رونق صادرات غیرنفتی، چگونه؟
درحالی که پیش بینی ها حکایت از آن دارد که صادرات غیر نفتی ایران در سال جاری از مرز ۴۰ میلیارد دلار خواهد گذشت، اما هنوز دغدغه دولتمردان برای توسعه صادرات غیرنفتی ایران باقیست.
در بیست و نهمین روز از مهر ماه، بنا به سنت هر ساله مقامات اقتصادی کشور گرد هم می آیند و از بحران ها و چالش ها و امیدها و آرزوها می گویند.هر چند این سخنان در سال های گذشته نیز بر زبان بسیاری از دولتمردان جاری شده ،اما به نظر می رسد صادرات غیر نفتی ایران از زخم های کهنه ای رنج می برد که اقتصاد ایران را به خود مشغول گرده است.
نرخ ارز؛ افزایش یا کاهش
در حالی که مطالبه عمومی در ایران بر کاهش نرخ ارز استوار است و افزایش قیمت ارز پاشنه آشیلی برای دولت ها تلقی می شود، بررسی ها نشان می دهد بسیاری از فعالان اقتصادی روان بودن صادرات غیر نفتی را به واقعی بودن قیمت راز مرتبط می دانند.
شاید این سئوال پیش آید که واقعی بودن چرا مترادف با گران تر بودن معنی می شود، اما نکته اینجاست که همان حساسیت عمومی پیش گفته خود مانعی بر سر راه بالا رفتن نرخ ارز متناسب با تورم عمومی در جامعه است.
وضعیت مذکور سبب شده است نرخ ارز در بسیاری از دوره ها از قیمت واقعی خود پایین تر باشد به این ترتیب ثبات قیمت ارز در عین رشد تورم ، ولو در محدوده تک رقمی می تواند زمینه را برای پایین آمدن سود ناشی از صادرات فراهم آورد.بسیاری معتقدند با نرخ واقعی ارز ، صادرات در ایران رونق خواهد گرفت و درآمدهای صادراتی غیر نفتی افزایشی قابل توجه را به خود خواهد دید.
نگاه به داخل ارجح بر رصد بازار بین المللی
تولید در ایران با هدف پاسخگویی به نیاز داخلی در کشور پا گرفته است.این مساله ای اساسی است که باید مد نظر قرار گیرد.
تولید ایران نه صادرات محور که با هدف تامین نیاز داخلی کشور و همچنین جایگزینی واردات در ایران گسترش یافته است. کافی است روزنامه هایی دهه شصت و هفتاد را زیر و رو کنید تا دریابید چگونه راه اندازی یک کارخانه با معیاری مبتنی بر پیشگیری از خروج فلان مقدار ارز سنجیده می شد.
طبیعی است وقتی نگاه تولید کننده به بازارهای داخلی باشد، از رقابت در بازارهای بین المللی باز خواهد ماند و صنعتگر به سلیقه و کالای مورد نیاز در بازارهای جهانی فکر نمی کند.
تکنولوژی قدیم؛ تولید غیر رقابتی
مولفه های دنیای جدید تولید کنندگان را ناگزیر از ورود به بازارهای جهانی برای تداوم حیات ساخته است. بازار داخلی تا حدی میتواند ماوایی برای حیات تولید کننده ایرانی تلقی شود.در این میان مشکلات موجود در صنعت ایران تولید داخلی را از رقابت با نمونه های مشابه خارجی باز می دارد.
باید توجه داشت قیمت تمام شده بسیاری از کالاهای تولیدی در ایران با نمونه های مشابه خارجی قابل رقابت نیست و ایران هم به نیروی کار ارزان قیمت از یک سو و هم به انرژی رقابتی از سوی دیگر دسترسی دارد اما در نهایت نمی تواند قیمت تمام شده تولید را مدیریت کند.
عدم سرمایه گذاری برای به روز رسانی تکنولوژی مورد استفاده در صنایع ایرانی را شاید بتوان یکی از دلایل این مشکل دانست .
بسیاری از کارشناسان معتقدند صنعت ایران به یک بازسازی اساسی نیاز دارد چرا که حتی توانایی پاسخگویی به نیاز داخلی را در رقابت با نمونه های خارجی ندارد از این رو نمی توان بر صادرات ارزش افزوده محور تمرکزی داشت.
به زیرساخت های بیندیشیم
نارسایی زیر ساخت ها در ایران مساله ای مهم و اساسی است . متاسفانه هنوز بخش مهمی ، شاید بیش از 90 درصد از حمل و نقل ایران با ناوگانی فرسوده و غیر قابل دفاع در جاده ها اتفاق می افتد . این در حالی است که شیوه های دیگر حمل و نقل خصوصا حمل و نقل ریلی قیمتی رقابتی تر نسبت به حمل و نقل جاده ای دارند و همین امر خود نشان می دهد سرمایه گذاری در این حوزه کافی نبوده است . دیگر زیر ساخت ها نیز این وضعیت را دارند.
حتی یکی از بزرگترین دارندگان منابع انرژی در جهان، یعنی ایران در فصل گرم سال با بحران کمبود برق برای واحدهای تولیدی و صنعتی روبروست و در فصل سرد این بحران جای خود را به بحران کمبود گاز برای صنعت و تولید ایران می دهد.
همین امر نشان می دهد صادرات ایران تا رقابتی تر شدن و سفت کردن جای پایش در بازارهای جهانی راهی طولانی را در پیش دارد. این چنین است که صادرات غیر نفتی ایران در سیطره خام فروشی و صادرات کالاهای وابسته به نفت باقی مانده و صنعت ایرانی که طی 5 دهه گذشته مهمترین مبنای سیاستگذاری و تمرکز سرمایه ها و ... بوده ، نتوانسته سهمی از بازار صادراتی ایران را از آن خود کند.
ارسال نظر