بازیگران مایل نیستند در سینمای جنگ بازی کنند
مریم دوستی، یکی از هنرمندانی است که به گفته خودش ژانر دفاع مقدس با دیدگاه های مختلف علاقه اصلی او محسوب می شود.
تا جایی که می دانیم پیش از این طراح گریم بودید و ۱۲ فیلم کوتاه ساخته اید. چه شد برای اولین اثر بلندتان سمت دفاع مقدس رفتید که به شکل های مختلف در این ژانر کار شده است؟
-در هر صورت هر فیلمسازی که می خواهد اولین کار سینمایی اش را شروع کند ژانری را انتخاب می کند، مگر اینکه هیچ وابستگی و دلبستگی به ژانر خاصی نداشته باشد و هر آنچه را که به او پیشنهاد شود و بتواند از عهده آن برآید را انجام دهد. من علاوه بر اینکه مطمئن بودم از پس ژانر دفاع مقدس بر می آیم، خودم هم نسبت به این ژانر علاقه مند و آشنا بودم و همیشه هم فیلم های جنگی و دفاع مقدس ایرانی و یا خارجی و فیلم هایی که در این سبک و سیاق بودند را می پسندیدم.
پیش از پرداختن به قصه فیلم، آیا همین سوژه مد نظرتان بود یا بعد از اینکه اجساد شهدای غواص پیدا شد سراغ این سوژه رفتید؟
من این سوژه را پیش از این داشتم و طرحش هم ثبت شده بود. جدا از این طرح ۱۰-۱۲ طرح دیگر هم به صورت ثبت شده و فیلمنامه در ژانر دفاع مقدس دارم. «دریاچه ماهی» مستقیما به موضوع شهدای غواص اشاره ندارد. فیلم من راجع به شب عملیات کربلای ۵ است که همه نوع آدم اعم از سپاهی، ارتشی، بسیج، قواص، نیروی آزاد و.. در آن بوده اند و غواص ها هم بخشی از آن بوده اند، ولی فیلم من راجع به شهدای غواص نیست.
به عملیات کربلای ۵ اشاره کردید. با توجه به اینکه این عملیات یکی از پر هزینهترین و پرتلفاتترین عملیات جنگ بود و از آن به عنوان آغازی بر پایان جنگ ایران و عراق یاد میکنند، چقدر در این خصوص تحقیق کردید؟
ما زیاد سمت عملیات کربلای ۵ نرفتیم. قصه ما در شب عملیات کربلای ۵ شروع می شود و سریع به زمان حال برمی گردد و ورود به جبهه و .. نمی کنیم. برای این فیلم وارد مباحث سیاسی و انگ خوردن ها و ممیزی ها نشدیم. البته تحقیقات زیادی کردیم، در مورد نگارش آن چه خود دکتر رستگاری که نوشتند و چه من که طرح را ثبت کرده بودم تحقیقات زیادی کردیم. ما بیشترین شهدا را در دریاچه ماهی و کانال ماهی بین شلمچه و بصره در آن عملیات داشتیم و اسم فیلم من هم که مشخص است. در آن لوکیشن دریاچه ماهی هم هست و به خاطر همین برای این عملیات به نام فیلم بسنده کردیم. هنوز هم وقتی گروه تفحص در خاک عراق یک پلاک یا چند تکه استخوان پیدا می کند، بیشترین شهدا مربوط به عملیات کربلای ۵ هستند.
در مورد انتخاب بازیگران فیلم برایمان بگویید. ظاهرا ابتدا قرار بود با بازیگران دیگری فیلم را بسازید.
به هر حال در ابتدای کار به چندین نفر فکر می کنیم، پیشنهاد می دهیم و یا صحبت می کنیم. اولین چیزی که بسیار مهم است مدیران آن را بدانند، این است که بسیاری از بازیگران مایل نیستند در فیلم های دفاع مقدس بازی کنند. فیلمنامه را برای چندین بازیگر در نقش های کوتاه و بلند و متفاوت فرستادیم، چون فیلم من بسیار پر نقش بود. بعضی از آنها وقتی می دیدند که فیلمنامه دفاع مقدسی است نخوانده رد می کردند. حتی بعضی از آنان دوستانه به من می گفتند دوست نداریم فیلم دفاع مقدسی در کارنامه مان باشد.
بجز مواردی که ذکر کردید نارضایتی تان در چه مواردی بود؟
من چیزهایی را از فیلمسازی می دانستم، چرا که سالیان سال است در سینما و تلویزیون مشغول به کار هستم و جزو کسانی هم نبوده ام که یک شبه وارد سینما شده باشم. چیزهایی را می دانستم، ولی نه در اندازه ساخت یک فیلم سینمایی که امر مهمی است. گویا خودم را وارد میدان مین کرده ام! آنچه که باید از سمت من به عنوان کارگردان اتفاق می افتاد، رخ داد. به نظرم فیلم خوبی ساختم. فیلمی که انقدر سخت و طاقت فرساست که حتی مردهای سینمای ما هم جرأت نمی کنند سراغ چنین سوژه و قصه و این لوکشین ها بروند.
پس از اکران فیلمتان تاکنون راضی نبودید؟
در واقع فیلم من هنوز اکران نشده است، باورتان می شود؟ فیلم من هنوز در پیش اکران است. هنوز نمی دانم در کدام سینماها در حال اکران است. یک سینما آن را اکران می کند و روز بعد آن را برمی دارند و یا سانس های آن می چرخد. می توانم قاطعانه بگویم که اصلا سینما ندارم. همان ابتدا در تهران هم دو سانس در صبح بود. می توان گفت اکران آزاد یک پز ورشکستگی مطلق و برای این است که مدیران بگویند مثلا امسال ۱۰۰ فیلم اکران کرده ایم.
در ژانر دفاع مقدس آثار کارگردان خاصی را دنبال می کنید؟
من «گیلانه» خانم بنی اعتماد را بسیار دوست داشتم و این کارگردان و نگاهش را به سینما تحسین می کنم. همچنین آثار کارگردان هایی که سواد و شعور در ذات فیلمشان مشخص است را می پسندم. خانم بنی اعتماد و آقای کیارستمی جزو فیلمسازان مورد علاقه من هستند، ولی در آثار دفاع مقدس بیشترین فیلم هایی که دیدم و به آنها علاقمند شدم. کارهای آقای حاتمی کیا است که همیشه ارتباط خوبی با فیلم هایشان برقرار کرده ام.
آن بخش هایی از فیلم که در رویا سپری می شد، مثل آن دریاچه بزرگ که نادر فلاح در آن راه میرود و یا حضور لاله اسکندری را چطور در فیلم قرار دادید که قصه روان و قابل پذیرش پیش برود؟
چشم سوم و نگاه ماورائی که آمیخته با عرفان است جزو واقعیت هایی قرار می گیرد که در کائنات وجود دارند، ولی ما هیچ وقت این موضوع را در فیلم مان به صورت خرافه نیاورده ایم. فیلم من پر از نشانه و یک اثر نشانه گذاری است. از ابتدای فیلم می بینیم شخصیت اصلی داستان در کودکی چیزی را می بیند و آن در ناخودآگاه این کودک وجود دارد و چیزهایی که بعدا برایش پیش می آید در ناخودآگاه اوست. این آدم هم جزو آدم های خاص و ویژه است و این بصیرت را دارد.
تجربه کارگردانی در یک اثر بلند را چطور دیدید و آیا قرار است همین روند را ادامه دهید؟
بله. تصمیم داشتم برای جشواره امسال هم فیلمی را ارائه دهم، ولی به خاطر اکران «دریاچه ماهی» که زمانش را نمی دانستم و در هفته دفاع مقدس اکران شد کمی برنامه هایم پیچیده شد. زمان اکران فیلمم واقعا خنده دار بود، همزمانی هفته دفاع مقدس با ایام محرم به گونه ای بود که سینماها تعطیل بودند. آن وقت فیلم من که به خاطر هفته دفاع مقدس اکران شد، در واقع تعطیل مطلق بود.
از فیلم بعدی تان چه خبر؟
قرار بود «اولدوز» را در ژانر دفاع مقدس کار کنم که راجع به قسمت مهمی از زندگی یک همسر شهید در زمان حال است، ولی با توجه به شرایط اکرانم و بی مهری هایی که نسبت به «دریاچه ماهی» صورت گرفت، فعلا آن را متوقف کردم تا در شرایط مناسب تر فیلمم را بسازم. فکر نمی کنم اکرانم از این شرایط درآید، گویا باید از اکران انصراف دهیم. خیلی دلم می خواست فیلمم برچسب توقیفی می خورد و کمی سروصدا کند! دوستان همچنان علاقه دارند فیلم های کمدی و فیلم هایی که فیلم ما را کاور کند، روی اکران باشند.
ارسال نظر