موقع شناسی از ویژگیهای درک سیاسی است. پختگی یک جریان سیاسی را باید در بزنگاههای انتخاب آن سنجید. یک جریان سیاسی ریشهدار با تکیه بر تجربهها و تشخیصهایش میداند چه هنگام باید از فرصتها موقعیت ساخت و در تحقق اهداف خود، از چه شیوههای معقول و مطالعه شدهای بهره گرفت.
روزنامه ابتکار: موقع شناسی از ویژگیهای درک سیاسی است. پختگی یک جریان سیاسی را باید در بزنگاههای انتخاب آن سنجید. یک جریان سیاسی ریشهدار با تکیه بر تجربهها و تشخیصهایش میداند چه هنگام باید از فرصتها موقعیت ساخت و در تحقق اهداف خود، از چه شیوههای معقول و مطالعه شدهای بهره گرفت.
در اینحال، جریانهای سیاسی با سه رویکرد تعریف میشوند: حافظان وضع موجود؛ اصلاحگران و نوسازان در خدمت به تقویت و تحکیم نظام سیاسی و وفاق عمومی؛ و سرانجام، تجدیدنظر طلبان.
اصلیترین مشکل دولت اعتدال - بهویژه در دوره دوم - تعامل با دوجریان است؛ یکی که خواستار ابقاء و استمرار وضع گذشته با همه کاستیهای آسیب زننده آن به ساختار و سامان سیاسی ـ اقتصادی کشور است. این جریان منافع از دست رفته و یا در آستانه خطر خود را بر همه راهکارها و مصلحتهای لازم برای نوسازی در ساختار نظام ترجیح میدهد. جریان دیگر، طیفهایی هستند که با نادیده گرفتن مختصات گفتمان اعتدالی، اصلاحگری و نوسازی را با آهنگی تند و نزدیک به رویکردهای تجدیدنظر طلب از دولت مطالبه میکنند.
رئیسجمهور روحانی نه در رقابتهای انتخاباتی و نه اکنون هرگز دیدگاههای خود را در قالب محافظهکاری یا تجدیدنظر طلبانه بیان نکرده است. آنچه او در دوره نخست و بالتبع دوره دوم تاکید داشته، نوسازی بر سیاقی است که بتواند ضمن کنترل و کاستن از شکاف میان گرایشهای متعارض، امکان تغییرات را با موقع سنجی و ظرفیتهای موجود فراهم کند. بنابراین، درک ایستادگی او در خط میانه و تاکید بر اصول جاری در دولت اعتدال از جمله ویژگیهای تشخیص سیاسی است که لازم است خاصه، جریانهای حامی به آن توجه کنند.
مهمتر اینکه برخی طیفها میان فضای رقابتهای انتخاباتی و دوران استقرار دولت مرز نمیگذارند. تصور این گروه آن است که اقدامهای رئیسجمهور منتخب باید با همان شوری باشد که در گرماگرم رقابتهای انتخاباتی وجود داشت. درحالی که هنر و ورزیدگی سیاسی نه پیروی از شور برای اجرای سیاستها بلکه استواری در اصول و در اینحال کنترل سامان سیاسی ـ اجتماعی است.
رویکرد دولت منتخب را باید در تصمیم و اقدامهای آن در نه تنها اقتصاد، بلکه سیاست، اجتماع و فرهنگ قضاوت کرد. تمرکز بر حاشیهها، جریانهای سیاسی را از درک عمق استراتژی دولت که مشی خود را «اعتدالی» خوانده و براین اساس رای اعتماد مردم را کسب کرده، منحرف میکند. نقطه کانونی تحلیل دولت دوازدهم باید اصولی باشد که تاکنون هیچ نشانی از تخطی درآن بروز نکرده است.
پختگی نزد جریانهای سیاسی در وهله نخست، عبور از شکلگراییها و درک هسته اتفاقاتی است که درحال وقوع است. نظم بخشی به سیستم مالی و بانکی کشور، مسدود کردن فعالیت شبکهها و موسسههای مالی خارج از کنترل، مبارزه با قاچاق کالا و کاهش ۱۵ میلیارد دلار از حجم آن، اراده محکم برای بازگشت بخش خصوصی به پیکره اقتصادی و مبارزه با خصولتیها، شفاف سازی اقتصادی و اراده بر گسترش فرهنگ پاسخگویی، تعیین تکلیف در میان تصمیمسازان اقتصادی، تاکید برحقوق مدنی آحاد اقوام ایرانی، تنشزدایی در روابط خارجی، حفظ و گسترش شبکههای ارتباطی، توزیع عادلانه منافع میان ساکنان چهارگوشه کشور، ایجاد فرصتهای تازه برای طبقاتی که تا همین گذشته نزدیک دیده نمیشدند و... مواردی است که میتواند رویکرد و اقدام دولت را در بزنگاه کنونی محک بزند.
وهله دوم، مراقبت از پایبندی دولت و حمایت از استمرار اصلاحات و تغییراتی است که توانسته مشروعیت آن را نزد عموم مردم پایدار کند. بنابراین جریانهای سیاسی با موقع شناسی و درک آنچه در حال انجام است، باید فرصت لازم را برای دولت قائل شوند. اصلاحگری، تجدیدنظر طلبی نیست. اصلاحگری در چارچوب اعتدال، امری زمانبر است که دو ویژگی دارد؛ مهارت سیاسی و داشتن حوصله بدون افتادن در دام حاشیهها.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر