نعمت احمدي-حقوقدان در روزنامه شرق نوشت: مديريت شهري تهران بعد از نزديک به دو دهه به جناح اصلاحطلب رسيد و در فرايندي بدون حاشيه، شهردار و رياست شورا و نواب آن انتخاب شدند. بديهي است مردم که باوجود اماواگرها در چينش کانديداها يکدست به ليست اميد و جريان سياسي مورد علاقه خود رأي دادند، توقعاتي دارند.
نعمت احمدي-حقوقدان در روزنامه شرق نوشت: مديريت شهري تهران بعد از نزديک به دو دهه به جناح اصلاحطلب رسيد و در فرايندي بدون حاشيه، شهردار و رياست شورا و نواب آن انتخاب شدند. بديهي است مردم که باوجود اماواگرها در چينش کانديداها يکدست به ليست اميد و جريان سياسي مورد علاقه خود رأي دادند، توقعاتي دارند.
شهردار منتخب و رياست شورا ميتوانند حداقل در مهلت صدروزه که بهصورت رويه درآمده، گزارشي از عملکرد خود ارائه دهند و مهمتر از آن شهردار تهران و ساير کلانشهرها مانند مشهد، اصفهان و شيراز که در اختيار اصلاحطلبان هستند، گزارشي از تغيير و جابهجاييها به مردم ارائه دهند. بر اين باورم که تنگناهايي پيش پاي شهرداران کلانشهرها، بهويژه شهردار تهران قرار دارد. بهتازگی شهردار تهران در يادداشتی نوشت: «بايد از اينکه منافع فردي و گروهي درصدد سوزاندن موقعيتها و فرصتهاي جمعي و عمومي برآيند، بيمناک و براي مقابله با آن مهيا بود...». پيامي گويا و رسا مبني بر اينکه باید حصار تنگ جناحها را حداقل در سالهاي پاياني دهه چهارم انقلاب کنار گذاشت. به تغييراتي که در سطح مديران شهرداري تهران صورت گرفته، بايد از اين منظر و ديدگاه تازه توجه کرد اما اين نقشه راه شهردار و شورا و اثرات و تأثيرات آن در سطح کلان، کوتاهمدت و درازمدت چه روندي را طي خواهد کرد؟
همچنين شهردار کلانشهر مشهد، مهندس تقيزادهخامسي هم ميتواند بهعنوان شهردار دومين کلانشهر کشور، درباره روندي که در گذشته در مديريت شهري وجود داشته و رويهاي که او در پيش گرفته توضيحاتي را به مردم بدهد؛ اما موضوع پايتخت متفاوت است. تهران کلانشهري است که درواقع نميتوان از منظر شهرسازي مدرن به آن شهر گفت. دهها روستاي لميده بر دامنه روزگاري پرچشمه و آب البرز از روزهاي آغازيني که در سال ١٢١٠ به پايتختي انتخاب شد، به هم پيوستند و جغرافيايي را که روستا- شهر تشکيل داده، ايجاد کردند؛ شهري که بافت روستايي خود را حفظ کرده و بخش ديگر که مربوط به اراضي زراعي بين روستاها بوده، به بافت شهري تبديل شد.
کافي است سري به شماليترين نقاط شهر يعني نياوران، فرمانيه، جمالآباد، اوين، درکه و... بزنيد و کوچههاي تنگ و باريکی که مصداق زندگي روستايي است را در مرفهترين نقطه تهران ببينيد. با اين تعريف مختصر، بايد ديد شهردار منتخب شوراي شهر تهران که همه اعضاي آن برآمده از ليست اميد هستند، چه طرح و برنامهاي براي اداره شهر دارد تا ساکنان تهران تفاوت مديريت دودههاي اصولگرايان را با مديريت اصلاحطلبان حس کنند؟ شهردار تهران در بند سه نوشته خود ميگويد: «من با تأکيد بر پايبندي به مصالح شهر و شهروندان، خود را ملزم به ايجاد تحول و اصلاح وضعيت کنوني مديريت شهري و ارتقا و بهبود آن و استفاده از نيروهاي کارآمد شهرداري و خارج آن ميدانم...». با تکيه بر همين بند مشخص ميشود شهردار محترم، اعتقاد دارد وضعيت موجود اداره شهر که حاصل دو دهه حاکميت بلامنازع اصولگرايان است، قابلدفاع نيست. نگارنده به آن بخش از نوشته که استفاده از نيروهاي کارآمد شهرداري و خارج آن را مدنظر قرار داده است، کاري نداشته و معتقدم بايد از تفکر جناحي جدا شد و اعمال مديريت صحيح شرط است.
اگر کليت يک مجموعه طرح و برنامهای شناسنامهدار داشته باشند، طبيعي است در چرخه مديريت، تفکر جناحي نميتواند کل برنامه را تحتالشعاع قرار دهد اما برنامه اداره شهر با شناسنامه مديريت اصلاحطلبانه و مسائل و مصائب زندگي شهري، خصوصا زندگي در کلانشهري مانند تهران کدام است و چه برنامهاي پيشروي مديران شهري قرار دارد؟ براي رمزگشایي از مصائب تهران و گرفتاريهاي ساکنان آن در زمينههاي زير مردم توقع - تحول و تغيير- مورد نظر شهردار محترم را دارند.
١-ترافيک: مهمترين وظيفه شهردار در کلانشهرها مربوط به وضع ترافيک و ساماندهي آن است. پليس راهنمايي و رانندگي تا حدی خود را از هدايت ترافيکي شهر کنار کشيده است. خيابان و پيادهرو در تصرف موتورسواران است. مسافربرهاي خطي، تاکسيهاي سيار و موتورسيکلتها تمامي تقاطعها را تصاحب کرده و دوبله و بعضا در سه رديف منتظر مسافر ايستادهاند. حرکت در بزرگراههاي شهري ناگهان به گره کور ترافيک برخورد ميکند؛ وقتي بعد از مدتي که به منشأ ايجاد ترافيک ميرسيم، متوجه ميشويم رانندگاني که در بزرگراه شهري قصد خروج از بزرگراه را دارند و بايد در دو يا سه خط در منتهااليه سمت راست حرکت کنند و خطوط سمت چپ را براي وسايل نقليه در حال حرکت اختصاص دهند، گره کوري در چند رديف بهوجود ميآورند. حداقل رئيس محترم شوراي شهر تهران، جناب مهندس هاشمي و شهردار تهران که خارج از کشور تحصیل کردهاند، ميدانند رواني ترافيک فقط به اجراي مقررات راهنمايي و رانندگي بستگي دارد.
٢-جرایم رانندگي:جریمههای رانندگان برابر قانون رسيدگي به تخلفات رانندگي، مصوب ٢٤ اسفند ٨٩، به حساب درآمد عمومي کشور نزد خزانهداري کل واريز و طی ضوابطي به شهرداريها و وزارت راه و ترابري و پليس راهنمايي و رانندگي اختصاص مييابد. لازم به توضيح است، ٦٠ درصد از جرايم رانندگي در شهرها به شهرداري اختصاص مييابد. با اين حساب، مثلا در سال ١٣٩٠ در تهران ١٩٠ ميليارد تومان وصول جرایم رانندگي بوده که سهم شهرداري بر اساس ٦٠ درصد، مبلغ ١٠٢ ميليارد تومان و در سال ٩١ حدود ٢٠٠ ميليارد تومان بوده که سهم شهرداری تهران ١٢٠ ميليارد تومان ميشود. افزايش ٤٠ درصدي جرایم رانندگي سالانه مورد قبول مسئولان راهنمايي و رانندگي است؛ يعني با همين ضريب اگر به سال ٩٦ برسيم، سهمي ٢٠درصدي از کل بودجه شهرداري تهران از محل اخذ جرایم خواهد بود. شهرهاي بزرگ امروزه بيشترين سهم درآمدي خود را از محل راهنمايي و رانندگي تأمين ميکنند. حال پرسش اين است که آيا شهردار و شوراي محترم شهر تهران برنامهاي براي اجراي سهميه حاصل از درآمد جرایم راهنمايي و رانندگي در تهران را دارند يا اينکه مردم از صبح تا شب بايد جسم و روح و روان خود را در ترافيک کشنده تهران
هدر دهند.
٣- مترو: خدا رحمت کند آيتالله هاشميرفسنجاني را که آنچه مديران در آينه ميديدند، ايشان در خشت خام ميديد. وقتي در سال ١٣٦٣ و اوج جنگ اين آيندهنگري را داشت که اداره شهر تهران بدون مترو امکانپذير نيست، فرزند ارشد خود را به مديريت مترو فرا خواند و او هم خوب اداي دِين کرد و تهران به عنوان اولين پايتخت خاورميانهاي، صاحب راهآهن شهري شد. هرچند رياست محمود احمدينژاد بر شهرداري و سپس رياستجمهوري وي، بيمهري قهرآميزي را نسبت به مترو اعمال و اجرا کرد اما رياست فعلي شوراي تهران توانست چندين خط از خطوط اصلي مترو را راهاندازي کند. حال مردم از او توقع دارند به وضع مترو سروساماني دهد. اضافهکردن واگن به همين خطوط فعال فعلي ميتواند تا چند برابر مسافر را حملونقل کند که باعث حرکت زيرزميني مردم و کمشدن بار ترافيکي خيابانها شود. تهران، مرکز اقتصاد و سياست است و وجود وزارتخانهها، مراکز بانکها و شرکتهاي بزرگ، پزشکي و... در آن قابل مقايسه با شهرستانها نيست.
همين عوامل به اضافه ديگر عوامل باعث ميشود روزانه چندين ميليون نفر مسافر در تهران تردد کنند و بايد بار اين جمعيت بر دوش دولت باشد نه شهردار تهران. مجلس در زمان دولت محمود احمدينژاد دو ميليارد دلار به متروي تهران و کلانشهرها اختصاص داد که سهم تهران يك ميليارد دلار بود و با وجود اينکه محل تأمين آن نيز قانونا معين بود والا شوراي نگهبان آن را رد ميکرد، رئيس دولت وقت اين مبلغ را به مترو تهران اختصاص نداد. اگر آن مبلغ به مترو اختصاص يافته بود، با توجه به قيمت سالهاي قبل از صعود قيمتها، ترافيک تهران امروز رنگ و روي ديگري داشت.
٤- دستفروشي: زشتترين چهرهاي که از تهران به نمايش گذاشته ميشود، دستفروشي در سطح گسترده است. اين دستفروشي نيست؛ خيابانفروشي است، سد معبر است، تضييع حقوق مغازهداراني است که بايد ماليات بدهند و با تأسف بربادرفتن اندک توليد داخلي در سال اقتصاد مقاومتي است که آخرين رمق توليدهاي کوچک را با واردات ارزان بنجل ترک و چيني و تايواني و تايلندي گرفته است. کافي است يک روز شهردار تهران وقت خود را صرف اين مهم کند که چه ميکشند عابران و ساکنان و کاسبان، روح خيابان با فریاد دستفروشان که اجناس بنجل خود را فرياد ميزنند آزرده است. مردم در تهران از شرايط موجود به تنگ آمده و نياز به هواي تازه با مديريت متحول از ناحيه شورا و شهردار تحولخواه دارند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
عزیزم به غیر از داستان مترو که گفتی برای بقیه هیچ کاری نمیشه کرد . تا وضع اقتصاد درست نشه دستفروشی جمع شدنی نیست .
ولی برای مترو و اضافه کردن واگن به آن درست گفته اید
حسن
تمامی مسایل انسانی به هم مرتبط است و می بایست یک عزم ملی برای برطرف کردن آنها وجود داشته باشد و نمی توان مشکلات شهر را به صورت مجرد و جدا از مسائل مملکتی بهصورت جامع حل کرد بنابراین شهردار در این مورد نقش محدودی خواهد داشت هرچند که این مهملی نباید باشد برای انجام ندادن تکلیف توسط شهرداری و هر مسئولی نوبه خود باید وظایف خود را به بهترین شکل انجام دهد حتی با تاثیرگذاری محدود
نظر کاربران
عزیزم به غیر از داستان مترو که گفتی برای بقیه هیچ کاری نمیشه کرد . تا وضع اقتصاد درست نشه دستفروشی جمع شدنی نیست .
ولی برای مترو و اضافه کردن واگن به آن درست گفته اید
تمامی مسایل انسانی به هم مرتبط است و می بایست یک عزم ملی برای برطرف کردن آنها وجود داشته باشد و نمی توان مشکلات شهر را به صورت مجرد و جدا از مسائل مملکتی بهصورت جامع حل کرد بنابراین شهردار در این مورد نقش محدودی خواهد داشت هرچند که این مهملی نباید باشد برای انجام ندادن تکلیف توسط شهرداری و هر مسئولی نوبه خود باید وظایف خود را به بهترین شکل انجام دهد حتی با تاثیرگذاری محدود