بازیگر سریال «عقیق»: سر صحنه اشک میریختیم
احد شیرو، شخصیت یکهتاز قصه سریال «عقیق» است. او تلاش میکند از چاه سیاهی بیرون بیاید و خودش را به آفتاب سرزمینش نزدیک کند، اما در این راه باید سختیهای زیادی را پشت سر بگذارد و همین موضوع باعث اتفاقات زیادی برای او میشود.
شما در سریالهای پشتبام تهران، زیر پای مادر و حالا عقیق، سه نقش متفاوت را داشتید. همین نشان میدهد علاقهمند هستید هر بار مخاطب در لباس یک شخصیت تازه مشاهدهتان کند. آیا فضای متفاوت سریال عقیق باعث شد شما در این مجموعه بازی کنید؟
طبیعی است هر بازیگری چه در تئاتر، سینما و تلویزیون علاقهمند است نقشهای متفاوت را بازی کند و از تنوع کاراکترها استقبال خواهد کرد. ضمن اینکه نقشهای تکراری هم جذابیت ندارد. به همین دلیل ترجیحم این است که نقشهای متفاوت را انتخاب و بازی کنم. دلم میخواهد توانمندیهایم را در اجرای نقش نشان بدهم. من 20 سال است که در صحنه تئاتر بازی میکنم و در پرونده کاریام ایفای نقش بالغ بر 40 تا 50 کاراکتر متفاوت را دارم.
شما که سابقه تئاتری 20 ساله دارید، فکر میکردید در تلویزیون بستری برای شما فراهم شود تا سه نقش متفاوت را پشت سر هم بازی کنید؟
سابقه تئاتری من به سال 74 برمیگردد که به صورت حرفهای تئاتر بازی میکردم و هر سال چهار تا شش نمایش روی صحنه دارم. این به معنای گریز از سینما و تلویزیون نیست. البته در این سالها در چند سریال و تلهفیلم بازی کرده بودم، اما خیلی نگرفت یا برای من جذاب نبود و همین باعث شد بیشتر به تئاتر متمایل شوم، ولی در سه تا چهار سال اخیر نقشهای خوب و متفاوتی در کارهای نعمتالله و توفیقی بازی کردم و تلویزیون برایم جدیتر شده است. نقش احد شیرو را هم خیلی دوست دارم و همه توانم را برای اجرای آن گذاشتم.
شخصیت احد شیرو فرازونشیبهای زیادی دارد و مخاطب به مرور شاهد تحولات بسیاری در اوست. متحول شدن این شخصیت که در ابتدا قاچاقچی تریاک بود و مدتی عهد برادری با شخصیت منفور قصه، جواد سرپرست بست و حالا در جبهه شخصیت مثبت داستان، یعنی حسام قرار گرفته است. این تحولات برایتان چه جذابیتی داشت؟
شما پاسخ سوالتان را دادید. شخصیت احد شیرو همه ویژگیها را دارد و به همین دلیل هیچ چیز برای بازیگر کم ندارد. ضمن اینکه قصه این شخصیت از سال 1308 شروع میشود. یعنی 80 تا 90 سال قبل و همین حس نوستالژی دارد. همه این موارد دست بازیگر را برای اجرای نقش باز میگذارد. درواقع احد شیرو تکبعدی نیست و چندبعدی است، یعنی یک شخصیت واقعی.
شما در این سریال با لهجه آذری صحبت میکنید، آیا خودتان آذری هستید؟
نه. من آذری نیستم، اما تعدادی از هنروران آذریزبان سریال بعد از اینکه با زبان آذری در این سریال صحبت کردم، فکر کردند واقعا آذری هستم و با من به زبان آذری حرف میزدند و زمانی که به آنها میگفتم آذری نیستم، فکر میکردند شوخی میکنم. ضمن اینکه یک نفر از گروه کارگردانی که اهل میانه است هم به من کمک زیادی کرد. در مجموع تلاشم را کردم تا دیالوگها را درست ادا کنم. شخصا خودم آهنگ کلام آذری را دوست دارم.
احد شیرو در این سریال در موقعیتهای دراماتیک قرار میگیرد. آیا صحنهای بود که عواطف شما را خیلی درگیر کرده باشد؟
بله. سکانسی هست که وقتی به آن فکر میکنم، اشک در چشمانم جمع میشود. وقتی احد شیرو قرار کشتی میگذارد و وارد میدان خالی میشود، در یک لحظه فلاشبک میخورد و او به یاد کودکیاش میافتد که همراه مادرش پای پردهخوانی مینشسته است. همین صحنه ناخودآگاه اشکم را درمیآورد. ضمن اینکه بچههای صحنه هم عکسهای کودکیام را دیده بودند و به دنبال بچهای میگشتند که شبیه باشد. در مجموع این سکانس را خیلی دوست دارم و برای همیشه هم برای خودم نگه میدارم و هر وقت دلم تنگ شود، آن را نگاه میکنم.
نقش مرجان قصه، دختری را که همیشه عاشقش بودید، همسرتان شبنم مقدمی بازی میکند. وقتی نقش مقابل را همسر واقعیتان بهعهده داشته باشد، کار راحتتر میشود یا سختتر؟
قانون مشخصی در اینباره وجود ندارد که حالا بگویم سختتر میشود یا راحتتر. وقتی من قرار است نقش احد شیرو را بازی کنم دیگر علیرضا آرا نیستم و احد شیرو هستم، به همین دلیل همه توانم را میگذارم. ضمن اینکه من این نقش را با حس بازی کردم، نه تکنیک. برخی مواقع بازیگر برای ایفای نقشش از تکنیک کمک میگیرد و گاهی دیگر از حس و من از حس کمک گرفتم.
ارسال نظر