طنز؛ چرا دانشجویان کالباس دوست دارند؟
فریور خراباتی در ستون طنز روزنامه ایران نوشت: متأسفانه ما یک معضل بزرگی به اسم دانشگاه داریم که بدجوری روی دستمان باد کرده و نمیدانیم با آن چه کار کنیم. اساساً دانشگاه یک جایی است که عدهای جوان دور یکدیگر جمع میشوند که خب درست نیست و این نشان میدهد که یک جای کار ایراد دارد، لابد....
متأسفانه ما یک معضل بزرگی به اسم دانشگاه داریم که بدجوری روی دستمان باد کرده و نمیدانیم با آن چه کار کنیم. اساساً دانشگاه یک جایی است که عدهای جوان دور یکدیگر جمع میشوند که خب درست نیست و این نشان میدهد که یک جای کار ایراد دارد، لابد پس فردا هم میخواهند بروند سینما و کنسرت و این قبیل مسائل که صحیح نیست. دانشجوها هم اساساً یک قشری هستند که قبل از انتخابات سرمایه کشور میشوند و عزیزدل برادر هستند اما بعد از انتخابات تبدیل به یک عده جوان بیکار و خوشگذران میشوند که برای دیرتر رفتن به خدمت سربازی و سرکار نرفتن، الکی به دانشگاه میروند و ادامه تحصیل میدهند.
حالا ما اخیراً متوجه شدهایم که این دانشجویان پا را فراتر گذاشتهاند و «کالباس دوست» هم شدهاند، همینطوری در رویشان بخندیم پس فردا میروند و در کنار «کالباس» تقاضای «ماست و خیار» هم میکنند. البته کالباس خوردن برای یک دانشجو قوانین خاص خودش را دارد، اساساً در دوران«پسا کتک!» به دانشجویان کالباس میدهیم، یعنی اینطوری نیست که بدون تشریفات خاصی برگزار شود، اما نوع این کالباس و کیفیت آن براساس کتکی است که نوش جان میکنید؛ الف- یک کله توی صورت، نیم کیلو ژامبون گوشت بره، ب- ضربه با زانو به دماغ، نیم کیلو ژامبون مرغ و قارچ، ج- یک پس گردنی، صد گرم کالباس خشک، د- نیم دور پیچاندن گوش، یک ورق کالباس مارتادلا!
اصولاً ما خیلی به فکر دانشجوها هستیم، آدمیزاد است دیگر، گاهی توان کنترل چک و لگد ندارد، اما قرار نیست بعد از مورد عنایت قرار دادن کسی برای او لباس مناسب تهیه نکنیم، مثلاً بنده میروم در خیابان و یک نفر را بیدلیل طوری کتک میزنم که به گربه بگوید پسرخاله، بعد برای اینکه با سر و وضع نامناسب به خانه برنگردد، برای او یک آبمعدنی میگیرم تا گلویی تازه کند(مثلا نیم ساعت گلوی او را فشار دادهام تا رنگ بادمجان شود!) بعد یک دست لباس مجلسی برای او میگیرم(ترجیحا کت و شلوار و پاپیون!) تا با وضع لباس نامناسب به خانه برنگردد، در عین حال کسی که کتک خورده طبیعتاً کالری زیادی سوزانده و گرسنه است و در مرام ما نیست کسی گرسنه به خانه برود، یک ساندویچ کالباس هم برای او میگیریم تا سیر و سیراب به آغوش خانواده بازگردد.به همین دلیل بنده توصیه میکنم که یک هماهنگی برای چنین مسائلی با«ساندویچیها» و «فستفودها» صورت بگیرد که از این به بعد کتکها را آنجا بزنیم، آبمعدنی و کالباسشان را هم بدهیم و آنها را راهی خانه کنیم، اینطوری نه خانی رفته و نه خانی هم آمده!
نظر کاربران
آخه یارو از فسا اومده ،بدون درس و پول وپارتی تا معاونت یکی از مقامات عالیرتبه پیش رفته / معلومه مردمو چی فرض کرده وبه شعورشون توهین میکنه/