خودکشی رومئو و ژولیت ایرانی
دختر نوجوان و ۱۶سالهای به نام «یاسمن» در شهر یاسوج، یک ماه پیش، اقدام به خودسوزی کرد و یک هفته پس از آن در بیمارستانی در شهر اصفهان از دنیا رفت.
آنگونه که برخی نزدیکان او به «شرق» گفتهاند، یاسمن برای ازدواج با پسر مورد علاقهاش با مخالفت جدی برخی اعضای خانواده مواجه شد، با این حال او برای رسیدن به شریک زندگی خود تلاش بسیاری کرد اما به جایی نرسید و برخی اعضای خانواده برای ممانعتش از این کار با او به تندی برخورد کردند.
پس از آن اما یاسمن و خواستگارش همچنان بر خواسته خود ایستادند، اما مقاومت آنان بهجایی نرسید. این روایتی است از روز تلخ اقدام به خودکشی این دختر نوجوان: «یاسمن پس از برخوردی که با او شد، به آرامی و بیسروصدا برای خودکشی اقدام کرد، تنها چند روزی از عروسی خواهر بزرگترش میگذشت و خانه آنها هنوز شلوغ بود و گاهی میهمانانی میآمدند و میرفتند.
یاسمن از همین فرصت استفاده کرد و به سراغ خانه یکی از همسایهها رفت و از آنها تقاضای نفت به بهانه درستکردن کباب برای میهمانان کرد، خانم همسایه هم با نیت خیر دبه کوچک نفت را به دستش داد، او اما با همین نفت به یکی از اتاقهای خالی خانه رفت، دبه را روی سر خودش خالی کرد و کبریت را کشید... شعلههای سوزناک آتش یاسمن را در آغوش کشیدند، فریادش به گوش اهالی خانه رسید، با اضطراب و عجله خود را به او رساندند، اما با مقداری تاخیر، یکی از اهالی خانه از دستپاچگی و برای نجات جان دخترک که در میان شعلهها ضجه میزد بر روی او آب ریخت، اما همین آب کار را خرابتر کرد.»
این قسمت ماجرا روز بعد در بیمارستانی در اصفهان معلوم شد وقتی پزشکان بیمارستان، میزان عفونت تنش ناشی از سوختگی را اعلام کردند.
آن سوی این ماجرا جوان عاشقی داشت به نام «جواد» ۲۰ساله، که از یاسمن خواستگاری کرده بود، او بلافاصله پس از شنیدن خبر خودسوزی یاسمن خود را به اصفهان و بالای تخت محل بستری شدنش رساند، یاسمن هفت شب و روز را در آنجا بستری بود و در همه آن ۱۶۸ساعت، جواد بالای سرش بود و از تن سوختهاش پرستاری میکرد، در همان روزهای دردناک بیمارستان بود، که به درخواست جواد و رضایت پدر و مادر یاسمن صیغه محرمیت میان آن دو اگرچه دیر اما عاقبت خوانده شد تا اگر عروس این قصه زنده از اصفهان برگشت، در مراسمی دیگر با هم پای سفره عقد رسمی بنشینند. این قصه اما تلختر از آن بود که شیرینی عروسی و سفره عقد به خود ببیند.
تن یاسمن زیر لهیب آتشسوختگی و عفونت شدید، دوام نیاورد و جواد را تنها گذاشت و رفت. جنازه عروس مرده را به شهر زادگاهش دهدشت منتقل کردند. در همه مراسم ختم، جواد، داماد دقیقهنودی خانواده آنجا بود و از ته دل برای عشق به خاکآرمیدهاش ناله میکرد. مراسم ختم که تمام شد جواد به یاسوج و نزد خانوادهاش برگشت.
۱۰ روز از مرگ یاسمن گذشته بود. اما او توان ماندن نداشت و عاقبت کار خودش را کرد. این روایت «میلاد آریانژاد» برادر جواد است که به «شرق» گفته: «ظهر آن روز جواد تا قبل از ناهار خواب بود، برای غذا بیدارش کردیم، جواد ماکارونی دوست داشت و مادرم به عشق او برایش این غذا را درست کرده بود، اما برخلاف همیشه جواد غذا نخورد، از مادرم کلید انباری را گرفت، به انباری رفت، طنابی را از آنجا برداشت و به جنگل بلوطی که انتهای کوچه بود رفت، چند لحظه بعد سروصدا و فریادی از کوچه شنیدیم، با عجله بیرون آمدیم و خبر دادند یکنفر بالای تپه خودش را از یک درخت بلوط حلقهآویز کرده .
من با سرعت بالا رفتم تن بیجان برادرم را دیدم که میان زمین و آسمان از درختی آویزان بود. تا او را پایین کشیدیم و به بیمارستان رساندیم، تمام کرده بود. جواد روزهای قبل که در مراسم یاسمن بود، به پدر و مادرم پیامک میزد که من خودم را میکشم، اما اینجا و در خانه یاسمن نه، وقتی به خانه خودمان آمدم. مدتی که آنجا بود همیشه حواسمان به او بود فقط ۱۰دقیقه غفلت کردیم و او کار خودش را کرد.»
اینگونه دو جوان کمسنوسال عاشق، یکی به وسیله آتش یکی با حلقآویزکردن خود از دنیای ما کم شدند؛ شبیه رومئو و ژولیت عشاق یکی از نمایشنامههای معروف ویلیام شکسپیر، دو جوان از اهالی استان کهگیلویهوبویراحمد پنجمین استان کشور در زمینه بالابودن میزان خودکشی، این آمار در آخرین گزارشی که نیروی انتظامی در سال ۱۳۸۳ در زمینه خودکشی منتشر کرده است، دیده میشود، استانهای اول به این شرح هستند: «نرخ اقدام به خودکشی در ایلام ۱/۷۰ در هر صدهزارنفر است و میزان خودکشی موفق در هر صدهزارنفر ۹/۲۸ و نسبت خودکشی موفق مردان نسبت به زنان یک به ۴/۱ است. پس از ایلام، لرستان با ۴/۱۱ در هر صدهزارنفر، کرمانشاه ۶/۹ در هر صدهزارنفر، گلستان ۵/۹ در هر صدهزارنفر و کهگیلویهوبویراحمد با ۲/۹ در هر صدهزارنفر بالاترین میزان خودکشی در استانهای کشور را دارند.»
خودکشی به خودی خود تلخ و وحشتناک هست، حالا اگر وسیله آن آتش باشد، تلختر و وحشتناکتر.
خودسوزی در کشورهای خاورمیانه و شبهقاره هند یکی از شیوههای رایج اقدام به خودکشی به ویژه در میان زنان است. هر ساله در سوریه، ترکیه، عراق، ایران، افغانستان و هندوستان زنان زیادی برای مردن و خلاصی از دست گرفتاریها، خودشان را به آتش میکشند.
اگرچه در پارهای موارد اقدام به خودسوزی برای نشاندادن اعتراض سیاسی نیز انجام میشود، اما آنگونه که بیشتر تحقیقات علمی نشان میدهد دلیل عمده خودسوزیها به ویژه در میان زنان خشونت خانوادگی و مشکلات زناشویی است.
در ایران نیز خودسوزی به ویژه در میان زنان از شیوههای قدیمی اقدام برای خودکشی است. این شیوه بهخصوص در استانهای غرب و جنوبغربی کشور مانند ایلام، لرستان، کردستان، بخشهایی از خوزستان، کرمانشاه و کهگیلویهوبویراحمد همهساله تعدادی را به کام مرگ میکشاند. اگرچه آمار دقیق و بهروزی از تعداد افرادی که در هر سال دست به خودسوزی میزنند منتشر نمیشود و مراکز پزشکی قانونی در استانهای کشور هم این آمار را محرمانه و غیرقابلانتشار میخوانند، اما خبرهایی که گاهوبیگاه سر از رسانههای محلی درمیآورد نشان میدهد هنوز این شیوه تلخ و دردناک برای خلاصی از دست زندگی، در گوشههایی از کشور رایج است.
نظر کاربران
چقدر دردناک...
پاسخ ها
چقدر احمق
با سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان
جای بسی تاسف داره ولی واقعا نمیشه توی این موارد گفت حق با خانواده هستش یا فرزند. من خودم دختر دارم ولی وقتی فکرش رو میکنم از من بخواد بهش اجازه بدم توی سن 16 سالگی با بهترین پسر کره زمین هم ازدواج کنه... من بازم قبول نمیکنم
خدا بیامرزه این دو گل جوان رو و خداوند به پدر و مادر هر دو خانواده صبر بده...
خواهشی که از دوستان عزیز دارم اینکه من و همه خانواده هایی رو که یا امروز و یا فردا با این موضوع روبرو میشیم رو راهنمایی کنید
با تشکر...
پاسخ ها
بزاريد با هم ديگه نامزد باشن. يكي دو سال تا هم سن و سالشون بالاتر بره هم با هم بيشتر آشنا بشن . شايد يكي دو سال كه با هم بودن بعدا ببينن كه به درد همديگه نميخورن و يا اگه براي هم ساخته شده بودن وقتي كه سنشون بالاتر رفته ازدواج كنن.
واقعا حماقت كردن جاي هر دو تاشون وسط جهنمه . حالا به هر دليل قابل قبول هم باشه خود كشي حرامه ( بجز در سامورايي ها) حتي در دين اين يهودي ها اين كار حرام شمورده ميشه چه برسه به بقيه
پاسخ ها
سلام، پایین تر نظر دادم، وقت کردید بخونید...
مگه جنابعالی خدایی که حکم میدی کی جهنمیه کی بهشتیه؟؟
ضمنا آقای سواد ما نمی دونستیم سامورایی هم دینه و استثنا خودکشی رو حلال اعلام کرده
نمیخوام بگم حق با خانواده ها بوده یا اون 2تا.....ولی کاش خدا به هممون قدرت بده که با عقلمون بریم جلو نه با احساس.گرچه یه جورایی همیشه احساس غالب بوده
اینجاش دل آدمو کباب میکنه : "در همه آن 168ساعت، جواد بالای سرش بود و از تن سوختهاش پرستاری میکرد، در همان روزهای دردناک بیمارستان بود که به درخواست جواد و رضایت پدر و مادر یاسمن، صیغه محرمیت میان آن دو اگرچه دیر اما عاقبت خوانده شد."
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی...
من که بیشتر خانواده ها رو مقصر میدونم، هر رفتاری که از فرزندان سر بزنه و والدین تعجب کنن، یعنی یه جایی اشتباه کردن، حالا این رفتار می تونه عاشق شدن زودهنگام باشه (گرچه به نظر من زود هم نبوده) و یا می تونه اقدام به خودکشی باشه. خدا واقعا بیامرزدشون. به نظر من اقدام جواد 20 ساله قابل پیش بینی بوده و وقتی خودش هم تهدید کرده، والدین باید سریعا اقدام می کردن و با مراقبت و دلداری و رفتن پیش مشاور و روانشناس بهش کمک می کردن که اوضاعش بهبود پیدا کنه و از اون بحران نجات پیدا کنه. (البته در درازمدت). در مورد یاسمن 16 ساله هم عرض کنم که والدین باید بدونن که عاشق شدن دخترا با پسرا فرق داره، دختر 16 ساله وقتی عاشق شده، باید و باید باهاش همراهی کنی، نه اینکه بهش بگی بچه ای و زوده و ... 3 راه اینجا ممکن بود: اگه حداقل شرایط وجود داشته، والدین باید موافقت میکردن(که در بیمارستان موافقت کردن)، اگه مشکل سن و سال بود، باید اونها رو متقاعد می کردن که چند سالی "به پای هم" صبر کنند(اصلا شاید خودشون هم بهد از رشد عقلی پشیمون بشن) و اگه مشکل مسائل دیگه مثل تضاد فرهنگی و طبقاتی و غیر بوده، تنها راهش اینه که از هر کی و هرچی داری مایه بذاری و بتونی طرف رو متقاعد کنی اونم قلبا، نه زبانا والا ...
پاسخ ها
100% موافقم
بذار بهت بگم اگه ازدواج میکردن چی میشد
یکسال قبل یک زوج جوان از شهر یاسوج به شهر ما اومدن(اصفهان)
دختر 17 سال و پسره 21 سال داشت میخواستن مستاجر مادر بزرگم بشن ولی نه پولی داشتن نه کاری و نه وسیله خونه. مادربزرگم که خیلی دلش به حالشون سوخت خونه رو با تمام وسایل بهشون داد و اجاره نمی گرفت.
بعدا فهمیدیم اینا عاشق هم بودن ولی خانواده ها مخالفت کردن ولی نهایتا اجازه ازدواج دادن ولی تردشون کردن
بعد از چند ماه زیر فشار این زندگی دوام نیاوردن و نمی دونم چی شد که دختر وسط هال با نفت خودشو سوزوند.با این که همسایه ها رسوندنش به بیمارستان ولی تو آمبولانس تموم کرد.
این دختر هم با این ظرفیت کمش مطمئننا اگر ازدواج هم میکردن با کوچکترین ناکامی که روبرو میشد ......
ارادت "یه دوست" عزیز ...من نگفتم والدین ولشون میکردن به امان خدا و طردشون می کردن و ... - کاملا برعکس، من اینارو گفتم: درک، همراهی، متقاعد، مراقبت، دلداری.
گرچه به نظر من مثال شما از این مورد اوضاع بهتری داشت، حداقل یه سال با هم زندگی کردن، ولی این طفلیا که خدا رحمتشون کنه، بی تجربه بودن و به پای عشقشون سوختن...
جدایی جواد از یاسمن.بسوزه پدر عشق
اینکه ادم به خاطر عشق و عاشقی خودکشی کنه کار احمقانه ایست چرا که زندگی جریان داره هزارها ادم تو دنیا نمیتونن به عشقشون برسن ولی به زندگی ادامه میدن. ولی شما درنظر داشته باشین طرف ماجرا یه دختر 16 ساله و یه پسر 20 ساله است . سنشون کمه و درک درستی از زندگی ندارن . خانواده ها باید براشون شرط در نظر می گرفتن مثلا دو سال صبر کنید. دختر دیپلم بگیره پسر سربازی بره. و موارد این چنینی. چون والدین باید بدونن بچه تا آخر عمر مال اونا نیست . یه جا باید بفهمن که نمیتونن براش تعیین تکلیف کنن فقط میتونن راه رو بهش نشون بدن.
این جور نوشتن رمانتتیک از جریان این دو نفر خیلی درست نیست.چون جوانان تابع احساساتند بسیاری با خوندن این مطلب فکر میکنند با انجام چنین کارهایی جاودانه میشن.روانشناسان معتقدند در سنین بین 15 الی25 سالگی اکثر خودکشیها بخاطر جلب توجه و ترحم صورت میگیره.یا به تعبیر دیگه فرد خودکشی کننده به نیت کشته شدن اینکار رو انجام نمیده و امید داره که نجات پیدا کنه.پس بهتره به این حرکات عموما بچه گانه و نابخردانه رنگ و لعاب رومانتیک داده نشه و از دادن عناوینی مثل رمئو و ژولیت اجتناب بشه.
کاش اینارو عقد میکردن خودشون بعد شش ماه از نداری واجاره نشینی وکار سخت دشمن م میشدن وتا عمر داشتن میگفتن خودم کردم که لعنت بر خودم باد
مهم اینه که اگر برن جهنم باز باهمن
خيلي دلم كباب شد الهي بميرم بازم خانواده ها درس عبرت نميگيرند ميدونم
من نظرم مثه مملی هس
الکی هی میگن جووناغرور دارن
مغرور ترازهمه خانواده هان که به حرفو رای بچشون وقی نمیذارن .خودرای و متکبر.بویی از اسلام نبردن
نمونشم بابای خودم
این جور نوشتن رمانتتیک از جریان این دو نفر خیلی درست نیست.چون جوانان تابع احساساتند بسیاری با خوندن این مطلب فکر میکنند با انجام چنین کارهایی جاودانه میشن.روانشناسان معتقدند در سنین بین 15 الی25 سالگی اکثر خودکشیها بخاطر جلب توجه و ترحم صورت میگیره.یا به تعبیر دیگه فرد خودکشی کننده به نیت کشته شدن اینکار رو انجام نمیده و امید داره که نجات پیدا کنه.پس بهتره به این حرکات عموما بچه گانه و نابخردانه رنگ و لعاب رومانتیک داده نشه و از دادن عناوینی مثل رمئو و ژولیت اجتناب بشه.
با سن کمی که داشتن طبیعیه نتونن تحلیل درستی بکنن و دست به خودکشی بزنن مشکل این موارد در عدم آموزش هست هم برای خانواده ها و هم افراد اگر زمینه برخورد دوستانه و بدون امکان بروز مشکل بین دخترها و پسرهل وجود داشت و برخوردها و سخت گیری ها منطقی و اصولی باشه چه بسا بسیاری از این آشنائی های در سن کم با میل طرقین خاتمه پیدا کنه
خب وقتی امکانات نباشه اینجوری میشه دیگه
اگر اونجا گاز شهری داشتن دیگه نفت پیدا نمیکردن ک
بنزینم ک الحمدلله نیست
همش بخاطر کمبود امکاناته
من جواد میشناختم و هیچ زمان هم فکر نمیکردم خودشو بخاطر یه دختر بکشه وقتی هم شنیدم خیلی تاسف خوردم
ای کاش خانواده ها عبرت بگیرن و الکی جواب رد ندن
و بذارن عاشقا بهم برسن
واقعا خدا اگه بخواد مجازات کنه باید اول مسبب این ها رو مجازات کنه خانواده دختر اگه دخترش رو دوست داشت باید پیشبینی چنین چیزی رو میکرد واقع که اینم باید وضع ایران ما باشه یعنی چی خدا خودش گفته هرکی نیاز به همسر داره باید همسر رو براش فراهم کنی اون ها نیاز به هم داشتن به نظر من گناهکار اصلی خانواده است 100 درصد خدا ازشون نگذره که مسبب این شدند
عمر گل ياسمن... كاش با اتيش خودشو نمي كشت اون هنوز نوجوون بود چه جوري بايد جلوي احساساتشو ميگرفت
عشق دیگه چیه بابا،ادما اومدن تو دنیا ک عشق خدا رو تو دلشون پرورش بدن اینا بچه بازیه...انقد درد تو دنیا هست ک این چیزا مسخره و احمقانست
جولیت کجا خودشو اتیش زد همینجوری ،
رومئو و جولیتو لطفا خراب نکنید،رومئو و جولیت بفهمن اینا رو بستید بهشون دوباره خودکشی میکنند.
عشق رومئو و جولیت کجا عشق اینا کجا لطفا نچسبونید کسیو به اونا مث اونا دیگه کسی نمیاد
خدابه هردوخانواده صبربده
دلم براهردوشون سوخت
خیلی احمقن رومئو و ژولیت با اینا فرق دارن