در سینمایی که معاون نظارت و ارزشیابی بر وجود آپارتاید صحه گذاشته و میگوید؛ «فیلمسازانی چون ابراهیم حاتمیکیا و اصغر فرهادی از خواندهشدن فیلمنامه معافند»، این پرسش پیش نمیآید که اگر بزرگان فیلم داشته باشند، تکلیف بقیه فیلمسازان چیست؟
در سینمایی که معاون نظارت و ارزشیابی بر وجود آپارتاید صحه گذاشته و میگوید؛ «فیلمسازانی چون ابراهیم حاتمیکیا و اصغر فرهادی از خواندهشدن فیلمنامه معافند»، این پرسش پیش نمیآید که اگر بزرگان فیلم داشته باشند، تکلیف بقیه فیلمسازان چیست؟ علیرضا امینی، علی ملاقلیپور و مهشید افشارزاده از تغییرات جشنواره به «شهروند» گفتهاند:
همین چند روز پیش بود که در همین صفحه نوشتیم که انگار سینمای ایران با موتور حاشیه است که پیش میرود؛ و به این دلیل هرگاه در این سینما حاشیهای نبوده، مدیران و سینماگران دست در دست هم به سوی خلق حاشیهای جدید حرکت کردهاند. نمونهاش همین فراخوان جدید جشنواره فیلم فجر؛ که الان سه، چهار روزی میشود حواس سینماگران و منتقدان و روزنامهنگاران را به خود معطوف کرده است.
در نیاز سینمای ایران به حاشیه همین بس که در روزهایی که هنوز لرزشهای زلزله اعلام بودجههای چند ١٠میلیاردی سیوپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر به پایان نرسیده بود که گردانندگان سینما با اعلام و انتشار فراخوان دوره جدید جشنواره فیلم فجر حاشیهای جدید به این سینما وارد آوردند. حاشیه از بابت تغییراتی که جشنواره را در قیاس با دورههای پیشین دچار تغییراتی بنیادین میکند.
نکته مهم نیز، در این میان این است که مدیران سینمایی چنان با افتخار به اعلام این تغییرات میپردازند که انگار شقالقمری شده و چه گامهای بلندی در جهت ارتقای جشنواره فیلم فجر برداشته شده است. این درحالی است که در جشنوارههایی چنین باسابقه تغییراتی پردامنه جز تأکید بر بیثباتی جشنواره دستاورد دیگری برای آن جشنواره به شمار نمیآید.
راستی مدیران سینما و جشنواره وقتی میخواستند چنین تغییراتی را کلید بزنند، هیچ از خود پرسیدند که آیا این از ناتوانی و ضعف مدیران فستیوالهایی مثل کن و ونیز و برلین است که همهساله همه چیز را تغییر نمیدهند یا راز قدرت و قوت و ماندگاری این جشنوارهها؟!
اما تغییرات حاشیهساز چه هستند؟ شاید نخستین و مهمترین تغییر ایجادشده را بتوان کاهش تعداد فیلمهای جشنواره از ٣٢ فیلم به ٢٢ فیلم دانست؛ تغییری که اگرچه در توضیح دلایلش گفتهاند؛ «با کاهش تعداد فیلمها هیجان اهدای جوایز بیشتر میشود»؛ اما آیا این تغییر این پرسش را در ذهن سینماگران و بهخصوص سینماگران کمتجربهتر و جوان ایجاد نمیکند که در صورت اعمال این کاهش جای آنها در کجای جشنواره خواهد بود؟
این کاهش اگر سینمای ایران روال نرمال شایستهسالار داشت، شاید اتفاق چندان مهم و بنیان برکنی به نظر نمیرسید، اما در سینمایی که معاون نظارت و ارزشیابیاش بر وجود آپارتاید در قواعد و قوانینش صحه گذاشته و آشکارا میگوید؛ «فیلمسازانی چون ابراهیم حاتمیکیا و اصغر فرهادی از خواندهشدن فیلمنامه معافند» و به عبارت بهتر «هر چه بخواهند میسازند»، این پرسش پیش نمیآید که اگر در یکسال حاتمیکیا و فرهادی و مجیدی و میرکریمی و چند نفر دیگری که این رانت را دارند، فیلمی هم داشته باشند، آنوقت تکلیف بقیه فیلمسازان چیست؟
یعنی بقیه مثلا ١٠٠ فیلمساز باید برای ١٠- ١٢ جای خالی در جشنواره رقابت کنند؟ در پاسخ چنین پرسشی است که علی ملاقلیپور میگوید: باید جلوی لابیگری در جشنوارهها گرفته شود؛ و مهشید افشارزاده هم عنوان میکند که «محدودشدن تعداد فیلمهایی که میتوانند به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کنند، باعث میشود که یک عده خاص در جشنواره حضور داشته باشند و این اتفاق باعث میشود که خیلی از فیلمهای خوب حذف شوند و در این بین مطمئنا حق عدهای پایمال میشود.
دیگر تغییرات جشنواره امسال یکی افزودهشدن سیمرغ بلورین بهترین فیلم هنر و تجربه است؛ درحالی که البته قرار شده این بخش در کنار دیگر آثار بلند سینمایی شامل فیلم اولیها و حرفهایها مورد قضاوت قرار بگیرد. تغییر دیگر هم اینکه در بخش مستند هم حداکثر دو فیلم سینمایی مستند انتخاب و داوری خواهند شد. علاوه بر این، امسال بهطور رسمی سیمرغ بلورین فیلم کوتاه نیز از میان نامزدهای بهترین فیلمهای کوتاه داستانی جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشن مستقل فیلمهای کوتاه خانه سینما به یک فیلم اهدا خواهد شد.
فارغ از اینکه تغییرات جشنواره فجر تا چه حد به نفع سینمای ایران خواهد بود- که با توجه به جمیع شرایط باید در مفید بودن این تغییرات شک کرد- این نکته را نباید فراموش کرد که تغییرات پشت سر هم و همهساله که گاه در قواعد و قوانین و شرایط و گاه در محل برگزاری و اسامی دبیران و... رخ میدهد، بیش و پیش از هر عامل دیگری آسیبش به خود جشنواره رسیده و اعتبار جشنواره را کاهش میدهد.
فستیوالهای بزرگ و معتبر را اصولا ثبات در سیاستگذاریها و نحوه برگزاریشان بزرگ میکند و ما در این سرزمین عادت کردهایم به دیدن مدیرانی که بعد از روی کار آمدن در پی ویرانی تمام دستاوردهای سابق هستند تا مبادا درصدی از دستاوردهای جدید- البته اگر دستاوردی در کار باشد- به حساب مدیر قبلی گذاشته شود.
فضای باز لابیگری!
علیرضا امینی، کارگردان| از زمانی که بخش بینالملل از بخش ملی حذف شده، این جشنواره بهطور کلی شکل و شمایل یک جشنواره داخلی را به خود گرفته، به همین دلیل جشنواره فجر را میتوان ویترین سینمای ایران دانست و مطمئنا بهتر است که این جشنواره همه بخشهای خود را حفظ کند تا رونق همیشگیاش را داشته باشد. با حذف بخشهای مهمی چون فیلماولیها و بخش مستند، مطمئنا از رونق این جشنواره کاسته میشود.
در کل باید بگویم من با برگزاری جشنواره به شکل سالهای گذشته موافقم و مطمئنم با محدود شدن فیلمها تنها کارگردانان مطرح به جشنواره راه پیدا میکنند و چهرهها و استعدادهای بسیاری هدر خواهد رفت. بدونشک با شرایط فعلی فضا برای لابیگری بیشتر باز میشود.
رقابت فیلمهای داستانی با فیلمهای مستند اتفاق عجیب دیگری است که در جشنواره امسال رخ خواهد داد و به هیچ وجه این اتفاق ثمره خوبی برای سینمای ایران نخواهد داشت. فیلمهای مستند با توجه به ساختار متفاوتی که با فیلمهای داستانی دارند باید به صورت مستقل در بخشی جداگانه به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کنند و جداگانه مورد قضاوت قرار بگیرند.
در پایان؛ تغییرات جدیدی که برای جشنواره فیلم فجر در نظر گرفته شده به هیچ وجه تغییرات مناسبی نیست و مطمئنا این جشنواره را دچار حواشی بسیاری میکند. امیدوارم مسئولان با در نظر گرفتن همه مسائل مهم در برگزاری جشنواره در راستای موفقیت سینمای ایران قدم بردارند.
سیاست نادیده گرفتن جوانان
علی ملاقلیپور، کارگردان| برای مردم مهم نیست فیلمی که میبینند، فیلم اول کارگردان است یا فیلم چندم؛ مردم به کیفیت فیلم اهمیت میدهند، اما این واقعیت انکارناپذیر است که در سالهای اخیر سینماگران جوان نفسی به جشنواره فجر داده و به لحاظ ساختاری فضایی نو را وارد سینما کردهاند. به این دلیل باید حواسمان باشد که با این ایده جدید به فیلماولیها صدمه وارد نشود، چون ممکن است پشت این ماجرا دیدگاه و سیاستی باشد که فیلماولیها دیده نشوند.
تجربه ثابت کرده برخی از فیلمهایی که در تاریخ سینمای ایران ماندگار شدهاند به جشنواره فیلم فجر راه نیافته یا هیچ جایزهای نصیبشان نشده است. جشنواره فجر در حد یک ویترین پرزرق و برق و مهم است و بعید میدانم با این تغییرات به جشنواره اعتباری بخشیده شود. در کل درست یا غلط بودن سیاست کاهش فیلمها در آینده مشخص میشود. اگر فیلمهایی که به جشنواره راه نیافتهاند بعدها در جشنوارههای مختلف و در اکران بیشتر از فیلمهای جشنواره فجر مورد استقبال قرار بگیرند، عیار جشنواره بشدت پایین میآید و این ایده و سیاست جدید چنین خطر بزرگی را برای جشنواره فیلم فجر به همراه دارد.
تمام تلاش مسئولان باید این باشد که جشنواره فیلم فجر دست از سیاست در انتخاب بردارد و فیلمها براساس ارزشهایی که دارند به جشنواره راه پیدا کنند و هر کس که سِمَتی در جشنواره دارد به راحتی اعمال نظر نکند و بالاخره جلوی لابیگری در جشنواره گرفته شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر