بی توجهی شبکه پویا به اهمیت اربعین برای کودکان
سهلانگاري و سادهانديشي در برنامهسازي درباره مضامين و مفاهيم ارزشي در تلويزيون ميتواند تأثيرات معكوس و مخرب به بار آورد.
شبكه پويا روز اربعين در ميان كارتونها و انيميشنهايش، گذري هم به كربلا زد و همان دوربين ثابت روي سه پايه معروف اينبار شهرام شكيبا را در كنار مجري ديگري نشان داد. مجريها سعي ميكردند جوري حرف بزنند كه مثلاً بچهها را جذب كنند، اما به قدر كافي براي اين كار تمرين نكردهبودند و آمادگي نداشتند. تلاش آنها شايد به درد بزرگسالان ميخورد، ولي به كار خردسالان نميآمد. بخشهايي از برنامه ميزبان چند روحاني هم بود كه باز لحن و جنس سخنانشان سنخيتي با سنين كودك نداشت.
برنامهسازي براي كودكان كار دشواري است، از آن دشوارتر انتقال مفاهيم و مضامين ارزشي براي سنين كودك است. رسانه ملي روز اربعين بخشي از برنامه زنده استوديوي كربلا را روي آنتن شبكه پويا پخش كرد و ظاهراً زياد مهم نبود كه مجري در برقراري ارتباط با مخاطب كودك آن هم درباره موضوعي چون اربعين چقدر توانمندي و تبحر دارد. ضعف در ارتباط با مخاطب كودك به لحاظ روانشناسي ميتواند تأثيراتي معكوس برجاي گذارد، اگر حوصله كودك سر برود و مفاهيمي كه ارائه ميشود، برايش ثقيل باشد، ذهن او شرطي ميشود و اينكه در آينده كمتر پذيراي مفاهيم ارزشي مرتبط با عاشورا و اربعين باشد، غيرمحتمل نيست. كار با كودكان ظرافتهاي زيادي ميطلبد و بر خلاف آنچه در ايران به نظر ميآيد جزو مشكلترين امور است و ساده فرض كردن آن ميتواند خسرانآفرين باشد.
بهترين زمان براي فرهنگپذيري سنين كودكي است و به طور طبيعي انتظار ميرود عاليترين مفاهيم ارزشي با سختگيريهاي بيشتري در رسانه ملي دستمايه برنامهسازي قرار گيرند. شهرام شكيبا به واسطه تخصصي كه دارد، در برنامه طنز قندپهلو، مسلط و كارآمد نشان ميدهد، اما روي اجراي او براي برنامههاي كودك حتماً بايد تأمل كرد، او هر قدر هم كه سعي ميكند در لحن و جنس سخنانش تغيير ايجاد كند، باز توفيقي حاصل نميكند، كودكان احتياج به انعطافپذيري بيشتري دارند، اگر قرار است نكتهاي به آنها آموزش داده شود، قبل از آن بايد با شخص ارتباط بگيرند، مضاف بر اينكه مضموني چون اربعين خلاقيت بيشتر و عميقتري براي ارتباطگيري با كودكان ميطلبد، عميقترين مفاهيم را ميتوان با زبان ساده و روان به بچهها آموزش داد، نيروي خير و شر و مواجهه اين دو در اغلب داستانها و كهن الگوهاي داستاني جهان وجود دارد، فقط مقداري هنر و خلاقيت و البته دلسوزي و جديت ميطلبد تا اين مفاهيم در قالبي درست ريخته و بيان شوند. ميتوان برنامه مناسبتي ساخت، موضوع برنامه هم به عظمت موضوع عاشورا باشد و همه كودكان را پاي تلويزيون ميخكوب كرد، به طور قطع كار شاقي هم نيست و بودجههاي كلان هم نميخواهد. شبكه پويا اگر روي اين موضوع فكر كند و وقت بگذارد حتماً راهش را پيدا خواهد كرد.
از سوي ديگر هنوز و پس از نزديك به سه دهه از انيميشنسازي در ايران خلاقيتي در محصولات و كارتونهايي كه مضامين عاشورايي را ارائه ميدهند، ديده نميشود، ديالوگها، شخصيتپردازيها، گرافيك و جنس قصهگويي از ضعفهاي مفرطي رنج ميبرند، انيميشنسازها همچنان در حال اختراع چرخ هستند، انبوهي از توليدات شبيه به هم درباره عاشورا ساخته ميشود و گويي كسي پيدا نميشود كه با استفاده از توليدات ساختهشده قبلي و نقشه راهي معقول پا جای پاي قبليها گذارد، دست به خلق اثر بزند و ضعفهاي آثار پيشين را در اثرش رفع كند، بارها به اين نكته اشاره شده است كه صرفريختن فيلمنامههاي عاشورايي در قالب انيميشن بدون تغيير مختصات آن به سود سنين كودك نميتواند كارساز باشد، توليد اثر براي كودك جهان خاص خود را ميطلبد. برنامه و انيميشنهاي ضعيف درباره مضامين بزرگ تنها منجر به ضربهزدن به ارزشها ميشود.
نظر کاربران
برنامه واقعا افتضاح بود . مخصوصا اونی که با لباس سبز و چاق بود و نشسته بود و با صدای تو دماغی حرف میزد
برنامه های پویا تو این چند روز بچه منو از تلویزیون بیزار کرد