ترکیب «بچههای آسمان» و «میلیونر زاغهنشین»
جدیدترین ساخته مجید مجیدی ساعات گذشته برای اولین بار در جشنواره بوسان و لندن به نمایش در آمد و با واکنشهای متفاوتی از سوی منتقدان مواجه شد.
آنچه که در ادامه میخوانید یادداشت مفصلی است روایتی بر روی «پشت ابرها« پروژه بینالمللی و جدید مجیدی نوشته است:
«پشت ابرها» ملودارم اجتماعی است که کارگردان انسان دوست و کهنهکار ایرانی را به قعر فقر و زاغههای بمبئی برده این بار اما با کمی بوی بالیوودی. این تناقض، تناقض قابل ستایشی است، هر چند کشمکشهای کارگردان در رساندن فضای فیلم از طعم خفیف بالیوود عامهپسند به سمت همدردی دلآشوبانهی داستان برادر و خواهر فقیری که در جستجوی عدالتاند، قابل لمس باشد.
هر چند شباهت نام فیلم با فیلم ۱۹۹۵ آنتونیونی و وندرس ممکن است باعث گیج شدن شود اما فیلم مجیدی در جهان و فضای کاملا متفاوتی خود را روایت میکند. مجیدی در سال ۲۰۱۵ فیلم جاهطلبانه اما نه چندان موفق «محمد رسول الله» را به نمایش در آورد. اما در «پشت ابرها» در ادامهی تغییر جهان حاکم بر فیلم به فضای خودمانی و زمینیتری باز میگردد که در فیلمهایی مانند «باران» و «بچههای آسمان» به خوبی به کمکش آمده بود.
آنچه که از زمان فیلم «محمد» با مجید مجیدی مانده استمرار همکاریاش با آهنگساز برندهی اسکار هندی، ای آر رحمان است. بر عکس آن چه که باید به نظر بیاید موسیقی پر حجم ار آر رحمان در جایگاه هیچ گونه تضادی با مضمون و فضای اثر قرار نمیگیرد، با ووجد این که کمی سخت است در زمانهای پر انرژیتر موسیقی به یاد «میلیونر زاغه نشین» نیفتاد.
«پشت ابرها» در جای دیگری از نظر حرکت و پویایی شباهتی به این سکانس ندارد. از طرف دیگر بازیگران جوان مجیدی فاقد ظرافت کافی هستند اما شخصیتها به اندازهی کافی از نظر احساسی محکوم میشوند و همدلی برانگیزند. نکتهای که کاملا در راستای هدف فیلم است؛ جستجویی برای عدالت اجتماعی که به شکل اعتراض به پلیس نمایش داده شده و پیام ارزشمندش را به صورت آشکاری بیان میکند. در اینجا لحن زندهتری را از آن چه از مجید مجیدی انتظار داشتیم شاهد هستیم. کسی که گاهی رمانتیزم صریح وعریان را، رئالیزم شاعرانه را و ژستهای ژانری را با هم در یک صحنه به کار میبنندد.
ارسال نظر