تاریخ ظهور رادیو در ایران
گزارشی از تاریخ ظهور رادیو در ایران؛ همه گیری رادیو یکی از مهم ترین گام های بشر در قرن گذشته بود و بی تردید تا زمانی که صدا باقی بماند، رادیوها هم حیات خواهندداشت.
بشر چند قدم بلند در طول حیاتش برداشته است؛ ساخت رادیو یکی از آن هاست. با این جعبه شگفت انگیز، انسان برای اولین بار توانست بدون واسطه و بلافاصله، پیام و صدای خود را به دورترین نقاط بفرستد. ارسال اخبار از قید زمان رها شد و سرنوشت میلیون ها نفر از مردم جهان با اختراع آن تغییر کرد.
اولین رادیو در ایران
هر نسلی در ایران یک خاطره جمعی با رادیو دارد. از «شنوندگان عزیز توجه فرمایید، خونین شهر، شهر خون، آزاد شد» تا جمله معروف «این جا لندن است و اکنون ساعت دقیقا دوازده نیمه شب است» که از رادیو بی بی سی پخش شد و پیام رمز آغاز کودتای 28 مرداد بود و از لندن مخابره شد تا برای همیشه سرنوشت مردم ایران را تغییر دهد.
رادیو تهران با پیام محمدرضا پهلوی در مقام ولیعهد و احمد متین دفتری، نخست وزیر وقت، افتتاح شد. در منابع تاریخی مشخص نیست اولین جمله ای که چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ از رادیوی تازه تاسیس تهران پخش شد، چه بود. علاوه بر آن در مورد اولین گوینده هم اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی از خانم «طوسی حائری» نوه آیت الله حائری مازندرانی به عنوان اولین گوینده رادیو در ایران نام می برند و برخی نام «قدسی رهبری» را مطرح می کنند که گفته شده در روز افتتاح رادیو، گویندگی مراسم افتتاحیه را برعهده داشته است.
رادیو تهران در محل فعلی باغ موزه قصر (زندان قصر سابق) شکل گرفته بود. در شروع کار، ساختمان رادیو در دو طبقه بود؛ طبقه اول آن شامل اتاق انتظار و دستگاه های فرستنده و تقویت کننده بود طبقه دوم دیوارهای سیمانی داشت و تبدیل به استودیو شده بود. بعدها ساختمان فعلی رادیو در میدان ارگ تبدیل به استودیوی پخش اخبار شد و رادیو گسترش پیدا کرد تا این که در دهه سی رادیو ایران پایه گذاری و از رادیو تهران جدا شد.
تسخیر جهان به وسیله جعبه جادویی
در فیلم «سخنرانی پادشاه» که به وقایع دهه بیست میلادی در انگلستان می پردازد؛ دیالوگی از پادشاه بریتانیا وجود دارد. این دیالوگ می تواند بازتاب دهنده جایگاهی باشد که قرار بود رادیو کسب کند؛ پادشاه پیش از سخنرانی برای مردم کشورش، مستاصل به میکروفن نگاه می کند و می گوید: «حالا باید با این وسیله بر مردم سلطنت کرد.» رادیو که آمد، قرن بیستم وارد عصر گام های بلند شده بود.
اختراع چراغ های الکتریکی، اتومبیل و هواپیما قدم های دیگری بودند که بشر در ابتدای سده بیستم برداشته بود. حالا رادیو آمده بود که خبرها از روزنامه های جلو بزنند و اهالی موسیقی، نوایشان را بی واسطه به مخاطبان برسانند. نمایشنامه های رادیویی، گروه های تئاتر را به تکاپو وادار کرده بودند و آدمیان مانند اجدادشان شب ها جای این که به دور آتش حلقه بزنند و قصه های جادوگر قبیله را بشوند، دور این جعبه جادویی می نشستند و با دهان باز به صدای آدم های داخل جعبه گوش می دادند.
پیش از این که گولیلمو مارکونی، اختراع رادیو را به نام خود ثبت کند، چند نفر دیگر از فیزیکدانان کشف کرده بودند که امواج رادیویی می تواند تا دوردست ها برود؛ اما این مارکونی بود که در سال 1896 اولین ایستگاه تلگرافی بدون سیم را به کمک امواج الکترونیکی نمایش داد و سال بعد یک ارتباط بی سیم بین دو کشتی جنگی در یک مسافت دوازده کیلومتری ایجاد کرد و بالاخره در اولین سال قرن بیستم اختراعش را کامل کرد و توانست علائم بی سیم را به آن سوی اقیانوس بفرستد. حداقل باید دو دهه طول می کشید تا رادیو به خانه های مردم عادی برسد. با این حال از همان ابتدا مردم از اختراع رادیو چنان به وجد آمده بودند که خواستار پخش صدای انسان از رادیو شدند.
سازندگان رادیو باید فکر بهتری می کردند و به همین منظور در سال ۱۹۰۶ یک فیزیکدان امریکایی لامپ سه الکترونی را اختراع کرد که برای رادیو الکتریسیته قابل استفاده بود. بعد ساخت لامپ های قوی تر شروع شد و تحول بزرگی در زمینه دستگاه های الکترونیکی به وجود آوردند.
در سال 1910 برای اولین بار صدای موسیقی و آواز اپرای متروپولیتن نیویورک در سراسر امریکای شمالی شنیده شد. وقوع جنگ جهانی دوم و تقویت بی سیم باعث شد وقتی در سال 1918 جنگ به پایان خود رسید، امکان ساخت دستگاه های ارزان پخش رادیو برای اغنیا فراهم شد و رادیو جای خود را به عنوان جدیدترین وسیله ارتباط جمعی میان مردم باز کرد و رفته رفته از امریکا و اروپا به آسیا و آفریقا رسید.
در آغاز جنگ جهانی دوم مردم بسیاری از کشورهای دنیا می توانستند اخبار جنگ را بشنوند؛ مانند مردم ایران که در میدان توپخانه می ایستادند و به صدای رادیو تهران گوش می دادند که از بلندگوهای بزرگ میدان پخش می شد.
رادیوی جمعی در میدان توپخانه
در ابتدای جنگ جهانی دوم با وجود این که ایران اعلام بی طرفی کرده بود، همه می دانستند رضاشاه به آلمان تمایل دارد. رادیوهای آلمانی هم بیشتر از ساخته های دیگر کشورها در بازار تهران دیده می شد. بالاخره جنگ جهانی بود و تحولات دنیا هم آن قدر برای مردم جذاب بود که همه دلشان می خواست در خانه شان رادیو داشته باشند.
گران بودن رادیو چنان بود که تنها قشر خاصی می توانستند صاحب این جعبه جادویی شوند و برای همین تنها اشراف و اعیان رادیو داشتند. تا سال ۱۳۲۴ در تهران فقط هفت مغازه بودند که رادیو می فروختند. رادیوهای آن زمان بسیار گران بودند؛ رادیوهای برقی و چوبی بزرگ آلمانی حدود ۲۰۰۰ تومان و ۱۵۰۰ تومان و برخی از آن ها ۱۰۰۰ تومان قیمت داشتند که در آن زمان مبلغ بسیار زیادی بود. به اضافه این که هر کس که رادیو می خرید باید به شهربانی مراجعه می کرد و یک عکس و جواز از آن ها می گرفت و سپس فروشنده رادیو به منزل خریدار می رفت و دستگاه را نصب می کرد.
این در حالی بود که در برخی خانه ها که برق نداشتند و به خصوص در شهرستان ها از رادیوی باتری دار استفاده می شد. باتری های این رادیوها بزرگ بود و در خارج از جعبه رادیو قرار می گرفت و پس از خالی شدن باید دوباره شارژ می شد. همه مردم توانایی خرید رادیوهای گران را نداشتند، برای همین ترتیبی داده شده بود که در میدان بزرگ توپخانه، چند بلندگوی قوی نصب شود تا مردم بتوانند برنامه های رادیو را بشنوند.
تاج الملوک آیرملو، همسر رضا پهلوی، در خاطرات خود آورده است: «من یادم هست مردم تهران آنقدر به هیتلر علاقه داشتند که در میدان توپخانه جمع می شدند تا از رادیو به سخنرانی های هیتلر گوشش کنند. در آن موقع اکثر مردم رادیو نداشتند؛ ایستگاه رادیو در خیابان بی سیم پهلوی (سیدخندان) تاسیس شده و روزی یک ساعت برنامه رادیویی زنده پخش می کرد.
از بی سیم پهلوی به میدان توپخانه چند بلندگو گذاشته بودند تا مردم اخبار رادیو را بشنوند. مردم هر وقت خبر پیروزی قوای هیتلر را می شنیدند از ته دل برای آلمانی ها هورا می کشیدند.»
در سال های بعد رادیوهایی وارد شد که با باتری خشک کار می کرد. این رادیوها را با باتری آن وارد می کردند که مشهورترین آن «آندریا» نام داشت. بعدها رادیوی ترانزیستوری آمد که باعث شد قیمت رادیو کاهش یابد و خانواده های بیشتری بتوانند به برنامه های آن گوش کنند.
البته فقط رادیو تهران نبود که برنامه های فارسی پخش می کرد. رادیو برلن شبکه فارسی زبان آلمان بود که برای ایرانیان پخش می شد. بهرام شاهرخ، مجری معروف رادیو برلن را اغلب ایرانی ها می شناختند. رادیوی فارسی بی بی سی هم هشتم دی ۱۳۱۹، اوایل جنگ جهانی دوم و برای رقابت با رادیو برلن راه اندازی شد و برنامه های خود را بر افزایش نفوذ سیاست های انگلیس در جنگ متمرکز کرد.
اولین گوینده رادیوی بی بی سی فارسی حسن موقر بالیوزی بود که صدای او هم برای ایرانیان آن عصر آشنا بود. یکی از دلایل توجه مردم ایران به رادیوهای فارسی بیگانه خلا دو ساله رادیوی تهران پس از تبعید رضاشاه در سال 1320 بود. با تبعید رضاشاه و آغاز سلطنت پسرش، متفقین که کنترل کشور را برعهده داشتند، دستور تعطیلی رادیو تهران را داده بودند. هر چند در سال 1322 رادیو تهران با تمرکز بر موسیقی راه اندازی شد.
دوره درخشان موسیقی رادیویی
پیش از آن که رادیو راهش را به خانه های مردم باز کند، گوش کردن به موسیقی تنها از طریق گرامافون ممکن بود. با تاسیس رادیو تهران، ترانه های خوانندگان بر زبان مردم کوچه و بازار روان شد. علاقه به صدای «قمر» به عنوان اولین زنی که صدایش از رادیو پخش شد، مرهون همین اتفاق بود.
ادیب خوانساری هم اولین خواننده مرد در رادیو بود. جدا از این خوانندگان، نوازندگان و موسیقیدانان بزرگی هم کارشان را در رادیو عرضه کردند و توانستند موسیقی ایرانی را چند پرده بالاتر ببرند.
استادانی چون ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، مهدی خالدی، مرتضی نی داوود، علی تجویدی و جوانانی مانند همایون خرم، سلیقه موسیقایی مردم ایران را ارتقا دادند.
هنگامی که رادیوی تهران آغاز به کار کرد، بخش موسیقی رادیو به عهده کمیسیونی گذاشته شد که جزو تشکیلات سازمان پروش افکار بود. البته پس از تشکیل اداره تبلیغات امور هنری موسیقی نیز به اداره موسیقی کشور سپرده شد که مطابق آن موسیقی ایرانی توسط هیئت نوازندگان و موسیقی اروپایی به وسیله ارکستری از استادان و هنرجویان هنرستان عالی موسیقی تهیه می شد و غیر از این دو قسمت، بقیه ساعات پخش موسیقی با صفحه برگزار می شد.
ابراهیم آژنگ در سال 1319 سمت معاونت اداره موسیقی کشور را به عهده داشت و تمرینات گروه موسیقی رادیو به عهده او بود. نوازندگان و خوانندگان رادیو چند ساعت قبل از اجرای زنده برنامه در اداره موسیقی کشور حاضر می شدند و زیر نظر ابراهیم آژنگ به تمرینی موسیقی می پرداختند. او در این تمرینات علاوه بر رهبری ارکستر، تنظیم قطعات موسیقی ایرانی برای ارکستر و خوانندگان را نیز به عهده داشت.
اولین هیئت ارکستر عبارت بودند از نامی ترین نوازندگان آن زمان: ابوالحسن صبا، (رییس ارکستر)، ابراهیم منصوری و مهدی خالدی (نوازنده ویولن)، مرتضی نی داوود و موسی معروفی و عبدالحسین شهنازی (تار)، حبیب سماعی (سنتور)، مرتضی محجوبی و جواد معروفی (پیانو) و حسین تهرانی (ضرب).
از آذر 1330 ارکستری به نام ارکستر نوین تشکیل شد که رهبری آن را استاد علینقی وزیری بر عهده داشت و اولین ارکستری بود که آهنگ های موسیقی ایرانی را با هارمونی اجرا می کرد. خواننده آن هم عبدالعلی وزیری بود. این ارکستر آهنگ های بی آواز نیز اجرا می کرد. خواننده آن هم عبدالعلی وزیری بود. این ارکستر آهنگ های بی آواز نیز اجرا می کرد.
این تجربه موفق باعث شد تا پایه موفق ترین برنامه موسیقی در تاریخ رادیوی ایران، یعنی برنامه «گلها» شکل بگیرد. در میانه دهه سی، اولین برنامه گلها از رادیو تهران پخش شد و به مدت بیست و دو سال و تا پیروزی انقلاب در قالب صدها برنامه پخش شد. برنامه ای که با تکیه بر غنای ادبیات منظوم ایرانی و شعرای بزرگ پارسی، پلی زیبا میان ادبیات و موسیقی ساخت و شعرهای شاعران نامی را بر زبان میلیون ها نفر روان کرد.
از دل برنامه گلها نسل درخشانی از موسیقیدانان، نوازندگان و خوانندگان ایرانی از جمله محمدرضا شجریان متولد شدند و گروه موسیقی رادیو، محفلی برای بروز توانایی جوانانی شد که موسیقی سنتی ایرانی را به اعلا درجه خود رساندند.
رادیوی انقلابی
وقوع انقلاب اسلامی باعث شد دوره تازه ای در حیات رادیو رقم بخورد. احمد کسیلا در آن بلبشوی روز ۲۲ بهمن۵۷ و در حالی که بسیاری از کارکنان رادیو و تلویزیون ملی ایران در اعتصاب بودند به همان ساختمان رادیو در پل سیدخندان رفت و گفت: «این جا تهران است. صدای راستین ملت ایران. صدای انقلاب» و چند ساعت بعد در غروب همان روز که پیروزی انقلاب قطعی شد، جمشید عدیلی پشت میکروفن رفت و گفت: «این صدای انقلاب ایران است.» و پیروزی قطعی انقلاب و عصر تازه رادیو را اعلام کرد. رادیویی که برای اولین بار ترانه «محمد (ص)» را که بعدها به نام «وحدت» مشهور شد با صدای فرهاد مهراد پخش کرد.
طوفان انقلاب و مخالفت با مظاهر موسیقی که به طاغوتی مشهور شده بود، باعث شد حداقل تا دو دهه پخش ترانه های پاپ از رادیو ممنوع شود. با این حال رادیو در دهه شصت و در حالی که کشور درگیر جنگی ویرانگر با عراق بود، به منبع اصلی کسب خبر مردم مبدل شد. ساعات محدود پخش برنامه از تلویزیون باعث شد دو شبکه سراسری رادیو تبدیل به مونس بسیاری از خانواده هایی شود که فرزندان خود را راهی جبهه و جنگ کرده بودند.
در ابتدای همین دهه بود که یکی از خاطره انگیزترین روزهای رادیو در روز آزادسازی خرمشهر رقم خورد: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید، شنوندگان عزیز توجه فرمایید، خونین شهر، شهر خون، آزاد شد.»
آینده رادیو
در حال حاضر ده ها شبکه رادیویی سراسری و محلی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود؛ رادیوهایی تخصصی و متناسب با نیاز مخاطبان گوناگون. دایره تولید برنامه های رادیویی به هیچ عنوان با سه دهه پیش قابل مقایسه نیست. این در حالی است که رادیو هم رقیبی قدرتمند به نام پادکست و شبکه های رادیویی اینترنتی پیدا کرده. حالا هر کسی با اندک امکاناتی می تواند در خانه یا محل کارش اقدام به ضبط برنامه های صوتی کند و در فضای اینترنت منتشر کند. این رقابت باعث شده شبکه های رادیویی رسمی نیز تلاش کنند و برای عقب نماندن از قافله نیاز مخاطبان خود، به هر آنچه مجاز است، دست بزنند.
برای مردم ایران که گفته می شود میراث شفاهی و شنیداری خود را بیش از مکتوبات ارج می نهند، رادیو رسانه ای شریف است که میلیون ها مشتری روزانه دارد و نوای پخش شده از صدها ایستگاه رادیویی در روز، هر کسی را برای دقایقی مهمان برنامه هایی می سازد که از استودیوهای گرم و عایق شده، به هزاران کیلومتر دورتر ساطع می شود.
حالا نظریه پردازان رسانه های جمعی با ملاحظه بیشتری درباره آینده رادیو فلسفه می بافند و کمتر اندیشمندی است که با صراحت و قطعیت اعلام کند در آینده رادیو جایی نخواهدداشت. گو این که تا زمانی که صدا هست، رادیو هم باقی خواهدماند.
در اینده ای نزدیک شما هرکجا که باشید لیست برنامه های رادیویی قابل دریافت را بر تلفن های همراه خود خواهیدداشت و تنها نام برنامه را انتخاب می کنید و نیازی به دانستن فرکانس و کانال رادیوی نخواهیدداشت. آینده هرجور که باشد و حتی آن گونه که داستان های آخرالزامانی و فیلم های سینمایی بدبینانه نشان می دهند، اگر تمام تمدن بشری با جنگ های هسته ای و برخورد سیارک ها با زمین نابود شود، همچنان کسانی هستند که در اتاق های عایق صدا، برای شما برنامه ضبط و پخش خواهندکرد؛ گویی تنها رادیو است که می ماند.
ارسال نظر