درست يك ماه پس از برگزاري همهپرسي جنجالي استقلال اقليم كردستان عراق، حكومت اقليم سهشنبه شب اعلاميهاي را منتشر كرد كه بر اساس آن نتايج اين همهپرسي تعليق و آمادگي براي گفتوگو با بغداد از سوي اربيل اعلام شد.
روزنامه اعتماد: درست يك ماه پس از برگزاري همهپرسي جنجالي استقلال اقليم كردستان عراق، حكومت اقليم سهشنبه شب اعلاميهاي را منتشر كرد كه بر اساس آن نتايج اين همهپرسي تعليق و آمادگي براي گفتوگو با بغداد از سوي اربيل اعلام شد.
محمد صالح صدقيان، معتقد است كه اين بيانيه هنوز نشاندهنده عزم جدي مقامات اقليم براي گفتوگو با بغداد نيست و نشان از اين دارد كه هنوز بارزاني كاملا حاضر به كنار گذاشتن نتايج همهپرسي نشده است. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» با محمد صالح صدقيان، رييس مركز مطالعات عربي ايران را مطالعه ميكنيد:
به اعتقاد شما با توجه به بيانيهاي كه سهشنبه شب از سوي دولت اقليم كردستان عراق صادر شد، سرنوشت مساله همهپرسي به كجا خواهد رسيد و آيا بغداد اين عقبنشيني را به عنوان مبناي گفتوگو قبول ميكند يا نه؟
اين مساله اكنون در داخل عراق مورد اختلاف است. نظر آقاي عبادي اين بود كه نتايج همهپرسي بايد ملغي شود نه تعليق. اما پيام مرجعيت نجف مطرح شد كه بايد گفتوگويي ميان دولت اقليم كردستان عراق و بغداد بر اساس مصالحه برقرار شود. خود آقاي عبادي هم چندين بار از مقامات اقليم كردستان براي گفتوگو دعوت كرده است. نامهاي كه به حكومت بغداد فرستادهاند، نتايج رفراندوم را ملغي نكردهاند، بلكه تعليق كردهاند.
در زمينه قبول كردن يا رد اين پيشنهاد از سوي اربيل، چند عامل موثر در عراق وجود دارد. مهمترين عامل موضع آيتالله سيستاني و مرجعيت نجف خواهدبود. مساله دوم گروهها و احزاب عراق هستند كه بايد ببينيم چه موضعي در مقابل اين نامه ميگيرند. براي مثال آقاي نوريالمالكي، معاون رييسجمهور و نخستوزير سابق عراق صراحتا خواستار لغو نتايج همهپرسي شدهاند و روي اين موضع اصرار دارند. با وجود اين از سوي حيدر العبادي تاكنون موضع واضح و روشني اتخاذ نشده است.
فكر ميكنم نتايج ديدارهاي حيدر العبادي در منطقه بعد از سفر به سه كشور عربي يعني عربستان، مصر و اردن و سفرش به دو همسايه بزرگ اسلامي يعني ايران و تركيه، در موضع نهايي العبادي موثر است. امروز متوجه شديم كه رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه در ديدار با العبادي تاكيد كرده است كه تعليق نتايج همهپرسي را نميپذيرد و بايد نتايج اين همه پرسي كاملا لغو شود. موضع ايران هم در اين زمينه مهم است و بايد ببينيم بعد از ديدارهاي آقاي عبادي با مقامات ايراني چه نتيجهاي حاصل خواهد شد. بالاخره بايد زمينه مساعدي در عراق به وجود بيايد تا گفتوگوهاي بين اقليم كردستان و دولت عراق بر اساس آن شكل بگيرد.
به تصور من تاكنون چنين زمينهاي ايجاد نشده است، به ويژه همين اشاره به تعليق نتايج نشان ميدهد كه اقليم كردستان هنوز آمادگي كامل و بلاشرط خود براي گفتوگو را نشان نداده است. اين موضعگيري نشان ميدهد كه اقليم كردستان ارادهاي براي باز كردن يك صفحه جديد در رابطه با بغداد براي تعامل ندارد. واقعيت اين است كه موضع اقليم در اين مورد به صورت واضح مشخص نيست، چرا كه در داخل اقليم كردستان ما شاهد اختلافات شديدي هستيم، بين اربيل و سليمانيه شكاف جدي در اين مورد وجود دارد، در حزب اتحاديه ميهني اختلاف شديدي در اين مورد وجود دارد. صداي واحدي از درون كردستان عراق به گوش نميرسد، چه قبل از كركوك و چه بعد از كركوك و حتي قبل و بعد از همهپرسي، اختلافات زيادي ميان گروههاي كرد وجود داشت.
به گمان من بعد از ديدارهاي ديپلماتيك آقاي عبادي در تهران و آنكارا، روشن خواهد شد كه آقاي عبادي حاضر به قبول پيشنهاد تعليق نتايج رفراندوم از سوي اقليم ميشود يا اينكه اصرار خواهد كرد كه حتما اقليم بايد لغو كامل نتيجه همهپرسي را علنا اعلام كند.
فكر ميكنيد بعد از اين رشته از اتفاقات كه با برگزاري همهپرسي استقلال اقليم كردستان كليد خورد، امكان بازگشت به وضعيت رابطه خوب و دوستانه گذشته ميان بغداد و اربيل وجود دارد؟
قطعا اين روابط دستخوش تغييرات زيادي خواهد شد؛ به ويژه در شرايطي كه ما همين امروز هم رفتار مثبت و سازندهاي از سوي دولت اقليم كردستان عراق نميبينيم. الآن رابطه بغداد با اقليم نسبت به گذشته بسيار تفاوت كرده است. امروز دست بسياري از افراد براي دولت بغداد رو شده است و سوءنيتهايي كه پيش از اين نهان بود، اكنون علني شده است. الآن دولت عراق متوجه شده است كه زماني كه مسعود بارزاني در دوران نگارش قانون اساسي عراق مشاركت دادهشد، با چه مقاصد و اهدافي در اين امر مشاركت كرده است، براي همگان مشخص شده است كه موادي كه به پيشنهاد مسعود بارزاني وارد قانون اساسي عراق شده است، با هدف سوءاستفاده در آينده تعبيه شدهاند. مشخص شده است كه نيت بارزاني در همكاري با دولت بغداد از ابتدا مثبت نبود.
خيلي چيزها نسبت به گذشته تغيير كرده است و خيلي بعيد است كه شرايط به قبل از رفراندوم و قبل از بازپسگيري كركوك بازگردد. من فكر ميكنم كه بعد از اين سياستهاي جديدي در رابطه با خودمختاري اقليم كردستان عراق در پيگرفته شود. مسائل موجود بين دو طرف به خصوص در زمينه گذرگاههاي مرزي با ايران و تركيه، فروش نفت و نيروهاي امنيتي، چيزهايي هستند كه تاكنون با سهلگيري دولت مركزي بر خلاف قانون اساسي تحت حاكميت اقليم قرار داشت.
اينكه اقليم فرودگاههاي بينالمللي و گذرگاههاي مرزي زميني را كنترل كند، كاملا خلاف قانون اساسي عراق است، اينكه درآمدهاي فروش نفت اقليم به كشورهاي خارجي مستقيما به حساب اقليم واريز شود، خلاف قانون اساسي است و از همه مهمتر اينكه نيروهاي امنيتي و انتظامي كردستان يعني نيروهاي آسايش و پيشمرگ تحت فرماندهي حكومت اقليم قرار داشته باشند، كاملا برخلاف قانون اساسي است كه ملزم ميكند نيروهاي نظامي و انتظامي تحت فرماندهي فرمانده كل قواي عراق باشد. حل اين اختلافات به اين سادگي نيست، هنوز مشخص نيست كه اقليم كردستان در شرايط كنوني آيا اصلا حاضر به گفتوگو در مورد اين مسائل هست يا نه. قطعا دولت عراق حاضر نيست به شرايط قبل از همهپرسي بازگردد و تلاش خواهد كرد كه الزامات قانوناساسي عراق را تنفيذ كند و نص قانون اساسي را سرلوحه روابط آينده دولت مركزي با اقليم خودمختار كردستان عراق قرار دهد.
من اميد زيادي ندارم كه در شرايط كنوني بغداد و اربيل به نتيجه مثبتي در گفتوگوها برسند. مگر اينكه اتفاقاتي در درون اقليم كردستان رخ بدهد كه براي شهروندان كرد عراق ثابت شود كه همكاري با بغداد منفعت بسيار بيشتري نسبت به تلاش براي استقلال يا هر اقدامي ديگر در مخالفت با دولت مركزي، براي آنها در پي دارد. امروز چنين صدايي از سليمانيه شنيدهميشود. برخي از شخصيتهاي اربيل نيز چنين صحبتهايي را مطرح ميكنند كه بايد همكاري با بغداد را درست كنيم. اما حتي در صورت توافق نهايي بين دو طرف هم باز بعيد ميدانم كه دولت عراق ديگر هرگز بازگشت به شرايط گذشته در مورد كنترل مرزها، گمرك و فروش نفت را قبول كند.
فكر ميكنيد سرنوشت مسعود بارزاني بعد از اين اتفاقات چه خواهد شد؟ آيا امكان دارد گروههاي كرد به توافقي براي جانشيني او برسند يا اينكه حكومت او ادامه پيدا ميكند؟
اولا رياست موقت بارزاني بعد از پايان دوره قانونياش دو سال تمديد شده است و يكم نوامبر يعني چهار روز ديگر تمام ميشود. دوم اينكه نزديك به ٨-٩ دهه است كه خاندان بارزاني، چه ملا مصطفي بارزاني فقيد و چه مسعود بارزاني، جايگاه ويژه و غيرقابل رقابتي در ميان كردهاي عراق دارند. نميتوان رهبري خاندان بارزاني در جمعيت كرد عراق را ناديده گرفت. اما مشكلات ديگري وجود دارد كه اين جايگاه مسعود بارزاني را تهديد ميكند. نخست اينكه مشكلات اربيل با سليمانيه كه مركز قدرت اتحاديه ميهني كردستان است طي هفتههاي گذشته و بعد از همهپرسي نه تنها حل نشده بلكه عميقتر از گذشته هم شده است. دوم اينكه درون سليمانيه نيز عدهاي از اتحاديه ميهني منشق شدهاند و گروهي با عنوان اتحاد تغيير يا گوران ايجاد كردهاند. گوران كلا ديدگاههاي بسيار تندتري نسبت به خاندان بارزاني دارد و رهبري مسعود بارزاني را كلا قبول ندارد.
اين گروهها مخالف تشكيل يك دولت موروثي در اقليم كردستان عراق هستند و آن را با روش حكومت در كشورهاي عربي خليج فارس مقايسه ميكنند. درون اتحاديه ميهني هم باز دو دسته وجود دارند؛ گروهي معتقدند كه بايد رهبري بارزاني را پذيرفت و گروهي ديگر مخالف رهبري بارزاني هستند. اما اين فقط مختص به سليمانيه نيست، در خود اربيل هم به خصوص بعد از مسائلي كه در كركوك رخ داد بسياري از شخصيتهاي مبارز اصل برگزاري همهپرسي و استقلال را قبول نداشتند. اين افراد قبول نميكنند كه با دولت عراق شكاف ايجاد شود. اختلافات ميان گروههاي كرد وجود داشت، بعد از همهپرسي تشديد شد و به پيشبيني من در آينده همچنين اختلافاتي گسترش خواهد يافت.
اتفاقاتي كه در كركوك رخ داد، براي كردها بسيار اهميت دارد، اينكه برگزاري همهپرسي نهايتا با قبول تعليق نتايج مواجه شد، به نوعي پايههاي حكومت را سست كرد و انتقادات را بيشتر و گستردهتر خواهد كرد. من بعيد ميدانم كه وضع كردستان به اين حالتي كه هست باقي بماند، شايد خيلي تغييرات پيش روي اقليم كردستان عراق باشد. اما در مورد ماندن يا رفتن آقاي بارزاني در مقام رييس اقليم، بايد منتظر اتفاقات پيش رو باشيم و تحولات ماههاي آينده را ببينيم. در حال حاضر جهتگيري تحولات به سوي حل و فصل مشكلات ميان گروههاي كرد نيست بلكه به سمت گسترش اين اختلافات است. يكي از مسائل مهمي كه بين سليمانيه و اربيل وجود دارد اين است كه پارلمان كردستان عراق، دو سال است كه منحل شده و نمايندههاي سليمانيه از اربيل اخراج شدهاند. اينها اختلافات ساده و كوچكي نيست. حتي الان زمزمههايي شنيده ميشود كه برخي تلاش ميكنند مركز اقليم كردستان را از اربيل به سليمانيه منتقل كنند.
در همين راستا طي هفتههاي گذشته طرحي مبتني بر تجزيه اقليم كردستان عراق به چند اقليم مستقل از يكديگر مطرح شده است، فكر ميكنيد دولت عراق از چنين ايدهاي پشتيباني ميكند؟
ببينيد عراق نميخواهد وارد يك مشكل جديدي بشود، الان مشكلات عراق كم نيست. ما اكنون در مرحله پس از آزادسازي موصل و در آستانه دوران پس از داعش قرار داريم. مشكلات دولت عراق با سنيها هنوز حل نشده است، مساله موصل حل نشده و هنوز مبهم است، سنيها هم اقليم سني ميخواهند و هنوز چارچوب اين اقليم سني مشخص نيست. حال در كنار اين همه مشكل سرزميني، مشكل ديگري به نام همهپرسي استقلال كردستان پديد آمد، بعد از همهپرسي و بعد از كنترل كركوك، هنوز مشخص نيست كه آينده اين پرونده چه خواهد شد. الان اگر دولت عراق بخواهد وارد يك مساله جديد در اقليم كردستان عراق بشود، مشكل تازهاي را بر كوه مشكلات خود افزوده است. اينكه مثلا اقليم كردستان به دو اقليم به مركزيت اربيل و سليمانيه تبديل شود، خودش يك مساله تازه خواهد بود. آقاي العبادي علاقهاي ندارد كه پرونده تازهاي براي خود ايجاد كند، همين مسائل موجود را بايد بر اساس اولويتبندي يكي يكي حل كند كه وارد مشكل جديدي نشود.
فكر ميكنم سفر العبادي به عربستان، اردن و مصر، نشاندهنده اين است كه او به دنبال حل يكي از اولويتهايش يعني مساله سنيها است. وقتي به امان و رياض سفر كرد، در پي اين بود تا افول روابط دولتش با جمعيت اهل سنت عراق را پايان دهد. من بعيد ميدانم كه دولت عراق چنين سياستي را در پي بگيرد كه اقليم كردستان را تجزيه كند. اما زمزمه در مورد چنين برنامههايي وجود دارد، اينكه اقليمي به مركزيت سليمانيه و با پيوستن حلبچه و كركوك شكل بگيرد، از جمله پيشنهاداتي است كه در گذشته مطرح شده است، اما اين آمادگي از سوي دولت آقاي العبادي وجود ندارد كه چنين تغييراتي را كليد بزند. ما تاكنون متغيرهاي سياسي مختلفي را ديدهايم كه همگي عليه ثبات عراق فعاليت ميكنند. من فكر ميكنم ممكن است حتي با وجود بيميلي دولت عراق به چنين برنامههايي باز هم ممكن است چنين متغيرهايي فعال شوند و پرونده جديدي را در عراق پديد بياورند.
شش ماه ديگر موعد برگزاري انتخابات پارلماني در عراق است، فكر ميكنيد با توجه به تحولات اخير، نتيجه اين انتخابات به نفع آقاي حيدر العبادي باشد يا نه؟
طبيعتا اين تحولات در انتخابات پارلماني دخيل است. راي و محبوبيت العبادي بعد از كركوك و موصل خيلي بيشتر شده. مردم عراق خيلي از آزادي موصل، اقداماتي كه براي كنترل كركوك صورت گرفت و برخورد قاطع با همهپرسي استقلال اقليم كردستان عراق استقبال كردند. من فكر ميكنم كه اين اتفاقات بسيار در انتخابات پيش رو نقش بازي ميكند. عزم دولت عراق اين است كه تا پيش از فرا رسيدن موعد انتخابات در ارديبهشت ماه سال آينده، بخش اعظم اين مشكلات را كنترل كند، سفر به عربستان، اردن و مصر بخشي از تلاش آقاي عبادي براي حل و فصل اختلافات با جمعيت سني بود. فكر ميكنم آقاي عبادي براي حل اين مشكلات آمادگي كامل دارد. اما بايد ببينيم نتايج اين وضع سياسي عراق طي ماههاي آينده چه نتيجهاي خواهد داشت و فراموش نكنيم كه هر چقدر نزديك بشويم به انتخابات، گروهها و احزاب عراقي خيلي فعال ميشوند و بايد ببينيم شعارها، فعاليتها و سياستهاي احزاب عراقي به چه شكلي خواهد بود.
نظرتان در مورد احكام قضايي كه براي بازداشت و محاكمه مقامات اقليم كردستان صادر شده، چيست؟
چنين احكام قضايي در گذشته براي ديگر فعالان سياسي، مانند طارق هاشمي يا رافع عيساوي، رهبران استقلال طلب منطقه موصل هم صادر شده است. صدور چنان احكامي به نفع عراق نبود و جز به متشنجتر شدن فضاي سياسي عراق نتيجه ديگري در پي نداشت. بعيد ميدانم اين احكام قضايي جز متشنج كردن فضاي سياسي كشور اثر ديگري در پي داشتهباشد. امروز همه گروهها بايد بر وحدت و گفتوگو تمركز كنند. اولويتهايي براي گفتوگو و حل مسائل بايد تعيين شود و از اين اقدامات تشنجآفرين و تنشزا اجتناب كنند. اين احكام هيچ ارزش عملي و سياسي ندارد و شايد ابزار فشار روي كردها باشد، اما بعيد ميدانم كه چنين فشارهايي بتواند نقش سازنده در حل مشكلات با اقليم كردستان عراق داشته باشد.
آخرين سوالم را در رابطه با اظهارات اخير وزيرخارجه امريكا در مورد حشد الشعبي و نيروهاي تحت حمايت ايران در عراق ميپرسم، فكر ميكنيد دليل چنين اظهاراتي چه باشد؟
اين اظهارات آقاي تيلرسون كه در رياض رخ داد، بيش از اينكه از روي ضديت با عراق باشد، از روي همدلي با عربستان است. ما در عربي به چنين اظهاراتي ميگوييم متبوع الثمن، يعني صحبتهايي كه پولش قبلا پرداخت شده. وقتي كه تيلرسون عليه حشدالشعبي صحبت كرد به گونهاي ميخواست پيام همدلي و همسويي براي رياض بفرستد. فراموش نكنيد كه رياض همين چند ماه پيش ٤٥٠ ميليارد دلار قرارداد خريد سلاح با امريكا بستهبود. وقتي كه تيلرسون به بغداد آمد، نخستوزير عراق خيلي واضح و صريح در برابر اين اظهارات موضع گرفت و اين موضع رسانهاي شد.
العبادي به تيلرسون گفت كه تمام اين افراد اهل عراق هستند، جان، مال و خون خود را براي مقابله با داعش دادهاند و جايي جز وطنشان ندارند كه بروند. العبادي تاكيد كرد كه حشدالشعبي جزيي از ملت عراق و جزيي از نيروهاي مسلح عراق است. كسي خيلي ساده لوحانه بينديشد اگر فكر ميكند كه ميتواند عراق را از ايران دور كند. روابط ايران و عراق روابط تاريخي است، روابط ديني بين ايران و عراق است و بعيد ميدانم كسي بتواند به اين سادگي و تا اين حد سادهلوحانه به اين موضوع نگاه كند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر