این هم درست که ایران زمان رضا خان با گداخانه زمان قاجار تفاوت بسیار داشت. و چگونه میشود نقش مثبت رضا خان در تاریخ چند صد ساله ایران را انکار کرد؟ اما از یک طرف اولا نباید نام این پدر و پسر را با هم برد و این دو را با هم در یک ترازو سنجید صرفا به این دلیل که پدر و پسر بودند؛ چنان که بسیاری چنین میکنند و نتایج معکوس میگیرند. و ثانیا نباید در مورد دوران رضا خان اغراق کرد. یعنی اینکه این دوران را سفید سفید ببینیم یا مانند بسیاری افراد منفی باف(به خصوص در رسانه های وطنی) سیاه سیاه. استبداد رضاخانی را هم نمیتوان فراموش کرد. حد اقل نتیجه منفی حکومت رضاخان از بین رفتن قانون اساسی مشروطه و بازگشت پادشاهی بود( اتفاقی که 10 سال بعد از زمان انقلاب فرانسه و با امپراتوری ناپلئون افتاد و البته به عقیده من در آن شرایط به سود فرانسه و شاید اروپا تمام شد). و وجود افرادی مانند پزشک احمدی در زندان را چطور میشود توجیه کرد؟ ثانیا اگر بخواهیم پیشرفت یک مملکت را صرفا با پل و بزرگراه و حتی مدرسه و دانشگاه (و بدون زیرساخت هایی مانند آزادی و دموکراسی) بسنجیم که میشود گفت ما همین الان هم خیلی پیشرفته ایم. چهره تهران سال 90 با تهران سال 60 خیلی تفاوت کرده و شکر خدا هر روز کلنگ افتتاح یک پروژه به زمین میخورد. پس دیگر درد ما چیست؟
اقا بابک با همه این چیزایی که گفتی چیزی از تقصیر و گناه شاه کم نمیشه خودت هم میدونی که کودتا با اطلاع و همکاری شاه انجام شده و غیر از این بعد از کودتا چرا شاه اسم اون روز را میگذارد رستاخیز ملی و جشن میگیرد و از ارازل و اوباشی مثه همین شعبون بی مخ تشکر می کنه و به اونا هدیه میده که عکسش هم موجود هست بدون شک شاه برای حمایت مردمی دست به دامن ارازل شده وگرنه چطور ارازل روی نفربر و تانک نظامی می نشستن این طرف و ان طرف میرفتن و چند نفر از دانشجوها و استادهای دانشگاه در حمله به دانشگاه تهران رو با چاقو زخمی کردن
جناب کاربر خیلی ممنون از توضیحات خوب و کاملتون
جناب کاربرعزیزاول اینکه من درجواب گفته های آرش که گفته بود اگر شاه کمی از مصدق حمایت میکرد به محبوبیتش اضافه میشد و سالها بعد به اون گونه فرارنمی کرد جوابی دادم که گویای تاریخ ماست و فقط اشاره ای ناچیز به نقش انگلستان و آمریکا دراین مورد کردم ، خوبه که آمریکا درسالگرد60سالگی این کودتا پرده از رازهایی برداشت و نقش خودش رو دراین کودتا اعتراف کرد، دوم اینکه فیلمی ازلحظه ورود شاه بعد ازکودتا موجود هست که امیدوارم دیده باشید که نشون میده زمانی که محمدرضاشاه ازهواپیما پیاده شده و سوار برماشین می شود همین شعبون بی مخ به دنبال ماشین درحال حرکت او می دود سالها بعد هم زمانی که انقلاب می شود او در آمریکا به سراغ خاندان شاه رفته و طلب پولی برای امرارمعاش زندگانی می کند و این نشان از آن دارد که او بدنبال منافع مالی بوده و کم نبودند از این افراد به اصطلاح پاچه خوار که دراطراف شاه وجود داشتند و اتفاقا تملق همون افراد بزرگ بینی شدیدی به شاه اعطا کرد و زمینه سرنگونی او رو فراهم کرد، حرف در مورد شعبون بی مخ حرف درمورد کمترین علتها درباره کودتاست ، ما او رو بزرگ کردیم درصورتی که آمریکا و حمایت او نبود شعبون نمی تونست حریف توده و مصدق بشه ، درجای دیگراز عملکرد سفید و سیاه پدروپسر پهلوی سخن گفتید شما خودتون اعتقاد دارید که بعد ازمدت کوتاهی که ازقاجارگذشت چه پیشرفتهایی کردیم که واقعا جای تشکر داره اما دائما تلاش در سیاه نمایی اون اقدامات میشه ، ازهمون اول ابتدایی فقط از بدیها گفتند و ما هم باورکردیم اما حقیقت هیچوقت پنهان نیست، اگر نسبت بگذاریم ده یا بیست سال از قاجار و اون میزان پیشرفت با نود یا صدسال بعد و این نسبت قابل مقایسه نیست، درسته که یک انقلاب یک جنگ و کلی تحریم باعث عقب ماندگی ما شد اما درصورت داشتن مدیریتی قوی ارتباطاتی قوی و مردمی متحد می تونستیم درتمام جنگها پیروزباشیم، به راحتی می توان دودستگی و چند دستگی رو در بین مردم مشاهده کرد، گروهی راضی گروهی اصلاح طلب یعی خواهان اصلاح شدن برخی از قوانین برخی مخالف برخی شاکی ویا بی اعتناشدند، قطعنامه صلح بعد ازهشت سال نشان از پیروزی نداشت فقط توقف جنگ بود مذاکرات ما در5+1 نشانی از پیروزی نداشته فقط وقت تلف کردن و صرف هزینه ها و افزایش تحریمها و مشکلات مردم بوده، خود آقای روحانی هم درنقش ضعیف مذاکرات ازطرف ایران اعتراف کردند و رهبری هم تایید کردند، چرا چین به این قدرت رسیده؟ چون شعار مرگ برآمریکا رو دردلش نگه داشت با آمریکا و دیگر کشورها ارتباط دوستی برقرارکرد دانش اونها رو به کشورش آورد و سرمایه گذاری های خارجی رو قبول کردو رسید به اینجا که الان یکی از قدرتهای نوظهورمنطقه شده، درمورد کره و برزیل و دیگرکشورهای درحال توسعه هم همینطوره اما ما الان آمریکا رو با شصت سال پیش و سی سال پیش مقایسه کرده و دائم در حال تخریب ارتباطات با دیگرکشورها هستیم و به جای ارتباط منطقی و استفاده از دانش بسیار بالا و غنی آنها دل به بومی سازی علم و استفاده از نخبگان داخلی بستیم نخبگانی که دردانشگاهها از جزوات یا کتابهای انگلیسی زبان آمریکایی و اروپایی استفاده می کننددربرخی جاها که کم میاریم از متخصصان چینی یا روسی استفاده می کنیم و اسمشو استقلال گذاشتیم دربرخی جاها اعتراف به بودن مشکلات می کنیم و بازهم مرگ برمرگ بر سر می دهیم، کاربرعزیزشاه و رضا شاه سالهاست که مردند و به تاریخ پیوستند تاریخ هم بزرگترین معلم انسانهاست کاری به مظلومیت یا شخصیت افراد نداریم اقدامات و دیده ها باید ملاک عمل باشند، هروقت توانستیم با اقتدار ورزشگاهی چند برابربهتراز آزادی درست کنیم آنوقت می توانیم از پیشرفت خود صحبت کنیم هروقت توانستیم رشد اقتصادی را بالاتراز یک درصد و دوسه درصد ببریم یا تورم را ثابت نگه داریم یا با روشی منطقی بدون هیچ تحریمی غنی سازی رو ادامه بدیم به پیشرفت رسیدیم هروقت درکنار چرخ سانتریفیوژ چرخ زندگی مردم هم چرخید و اونها محتاج چهل وپنج هزارتومان نبودند باید دم از پیشرفت زد، زمانی که مردم درتاکسی ها انتقادی نداشته باشند و غرغرنکنند زمانی که درصفهای طویل مرغ و گوشت و برنج ارزان پیرمردی برسرجای خود درصف کشته نشه زمانی که حجم مسافران فراری از ایران به جای خروج بر ورود افزوده بشه، زمانی که مثل قبل بنگلادشی ها ژاپنی یا کره ایها برای ما کارکنند ونه ما برای اونها
کاربر جان حوصلتو برم این همه مطلب...
نظر من کجاست؟
?where is my vote
اون موقع یه دونه شعبون بی مخ بود الان بیشمار!!
آره یکی میشه یه اراذل اوباش به اسم شعبون بی مخ یکی هم میشه طیب حاج رضایی که قربرونش برم
پاسخ ها
میشه بپرسم چرا به من منفی دادید؟معلومه طیب رو نمیشناسید
اخرین حرفهای شعبان بی مخ که میگفت:ما که مخ نداشتیم کیا را رو کار اوردیم .شما که داشتیید کیا را اوردید.
هرچی بود و هرکی بود مردونگیش ازخیلی ازلاتهای امروزی بیشتربوده، شعبون بی مخ بی مخ بود اما بی معرفت و نالوطی نبوداگه کسی به ضعیفی زورمیگفت جلوش وایمیستاد بهتره درمورد یک شخص تحقیق درست کرد و یک طرفه به قاضی نرفت ، خوب که دقت کنیدبرروی پرچمی که دردست اوست آیه قرآن هست، درضمن او ازمریدان آیت الله کاشانی هم بوده و اواخردولت مصدق بین آیت الله ومصدق هم شکرآب شده بوده، الان اراذل واوباشی هستند که هیچ رحم و انصافی ندارند ومتاسفانه در تمام محلات هم دیده میشن، وقتی اونها رو می بینم میگم صدرحمت به شعبون بی مخ و امثال او.
پاسخ ها
همه اینها درست، اما اینها که درباره آقای کاشانی فرمودید که در واقع نقطه ضعف کاشانی است و نه نقطه قوت شعبان جعفری!! آیه قرآن روی پرچم هم که دلیل بر چیزی نمیتواند بود
بابک جان سلام پسرگلم.
من همیشه با خوندن مطالبت لذت می برم وبا جون و دلم می خونم تمام نوشته هات زیباست ودلنشین .موفق و پیروز باشید.
شما همچی در مورد شعبون بی مخ صحبت میکنی انگار میشناختیش انگار اصلا پدربزرگت بوده چی میگی تو
ازمامان لیلا عزیزتشکرمی کنم درمورد نظراول جناب کاربرعزیزهم باید بگم که آیت الله کاشانی ضعیف نبودند بلکه با تنها گذاشتن مصدق باعث سرکارآمدن دوباره شاه و بازشدن سفارت انگلیس و مقتدرشدن آمریکا به صورت غیر مستقیم شدند، بهتره فیلمهای بعد از کودتا رو نگاه کنید، افرادی مذهبی و رجال دینی هم درجشن بازگشت شاه شرکت داشتند و همه آنها به خاطر حمایت روحانیون علی الخصوص آیت الله کاشانی بود قبول بفرمایید که مذهبی ها هم کمک به سرنگونی دولت مصدق کردند چرا؟ چون افراد ساده ای بودند، جاسوسان سیا نامه هایی مبنی برانتقام گیری توده از علمای مذهبی پخش میکردند و آنها نمی توانستن تشخیص دهند که دراین جنگ سیاسی توده ایها مظلوم واقع شدند و آمریکا جنگ سرد را درآن برهه از شوروی برد و عدم حمایت مردم و روحانیون از مصدق و توده کمک زیادی به پیروزی آمریکا داشت ، پیروزیهای آمریکا طی سالهای بعد اینقدر پیش رفت که به سرنگونی شوروی منجر شد، شعبان بی مخ فردی خاص بود که فقط منفی های او به گوش ما رسیده و عقل سلیم می گوید که نباید درمورد یک انسان هرچند سخیف و خلافکار یک طرفه به قاضی رفت ، همانطور که نباید درمورد حذب توده تندروی کرد و آنها را کمونیست و کافردانست ، شناخت اهداف گروهها اعضای اونها و خط مشی کلی از وظایف ماست تا از بزرگترین معلممان یعنی تاریخ عقب نمانده و یک طرفه و با گمراهی حکمی صادرنکنیم
2013/08/19
28 مردادماه1392
وقتی بی مخ آن زمانه
همه کاره حکومت بوده
با مخ های روزگار
حتما بالا تر بودند
با مخی که داشتند
از همه بهتر بودند
tehrani
پاسخ ها
نه عزیزم وقتی بی مخ ها همه کاره باشند معلومه که با مخ ها باید 700 تومان بگیرند تشریف ببرند اون ور آب. باز خداوند روح شاه را در آسایش بدارد که وقتی میگفت از این مملکت تشریف ببرید هزینه اش رو هم میداد!!
چی میگی تو؟
تاریخ همیشه تحریف میشه، عقل سلیم فقط به بودجه مملکت و پیشرفتهای حاصله باید نگاه کنه بجای انتقاد از تاریخ تحریف شده کمی، تنها کمی به اکنون بیندیشیم!!!!!!!
!!!
شعبان بییییییییی مخ
شمام به چه چیزایی گیر میدینا
اوه چه قدر طولانیه!!
خلاصش میکردین
با سلام به همه شما سروران .اخه تو این دوره زمونه غربیل انداختن تو تاریخ اونم برای یه همچون ادمی درسته اگه یه نگاه به دورو برتون بندازین ازین بی مخ ها ذیاد میبینید تو ررانندگی تو خیابو ن بی ارتی ها ای بابا دل خوشین دارین شماها خلاصه تو ی تاریخ همه جور ادمی باید باشه دیگه
نظر من چرا منتشر نشد؟چون همه دانشجوها از این آدما دیدن؟
بابا شما چه قدر مخ دارین که در مورد این بی موخ به موختون ان قدر فشار میارین