رازهای ناگفته از «شوالیه تاریکی»
پس از یک دهه همچنان بازی هیث لجر در «شوالیه تاریکی» جزو یکی از بهترین نقش آفرینیهای تاریخ در ژانر ابرقهرمانی محسوب میشود.
کار کردن با هیث لجر به عنوان جوکر چطور بود؟
کریستین بیل: اولین صحنه ما با هم اتاق بازجویی بود، و به نظر م او بازیگر درجه یکی است که به کاراکترش وفاداری کامل دارد و با کریس نولان به خوبی این کاراکتر را در آورده اند. حرف از دارم جدی است، ما قصد ادا و اطوار بازی نداشتیم، قانون ما این بود، به کاراکتر وارد شو و در آن بمان. من عاشق اینم. برای من خیلی جذاب است و هیث هم که دیگر این اصول را شرمسار خود کرد. حتی وقتی سر گریم بود هنوز در کاراکتر خود میماند. در کل بودن در کنارش خیلی خوش میگذشت.
همانطور که در فیلم دیدید، بتمن شروع میکند به کتک زدن جوکر و بعد متوجه میشود که با یک دشمن معمولی طرف نیست. چون هرچه بیشتر او را میزند بیشتر خوشش میآید. خود هیث هم انگار داشت لذت میبرد و من را تحت فشار بیشتری قرار میداد. من به او میگفتم: « میدانی، لازم نیست که واقعا تو را کتک بزنم، به همان خوبی میتوان درآوردش.» و او میگفت: «ادامه بده، ادامه بده، بیشتر و محکمتر…» مثل دیوانهها خودزنی میکرد. دیوارهای آن ست واقعی بودند و او هم خودش را واقعا به در و دیوار میکوبید. تعهدش به نقش حیرتانگیز بود. به هیچ وقت او را شخصیت کنجکاوی ندیدم. درحالیکه این رمانهای تصویری تلاش زیادی برای هیجانانگیز نشان دادن او دارند.
نگران عقب ماندنت نبودی؟
نه، به هیچ وجه. دقیقا مشکل من با دیگر فیلمهای بتمن همین نکته بوده. مخصوصا بعد از خواندن «بتمن: سال یک» نوشتهی فرانک میلر و بقیهی رمانهای تصویری این گونه. من از خودم پرسیدم چرا بتمن باید حوصله سربرترین شخصیت داستان باشد؟ به هیچ وجه او را شخصیت کنجکاوی ندیدم. درحالیکه این رمانهای تصویری هم تلاش زیادی برای هیجانانگیز نشان دادن او دارند. به نظرم ما با «بتمن میآغازد» این حس را بدست آوردیم، اینکه او شخصیتی با جوهره است. پس من هیچ مشکلی نداشتم که او با کس دیگری مقایسه شود. چون تنها چیزی که میتوانست به فیلم بهتری منجر شود همان بود، وقتیکه شما کاراکتر های جذاب دیگری هم داشته باشید که از راه برسند.
چه چیزی در شخصیت جوکر هیث لجر تاثیرگذاشت؟
کاری که با زبانش انجام میداد… که لب پایینش را با زبانش میپوشاند من این کار را پیش از این دیده بودم و بعد از چند هفته فیلمبرداری متوجه شدم که او این کار را به عنوان بخشی از کاراکتر انجام میداد. لجر توانسته بود به تعادل جذابی برسد و کاراکتر به خوبی ویرایش شده است، چیزی که دربارهی تمام ویژگیها و بخشها و نکات بازیاش دوست دارم این است که همهشان ریشه در خود کاراکتر دارند و از خود شخصیت آمدهاند. از نوع ویژگیهایی نیست که خود بازیگر به آن اضافه کرده باشد. من آنها را به عنوان بخشی که از ذات خود انسان میآید میدانم.
تو پیش از این به این نکته اشاره کردی که طرفدار کامیک بوکها نبودهای. چه چیزی تو را به «شوالیه تاریکی» علاقهمند کرد؟
ارسال نظر