دلایل جذابیت بیشتر «بلید رانر ۲۰۴۹» ازنسخه اصل
دنبالهسازی کاری بسیار پیچیده است. به همین دلیل وقتی مخاطبان «بلید رانر ۲۰۴۹»» از این اثر استقبال کردند، بسیاری به دنبال دلایل موفقیت دنبالهسازی دنی ویلنو بودند.
۱) بازگشت همتون فنچر
«همتون فنچر» بخش جداییناپذیری از موفقیت فیلم اصلی بود. فیلمنامه فنچر به سراغ سوالات عمیق فلسفیای پرداخته که از قلب رمان «آیا اندرویدها خواب گوسفند الکتریکی میبینند» فیلیپ ک دیک بیرون کشیده شد و از طرفی هم دنیای کی دیک را تا حد زیادی تغییر داده. زمانی که سازندگان بلید رانر «بلید رانر ۲۰۴۹» به سراغ فنچر رفتتند بسیاری از طرفداران اثر خوشحال شدند که فیلم واقعا میتواند حال و هوای عجیب فیلم اصلی را داشته باشد. البته فنچر هم با فیلمنامه عجیبش که از قرار معلوم پایان دیگری داشته، بیش از فیلمنامه شبیه یک رمان بوده، و بعد از تحویل فیلمنامه هم گفته که هرگز با او تماس نگیرند، نشان داده همچنان شخصیت عجیب و غریب نویسنده بلید رانر اصلی است.
۲) نبودن ریدلی اسکات
مشخصا ریدلی اسکات نقش مهمی در خلق فیلم اصلی داشته و علاوه بر بلید رانر با «بیگانه» هم تغییر عمدهای در ژانر فیلمهای هیولایی و علمی تخیلی ایجاد کرده. خیلیها اسکات و برادر مرحومش یعنی تونی اسکات را از بصریترین فیلمسازان تاریخ سینما میدانند. اما بسیاری نبود اسکات در نقش کارگردان را دلیل بهتر شدن «بلید رانر ۲۰۴۹» میدانند، چرا که اسکات با ساخت «پرومتئوس» و «بیگانه: عهد» نشان داد که شاید خودش هم خیلی نمیداند دلیل موفقیت این دو فیلم معروف دهه هشتادش چه بوده! داستان غامض و اصرار بیش از حد اسکات بر تمهای داستانی بدون داشتن پیچهای داستانی درست، بسیاری را ترسانده بود که «بلید رانر» هم به مانند «بیگانه» در لحنی میان فلسفه و اکشن گیر کند. خوشبختانه «بیگانه» فدای «بلید رانر» شد و اسکات برای ساخت «بیگانه:عهد» از کارگردانی «بلید رانر ۲۰۴۹» کنار کشید.
۳) رایان گاسلینگ
وقتی گاسلینگ برای شخصیت اصلی «بلید رانر ۲۰۴۹» انتخاب شد، بسیاری از طرفداران کمی ترسیدند، چرا که در گذشته هربار گاسلینگ سعی کرده نقش مردان قوی را بازی کند، حاصل شخصیتی نچسب از آب درآمده. اما در «بلید رانر ۲۰۴۹» اوضاع فرق کرده، گاسلینگ بازی بسیاری درخشانی در نقشی دارد که دقیقا بالعکس شخصیت دکارد فیلم اصلی است. یک اندروید که هویت خودش را مورد سوال قرار میدهد و در روایتی پیچیده درگیر میشود.
۴)ساخت یک جهان
شاید مهمترین نکته در بلید رانر اصلی جهان بصری و عجیبی بود که در آن فیلم خلق شد. حالا در فیلم جدید با بودجه بیشتر دنیایی در ادامه بلید رانر قبلی خلق شده. تصویری آیندهگرایی از لس آنجلس، که آلودگی سرتاسرش را فراگرفته و درکی نو از دنیای نئونوآر و نئونی فیلم اصلی ارائه میکند.
۵) بهترین داستان عاشقانه در فیلمهای اخیر
اگر فیلم اصلی به داستان عجیب عشقیای بین یک اندروید و انسان پرداخته، در این اثر فیلمسازان توانستهاند کانسپت جدیدی از عشق را جایگزین کنند. البته باید ببینید تا متوجه شوید از چه چیزی صحبت میکنیم…
۶) پایان
پایان فیلم اصلی، یکی از عجیبترین پایانهای تاریخ سینماست. اشکها در باران، مونولوگ روتگر هاور در انتهای فیلم عمق عجیبی به فیلم بلید رانر داده، بلید رانر «بلید رانر ۲۰۴۹» هرچند شاید پایانی به جاهطلبی آن فیلم نداشته باشد. اما توانسته استاندارد را در پایانش رعایت کند.
۷) آیا ریکارد اندروید است؟
سوالی که در طی این سالها ذهن بسیاری را مشغول کرده و از هریسون فورد تا خود اسکات را هم در دو سوی جواب این سوال انداخته، بسیار عجیب است، بلاخره آیا دکارد اندروید است؟ طرفدارن هر دو جواب مثبت و منفی، لیستی از نشانهها و نمادها دارند که جواب خودشان را تایید کنند. حتی در حالی که ریدلی اسکات روبات بودن ریکارد را تایید کرده، هریسون فورد در جایی دیگر این امر را تکذیب کرده است.
خوشبختانه «بلید رانر ۲۰۴۹» کلا خودش را از این دعوا بیرون میکشد و به جای تایید روی یک تئوری روی این آتش هیزم ریخته و با هوشمندی نکات جدیدی را به این دعوا اضافه کرده
۸) نئونوآری قویتر
شاید بزرگترین هوشمندی خالقین فیلم اصلی ترکیب المانهای فیلم نوآر و فیلم علمی-تخیلی است. و حالا در قسمت دوم روی المانها نوآر تاکید بیشتری شده ، انگار که دنیای «محله چینیها» را با «سایبر پانک» ترکیب کنید. کارآگاهی در یک ماجرای پیچیده در مقابله با قدرتهایی که فراتر از قابلیت درک اوست.
۹) جلوبردن ایدهها و درونمایهها
بزرگترین چالش در خلق یک دنباله این است که دقیقا چه چیزی را میخواهید از قسمت اول نگه دارید؟ شخصیتها، درونمایهها یا دنیای اثر؟ پاسخ در مورد هر فیلمی متفاوت است اما خالقین «بلید رانر ۲۰۴۹» فهمیدند که این تمهای تکنولوژی، عشق، معنای انسانیت و خاطره که بلید رانر اصلی را تا این حد برای مخاطبان جذاب کرده و در نتیجه همین تمها را به فیلم جدید آوردهاند.
۱۰) فیلمبرداری راجر دیکنز
فیلمبرداری جوردن کراننورث در «بلید رانر» یکی از اثرگذارترین فیلمبرداریهای تاریخ سینماست. و اثر آن را میتوان در بسیاری از فیلمها از تمام آثار دیوید فینچر تا «ماتریکس» دید. پس خیلی زود و بعد از اعلام کارگردانی دنی ویلنو اعلام شد که مدیریت فیلمبرداری اثر را راجر دیکنز بر عهده خواهد داشت. چیزی که باعث شد تمام طرفداران نفس راحتی بکشند. چرا که مطمئنا فیلمبردار آثاری مانند «ترور جسی جیمز به دست رابرت ردفورد بزدل»، «اسکای فال»، «سیکاریو» و «زندانیان» بهترین گزینه برای فیلمبرداری فضای تاریک و نوآر بلید رانر «بلید رانر ۲۰۴۹» بود. انصافا هم دیکنز کاری کرد که بسیاری معتقدند دیگر نمیشود اسکار بهترین فیلمبرداری را به او نداد!
ارسال نظر