نقد تند یک روزنامه به وزیر ارشاد
جایزه ادبی جلال آل احمد که به منظور «ارتقای زبان و ادبیات ملی- دینی» پایه گذاری شد، نشانههای انحراف از هدف و مسیر اصلیاش را بروز میدهد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حالی شهریار عباسی را به عنوان دبیر علمی دهمین دوره منصوب کرد که به نظر میرسد- در حالتی خوش بینانه - شناختی از این فرد ندارد.
عباسی در بخشی از مصاحبه 31 شهریور ماه امسال خود با خبرگزاری آنا تاکید کرده است: «سازمانهای نظامی و وابسته به نظام نباید برگزارکننده جشنوارهها و جوایز ادبی باشند. حتی من معتقدم دولت و نهادهای دولتی نیز چنین شایستگی را ندارند زیرا در این صورت از ورود نگاههای خاص در قضاوتهاشان ناگزیراند. من فکر میکنم جوایز باید به صورت خصوصی و مستقل برگزار شوند.»
عباسی پیش از این با اثر «دختر لوطی» برگزیده دوره نهم جایزه جلالآل احمد شده بود. اثری که نشان میداد برآمده نگاه جریانهای شبه روشنفکری و به دور از اهداف جایزه جلال است.
با این حال وزیر ارشاد خوب است توضیح دهد چرا باید به فردی که شایستگی نظام و دولت و نهادها را برای برگزاری رویداد فرهنگی و ادبی زیرسؤال میبرد و شناختی از کارکرد جشنوارهها و جوایز در سیاستگذاریهای فرهنگی ندارد، حکم و مسئولیت دهد؟ آیا نویسنده حرفهای و در عین حال انقلابی کم داریم؟
از طرف دیگر بد نیست دبیر جدید بگوید وقتی اعتقاد محکم دارد دولت شایستگی برگزاری جشنوارهای را ندارد، چگونه خود دبیری یک جشنواره دولتی را پذیرفته است؟! تناقض در گفتار و عمل ایشان چگونه جمعپذیر است و چگونه با محک صداقت معنا میشود؟
به نظر میرسد که انتصاب اخیر حاکی از وجود و خیمه زدن جریان شبه روشنفکری در بستر رویدادی ادبی و دولتی است. رویدادی که قرار بوده گامی در جهت «ارتقای زبان و ادبیات ملی- دینی» باشد.
مدتهاست جریان شبه روشنفکری در پی نفوذ به عرصه سیاستگذاریهای فرهنگی و نهادها و کانون و آیینهای ادبی و از جمله جایزه ادبی جلال آل احمد بوده است. این جریان تلاش داشته و دارد تا با نزدیک شدن به موضوعات انقلابی و تولید آثار جهتدار در این زمینه ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس را تحریف کند. تاکید همین جریان بر «نگاههای خاص» که اتفاقا هدف تاکید دبیر علمی جایزه جلال آل احمد است هیچ معنایی جز رسمیت بخشیدن به نگاههای معاندانه ندارد.
ارسال نظر