هومان نارنجيها؛ مديركل سابق در ستاد مبارزه با مواد مخدر در روزنماه اعتماد نوشت: كاهش آسيب اعتياد به اين معناست كه ما بايد براي تمام گروههاي مصرفكننده و براي تمام سطوح مصرف، همه گونه خدمات در كشور داشته باشيم و هر فرد آسيبديده از اعتياد، بايد بتواند براي دريافت خدمات كاهش آسيب، به مركزي متناسب با سطح آسيب مراجعه كند.
هومان نارنجيها؛ مديركل سابق در ستاد مبارزه با مواد مخدر در روزنماه اعتماد نوشت: كاهش آسيب اعتياد به اين معناست كه ما بايد براي تمام گروههاي مصرفكننده و براي تمام سطوح مصرف، همه گونه خدمات در كشور داشته باشيم و هر فرد آسيبديده از اعتياد، بايد بتواند براي دريافت خدمات كاهش آسيب، به مركزي متناسب با سطح آسيب مراجعه كند.
بايد براي تمام زنان و مردان بيسرپناه، گرمخانه داشته باشيم و براي زنان مصرفكننده كه نيازمند يادگيري مهارتهاي زندگي هستند، مراكز آموزشي ايجاد كنيم و بهبوديافتگان اعتياد هم بايد در مراكزي، از امكان توانمندسازي بهرهمند شوند و همچنين، زنان مصرفكننده داراي فرزند هم بايد از سرپناهي براي اسكان برخوردار باشند علاوه بر آنكه مراكز خاص كودكان و نوزادان معتاد هم مورد نياز است. ممكن است بعضي خدمات با اين توجيه كه تعداد جمعيت هدف ناكافي است يا شرايط ايجاد برخي خدمات مهيا نيست، ارايه نشود اما صفر بودن برخي خدمات كاهش آسيب مثل فقدان مركز اسكان همزمان مادر و كودك مصرفكننده مواد مخدر، يك ايراد است و بايد براي رفع آن حتما تدبيري بينديشيم.
براي تمام گروههاي آسيب ديده به دليل اعتياد، در ابتدا و صرفنظر از تعداد جمعيت نيازمند اين خدمات، بايد حداقل يك مركز ساختار يافته در كشور فعال باشد تا در مرحله دوم، به ازاي حجم خدمات ارايه شده و بررسي تعداد افراد نيازمند به اين خدمات، تعداد مراكز افزايش يابد. اما همزمان با ايجاد و افزايش اين مراكز، فعاليت اين مراكز و ارايه اين خدمات هم بايد توسط رسانهها و درمانگران اعتياد و دولت و انجمنهاي غيردولتي پيگيري شود تا ميزان كارآيي اين مراكز هم معلوم باشد. در كنار ايجاد اين مراكز، به طور جدي نيازمند ايجاد شبكههاي اطلاعرساني براي همين جمعيت هدف هستيم.
اگر يك مادر معتاد بيپناه، با فرزند خردسالش به بيمارستان كودكان «مفيد» مراجعه كرد و جايي براي اقامت نداشت، مسوولان اين بيمارستان بايد بتوانند او را براي مراجعه به يك سرپناه شبانه راهنمايي كنند.
ايراد اين است كه بسياري از مراكز، خدمات منفردي ارايه ميدهند كه تعدادي از افراد آسيبديده معمولا بيخبرند كه اين خدمات در كدام مركز ارايه ميشود. راهحل اين است كه اين مراكز بايد به شبكهاي وصل شده و با يكديگر در ارتباط باشند كه البته در حال حاضر، فاقد چنين شبكه سراسري در كشور هستيم كه آسيب چنين فقداني متوجه همين جمعيت هدف خواهد بود چراكه اين افراد كه معمولا زندگي و حضور پراكندهاي در سطح جامعه دارند، از نحوه دريافت ابتداييترين خدمات هم بيخبر ميمانند ضمن آنكه همين پراكندگي جمعيت آسيبديده، تصور را به اين سمت ميبرد كه «پس تعداد اين افراد زياد نيست.»
در عين حال لازم است كه اولويتها براي ايجاد چنين مراكزي مشخص شود. يك نوزاد معتاد اگر درمان هم نشود، نميميرد، آزار ميبيند ولي اين آزار قابل تحمل است و گذرا اما بيسرپناهي دختر معتاد ١٦ ساله خيابان خواب، بسيار آسيبزاست و ساماندهي اين دختر، بايد در اولويت تمام اقدامات قرار بگيرد.
بسيار ضروري است كه دولت يا مراكز غيردولتي، اعتبارات موجود را بر مبناي اولويتها سطحبندي كنند كه نوجوانان و مادران معتاد داراي فرزند، همان اولويتها هستند اگر به اين فكر كنيم كه اين مادر و كودك بيسرپناهش، پديدههاي سوءاجتماعي هستند كه ممكن است با خطرات و آسيبهايي همچون مرگ و اوردوز مادر و اجبار مادر به فروش كودك (با آينده سياهي كه از همين امروز معلوم است) و تجاوز به مادر و مرگ كودك بر اثر سهلانگاري و اعتياد مادر و حتي ابتلا به انواع بيماريهاي عفوني مواجه باشند.
البته ما در ساماندهي تمام حوزهها با تاخير مواجهيم و از جمله، ارايه خدمات كاهش آسيب اعتياد. وضع و تصويب قانون براي مبارزه با شيشه، ٩ سال طول كشيد. عوارض برخي تاخيرها، شوخيبردار نيست اما اين ايرادي است كه به كل سيستم وارد است و نه به افراد. راهحل كاهش اين عوارض هم واگذاري خدمات كاهش آسيب اعتياد به انجمنهاي غيردولتي است كه در مقايسه با سيستم دولتي، سرعت عمل بيشتري دارند. اگر بدنه دولت سنگين است، ارايه اين خدمات بايد به انجمنهاي غيردولتي واگذار شود كه كليد موثري براي موفقيت خواهد بود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر