علی صوفی: از استقلال ضرر نخواهیم کرد
علی صوفی میگوید پایان ائتلاف اصلاحات و اعتدال حرف جدیدی نیست، بلکه همان ابتدای مجلس دهم اتفاق افتاد. دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات معتقد است: «اصلاحطلبان از ورود مستقل به عرصه انتخابات اصلا ضرر نمیکنند و اکثریت کرسیهای مجلس یازدهم را نیز به دست میآورند.»
وب سایت مثلث آنلاین: علی صوفی میگوید پایان ائتلاف اصلاحات و اعتدال حرف جدیدی نیست، بلکه همان ابتدای مجلس دهم اتفاق افتاد. دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات معتقد است: «اصلاحطلبان از ورود مستقل به عرصه انتخابات اصلا ضرر نمیکنند و اکثریت کرسیهای مجلس یازدهم را نیز به دست میآورند.»
آقای محمدرضا عارف اخیرا اعلام کرد «سال ۹۸ اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی وارد ائتلاف با اعتدالیون نمیشوند»، آیا جریان اصلاحات براساس یک آسیبشناسی جمعی به این تصمیم رسید یا این نظر شخصی آقای عارف است؟
اصلاحطلبان بعد از انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی به این تصمیم رسیدند، بهویژه اتفاقاتی که در جریان تعیین رئیس مجلس افتاد. همان زمان این بحث مطرح شد که ائتلاف صورت گرفته موفق نبود. بر همین مبنا دیدیم که در جریان انتخابات شورای شهر ائتلافی با اعتدالگرایان صورت نگرفت. به عبارت دیگر این رویکرد تازهای نیست و بعد از تشکیل مجلس و مشخص شدن نتیجه ائتلاف با اعتدالگرایان، نظر اصلاحطلبان به سمتی رفت که دیگر در انتخابات شوراها با اعتدالگرایان ائتلافی صورت نگرفت.
امروز شما میگویید از همان انتخابات مجلس ائتلاف اصلاحات و اعتدال به پایان رسید و هر کدام رویکرد و مشی مستقل خود را دنبال کردند و این مساله خود را در پنجمین دوره انتخابات شورای شهر و روستا نشان داد اما درباره این اتفاق توضیح دیگری داده شد به این شرح که قرار است اعتدال و توسعه بیشتر روی انتخابات ریاستجمهوری تمرکز کند و اصلاحطلبان بیشتر روی انتخابات شوراها، در واقع آن زمان صحبت از یک تقسیم کار بود، نه استقلال رویه اعتدال و اصلاحات.
انتخابات ریاستجمهوری به شخص آقای روحانی مربوط میشد و آقای روحانی مسئول ستادش را تعیین کرد و تشخیصش این بود که ستادهای انتخاباتی خودش را به اصلاحطلبان واگذار کرد و در قالب اعتدال و توسعه به هیچوجه عمل نکرد چون اداره و مدیریت ستاد انتخاباتی خودش را به آقای شریعتمداری سپرد و آقای شریعتمداری نیز تمام روسای ستادهای انتخاباتی استانها را از اصلاحطلبان شناختهشده در آن استانها انتخاب کرد. در واقع یک نوع گرایش آقای روحانی به سمت اصلاحطلبان دیده میشد ولی در انتخاب شورا میتوانست اعتدال و توسعه و اصلاحات با هم باشند که اساسا این اتفاق نیفتاد. یعنی آن ائتلافی که باید صورت میگرفت و نمونهاش را هم در تدوین لیست امید انتخابات مجلس دهم شاهد بودیم، در تدوین لیست امید شورای شهر اتفاق نیفتاد. کاملا شورای عالی سیاستگذاری از بین اصلاحطلبان فراخوان کرد و از بین همان نیروهای اصلاحطلب گزینش نامزدهای نهایی را انجام داد. الان هم تمام اعضای شورای شهر تهران چهرههای اصلاحطلب هستند و هیچ اعتدالی بین آنها نمیبینیم.
چون آقای عارف رئیس مجلس نشد، اصلاحطلبان چنین تصمیمی گرفتند که دیگر با اعتدالگرایان وارد ائتلاف انتخاباتی نشوند؟
خیر، درباره ائتلاف با اعتدالگرایان در اردوگاه اصلاحات از ابتدا اختلاف نظر وجود داشت، روشنتر بگویم از همان انتخابات مجلس دهم و نحوه تدوین لیست امید این انتقادها و اختلاف نظرها وجود داشت. خیلی از اصلاحطلبان به آن لیست انتقاد کردند و انتقادها محدود به فهرست حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر نبود؛ حتی به لیست شهرستانها هم این انتقادات وجود داشت، البته آنجا چارهای نبود. یک تفاوتی که انتخابات مجلس با انتخابات شوراها داشت این بود که در انتخابات مجلس اصلاحطلبان عملا دیگر کاندیدایی نداشتند و چهرههای شاخص جریان اصلاحات ردصلاحیت شده بودند، بنابراین مجبور شدند فراخوان بدهند. براساس این فراخوان چهرههای ناشناسی را آوردند. طبعا آنجا رویکرد دومی که داشتند این بود که مجلس را از دست برخی طیفهای حاضر در مجلس نهم بگیرند، به همین علت علاوه بر اعتدالیون، ائتلافی با اصولگرایان معتدل انجام شد. یعنی اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که نباید فرقی بین اعتدالیون و اصلاحطلبان گذاشت. بنابراین ستادهایی که در شهرستانها داشتند بهعنوان حامیان دولت نامگذاری کردند. در مجموع موضوع انتخابات مجلس متفاوت بود چون ائتلاف بین
اصلاحطلبان و اعتدالگراها شکل گرفت و بعد مطرح شد که اصولگرایان معتدل نیز به لیست ائتلاف اضافه شوند که به تایید رسید تا در حوزه انتخابیهای که نامزد اصلاحطلب یا اعتدالگرای تایید صلاحیت شده وجود ندارد، لیست امید از نامزد اصولگرای معتدل حمایت کند.
این یک ائتلافی بود که در واقع فقط بین اعتدالیون و اصلاحطلبان نبود. بین اصلاحطلبان و اعتدالیون از یک طرف و یک عده نامزد اصولگرای معتدل از طرف دیگر انجام شد. اما وقتی منتخبان لیست امید وارد مجلس شدند، تازه صفبندی آغاز شد. یعنی اصولگرایان معتدل راه خودشان را جدا کردند و برخی اعتدالیون هم به آنها پیوستند، این طرف اصلاحطلبان ماندند که فراکسیون امید را تشکیل دادند.
در واقع حرف آقای عارف به صورت نماد بود نه اینکه محور و حرف اصلی اصلاحطلبان بخواهد باشد. اصلاحطلبان از قبل بحثهایی داشتند، و تصمیمشان بر این شد که از هویتشان عبور نکنند چون لیستی که در انتخابات مجلس دهم بسته بودند خدشه به هویت اصلاحطلبی وارد کرد اما در انتخابات شوراها وقتی کاندیدای اصلاحطلبان تایید شدند و همه چهرههای اصلاحطلب حضور داشتند، اصلا اصلاحطلبان نیازی ندیدند که بخواهند برای بستن لیست به فکر جذب نیروهای دیگر جریانات هم باشند. آنجا بود که دیگر بحث عوض شد و خود به خود دیگر شورای عالی سیاستگذاری با همان هویت اصلاحطلبی کار خودش را انجام داد.
آیا اصلاحطلبان از اینکه حزب اعتدال و توسعه رفیق نیمه راه شد، ناراحت هستند یا فکر میکنند دیگر کمبود نیرو یا مساله ردصلاحیت ندارد، یعنی به این توانمندی رسیدند که حتی اگر ردصلاحیتی هم صورت بگیرد به اندازه کافی تأمین نیرو را در سراسر کشور انجام میدهند، در واقع کدام یک از دو دیدگاه یادشده مطرح است؟
یکی همین قضیه است که اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که با حفظ هویت اصلاحطلبی وارد عرصه انتخابات شوند و اجازه دهند جریانات دیگر هم مستقلا عمل کنند اما نکته مهمتر این است که دیگر خطری تحت عنوان وجود برخی طیفها در مجلس وجود ندارد تا برای حذف آنها نیاز به صفبندی باشد.
یعنی سر رفیق نیمه راه بودن اعتدالگراها نیست که اصلاحطلبان میخواهند اعتدالیون را کنار بگذارند؟
خیر، این یک دلخوری یا نقاری بود که پیش آمد اما بحثهای مبنایی همانی است که عرض کردم. از ابتدا هم مطرح بود که اصلاحطلبان همواره با حفظ هویت خودشان وارد عرصه کارزار انتخاباتی بشوند، آن لیست امید هم مورد وفاق اصلاحطلبان نبود و خیلیها به آن انتقاد داشتند.
اگر رقابتی بین اعتدالیون و اصلاحات شکل بگیرد، پایگاه رایی که ائتلاف آنها را به قدرت رساند تضعیف نمیشود؟
اصل موضوع بحث ریاستجمهوری بود که به هر حال برگزار شد و آقای روحانی هم دیگر برای ریاستجمهوری احتیاج به مراجعه به آرای عمومی ندارد. دولت آقای روحانی از جهت خیلی از اصلاحطلبان نگران نیست و دغدغه ندارد چون میداند اصلاحطلبان خطری برای دولت محسوب نمیشوند. اصلاحطلبان در راستای سیاستهای اصلاحطلبی اولا همراه دولت هستند و از دولت هم حمایت میکنند، اگر مجلس یازدهم تشکیل شود همه نمایندگانش نیز اصلاحطلب باشند، هیچ وقت در مقابل آقای روحانی صفآرایی نخواهند کرد. البته مطالبات مردم را پیگیری میکنند ولی این طور نیست که مجلس برای آقای روحانی مانع باشد.
آقای روحانی یک پایگاه رایی دارد که میتواند پشت سر اعتدالیون قرار بگیرد، در این صورت اصلاحطلبان ضرر نمیکنند؟
پایگاه رای آقای روحانی اصلاحطلبی است.
یعنی در رقابتی که میخواهد بین اصلاحات و اعتدالیون انجام شوند اصلاحطلبان ضرری نمیکنند؟
خیر، اصلاحطلبان اصلا ضرر نمیکنند. اصلاحطلبان تصمیم گرفتند با حفظ هویت خودشان از آقای روحانی حمایت کنند. منتها یکسری توقعات و انتظاراتی هم داشتند. اصلاحطلبان پایگاه رای خودشان را دارند. قطعا باید پاسخگوی دعوت مردم برای رفتن پشت آقای روحانی باشند. یعنی آقای روحانی طبعا اگر نخواهد به تعهدات خودش عمل کند، اصلاحطلبان تحت فشار قرار میگیرند.
در واقع شما میگویید اگر رقابت سه ضلعی بین اعتدالیون، اصلاحطلبان و اصولگرایان در انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام شود، اکثریت را چه جناحی در مجلس خواهد داشت؟
اصلاحطلبان اکثریت را در مجلس یازدهم خواهند داشت. همچنان که تا الان نشان دادهاند چنین قابلیتی را دارند. اصلا مردم انتخاب کردند و انتخاب مردم گفتمان و رویکرد اصلاحطلبی است.
اما در مجلس دهم با وجود ائتلاف اعتدال-اصلاحات، ۱۶۸ منتخب از لیست امید بر کرسیهای سبز پارلمان جلوس کردند حال آنکه اصولگرایان ۱۲۲ کرسی به دست آوردند. یعنی با این وجود پیشبینی میکنید حتی اگر ائتلافی بین اعتدالگرایان و اصلاحطلبان پیش نیاید، اصلاحطلبان در مجلس یازدهم اکثریت خواهند بود؟
بستگی به این دارد که کاندیداهای اصلاحطلب ردصلاحیت نشوند.
نکته همینجاست، برخی اصلاحطلبان میگویند باید اقتضایی عمل کرد یعنی اول ببینیم شوراینگهبان در بررسی صلاحیت نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی چگونه عمل میکند، اگر رویکردش انقباضی باشد دوباره اصلاحطلبان چارهای جز ائتلاف ندارند. اگر انبساطی عمل کند، میشود با لیست مستقل و یکدست اصلاحطلب وارد صحنه رقابت سال ۹۸ شد. بهعبارت دیگر زود نیست از الان درباره دو سال آینده آقای عارف اعلام استقلال و پایان ائتلاف اعتدال و اصلاحات را اعلام کرد؟
دلیلی ندارد که از الان اعلام موضع شود، باید دید شرایط چه پیش میآید یعنی ببینیم شرایط به کدام سو میرود و تمایل اعتدالیون چطور است. بهعبارت دیگر گرایش اعتدالیون هم در این مساله تعیینکننده است. اگر تمایل مثبت به ائتلاف داشتند آن زمان اصلاحات و اعتدال مینشینند و با هم صحبت میکنند.
احتمال دارد این صحبتی که آقای عارف درباره حضور مستقل اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی تا دو سال آینده تغییر کند و دوباره اعتدال و اصلاحات به سمت همگرایی و ائتلاف بروند؟
بله، چون جمعبندی و تحلیل آقای عارف درباره وضعیتی است که الان در آن قرار داریم. آقای عارف از طرف شورای عالی سیاستگذاری اعلام موضع نکرد. شورای عالی سیاست گذاری برای انتخابات مجلس یازدهم اصلا تشکیل نشده است و معلوم هم نیست برای آن انتخابات مجموعهای تحت عنوان شورای عالی سیاستگذاری وجود داشته باشد، پس باید دید اصلاحطلبان چه ساختاری را پیشبینی میکنند؛ اتاق فکر است یا شورای عالی سیاستگذاری فعال خواهد شد. چه ترکیبی دارد. در آن ترکیب چه تصمیمی میگیرند. الان صحبتهای آقای عارف موضع رسمی از طرف شورای عالی سیاستگذاری تلقی نمیشود.
آقای عارف گفته که نگاه شورای نگهبان به اصلاحطلبان در مقایسه با سال ۹۴ تغییر کرده است نظر شما چیست؟
تا ما به انتخابات مجلس یازدهم برسیم این مساله مشخص نمیشود. مگر اینکه در قوانین انتخابات تغییراتی به وجود بیاید که آقای عارف دنبال این است. آقای عارف امیدوار است که در قانون انتخابات یکسری اصلاحات به وجود بیاید که در آن حق و حقوق کاندیداها حفظ شود.
یعنی هدف آقای عارف این است که قانون جامع انتخابات که لایحهاش از طرف دولت تقدیم مجلس شد، به تصویب برسد؟
یعنی یک مورد این است که الان شورای نگهبان برای تایید یا ردصلاحیت نامزدها چه مبنایی دارد؟ مبنایش احراز صلاحیت است. چون تعداد زیادی ثبتنام میکنند و شورای نگهبان نمیتواند تمام این نامزدها را احراز صلاحیت کند، به ردصلاحیت آنها اقدام میکند. در حالیکه قبلا مبنا احراز عدم صلاحیت بود یعنی وقتی صلاحیت نامزدی رد میشد پروندهاش به شورای نگهبان میرفت و اینطور نبود که شورای نگهبان در همان ابتدا بخواهد همه کاندیداها را بررسی صلاحیت کند.
در سیاستهای کلی ابلاغی انتخابات نیز آمده است که شورای نگهبان وقت بیشتری را باید به بررسی صلاحیت نامزدها اختصاص دهد؟
حتی اگر زمان بررسی صلاحیت نامزدها نیز افزایش پیدا کند، مساله حل نمیشود. مثلا اگر سه هفته فرصت بررسی صلاحیت نامزدها دو برابر شود، باز هم زمان برای بررسی و احراز صلاحیت ۱۳ هزار نامزد کم است. پس یکی از اشکالات اصلی همینجاست. قانون قبلا احراز عدم صلاحیت توسط شورای نگهبان بود الان شده احراز صلاحیت توسط شورای نگهبان و این باید تغییر کند. به عبارت دیگر دوباره قانون باید اصلاح و احراز عدم صلاحیت نامزدها ملاک ردصلاحیت باشد.
اگر شورای نگهبان نپذیرد، چه اتفاقی میافتد؟
اصلاح قانون در اختیار مجلس است.
اما مصوبه مجلس باید به تایید شورای نگهبان برسد؟
شورای نگهبان برای رد این مصوبه یا باید اشکال نقض قانون اساسی یا مغایرت با موازین شرعی بگیرد که چنین موضوعی نه نقض قانون اساسی است و نه با موازین شرعی مغایرت دارد چون قبلا وجود داشته است.
اگر شورای نگهبان حاضر نشود طبق این مصوبه محدودیتی در قدرت نظارتی خودش در انتخابات ایجاد کند یا حداقل برای آنکه قانونی شدنش زمان بر شود روی نظر مخالف خود بایستد و مصوبه با اصرار مجلس به مجمعتشخیص مصلحت نظام برود، آنجا معلوم نیست به چه سرنوشتی دچار میشود؟
چون این قانون قبلا جاری و ساری بود و مدتها اعمال شد و شورای نگهبان هم قبلا آن را تایید کرد، تحت این عنوان ایرادی از نظر قانون اساسی و شرعی نمیتوان به آن گرفت. ضمن آنکه آقای دکتر عارف فکر میکند میتواند با هماهنگی شورای نگهبان این کار را انجام میدهد.
بر همین اساس آقای عارف اعلام کرد وارد رایزنی با شورای نگهبان میشود؟
بله، آقای عارف چنین رویکردی دارد تا با هماهنگی شورای نگهبان این معضل برطرف شود.
آیا این رایزنی موفقیتی در پی خواهد داشت؟
شرایط بهگونهای است که باتوجه به آسیبهای اجتماعی که دیدیم و کاهش سرمایه اجتماعی، بالاخره باید حاکمیت یک گرایش مثبتی به جریانات سیاسی نشان بدهد و میدان را برای مشارکت جریانات سیاسی فراهم کند. از این نظر فکر میکنم این شدنی باشد.
اینکه نظر آقای عارف را که نگاه نهادهای حاکمیتی نسبت به اصلاحطلبان مثبت شده است قبول دارید؟
بله. این همان مسالهای است که عرض کردم.
یعنی در انتخابات سال ۹۸ نگاه منفی گذشته را نسبت به اصلاحطلبان شاهد نخواهیم بود؟
این طور الان ارزیابی میشود. به نظر میآید انشاءالله، آینده اینطور باشد.
آن زمان دست اصلاحطلبان برای تدوین لیست انتخاباتی برای مجلس پر خواهد بود؟
قطعا دست اصلاحطلبان پر خواهد بود.
اگر اصلاحطلبان خیالشان از تایید صلاحیت نامزدهای این جریان راحت باشد این مساله همچون انتخابات شوراها به معضلی تبدیل نمیشود که آنقدر تعداد نامزدها زیاد بود که وقتی فهرست نهایی اعلام شد خیلیها از شورای عالی سیاستگذاری دلخوری پیدا کردند؟
عرض کردم تغییر ساختار شورای عالی سیاستگذاری بر همین مبنا ضروری به نظر میرسد. بله این ضعف وجود داشت و باید برطرف شود.
تا دلخوریهایی مثل انتخابات شورای شهر به وجود نیاید.
بله. ضمن آنکه شورای عالی سیاستگذاری نباید نقش شورای نگهبان را پیدا کند و خودش یکسری را تایید و یکسری را رد کند.
یعنی از الان اصلاحطلبان باید دنبال مکانیسم انتخاباتی سال ۹۸ باشند؟
بله.
محوریت باید با احزاب باشد تا اشخاص؟
نمیدانم به کجا میرسند ولی این تغییر رویکرد ضروری است و اتفاق خواهد افتاد.
برخی معتقدند وقتی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با ساختاری حزبیمحور وجود دارد و شخصیتهای حقیقی جریان اصلاحات نیز باید به سمتی بروند که در قالب حزب حضور پیدا کنند، دیگر تداوم فعالیت شورای عالی سیاستگذاری مفهوم و معنایی نخواهد داشت.
بله، ممکن است اینطور شود اما هنوز معلوم نیست. یعنی اصلاح ساختار به نفع احزاب و به کاهش نقش شخصیتهای حقیقی انجام خواهد شد.
ارسال نظر