محمداحسان رحیمی نژاد . پزشک و محقق در روزنامه شرق نوشت: هر روز خبرهای تازه. از آدمهای آشنای دیروز و ناآشنای امروز. چهرههایی خمیده. موهایی ریخته و امیدهایی ازدسترفته. آدمهایی که اگر عکسها نبودند، دیگر تنها خاطرهای محو از چهرهشان به یاد داشتیم. نامها را مرور کنید.
محمداحسان رحیمی نژاد . پزشک و محقق در روزنامه شرق نوشت: هر روز خبرهای تازه. از آدمهای آشنای دیروز و ناآشنای امروز. چهرههایی خمیده. موهایی ریخته و امیدهایی ازدسترفته. آدمهایی که اگر عکسها نبودند، دیگر تنها خاطرهای محو از چهرهشان به یاد داشتیم. نامها را مرور کنید.
بهت ناشی از فیلم نوروزی استاد شجریان یادتان هست؟ آن تن نحیف حجازی روی صفحه اول روزنامهها چطور؟ و عکسی چروک از صورت ستاره سینمای دهه هفتاد در مراسمی. و فراموش نکنیم که آخرین قصه استاد کیارستمی تنها از یک پولیپ شروع شد. و امروز، علیرضا رجایی عزیز که این بختک، چشمش را گرفت. البته رسانه در ذات عادل نیست.
این عکسهای ناآشنا، قصه آشنای زندگی میلیونها آدمی است که نمیدانیم در کدام وقت روز یا در کدام شبهنگام، در چشمبرهمزدنی، ستاره بختشان افول میکند و دچارش میشوند. عددها ویران کنندهاند. ولی کاش فقط چند عدد بودند. بین سالهای ٢٠٠٤ تا ٢٠٠٨، در طول فقط پنج سال، ٣٠١هزارو ٥٥ قصه بهتآور در ایران داشتهایم که نه رسانهای داشتهاند، نه عکسی و نه حمایتی,١ دقیقا مشخص نیست چه تعداد از آنها به وخیمترین شکل ممکن رفتهاند.
با اندامی قطعشده، صورتهایی تخلیهشده، سینههایی عفونتکرده، رودهها و معدههایی برداشتهشده، سرهایی بییادوخاطره. و تنها خدا میداند چند نفرشان را میشد نجات داد. با اطلاعرسانی همگانی، تشخیص زودتر، پیشگیری، غربالگری یا درمان پایدارتر و بههنگامتر. و کیست که نداند در سالهای اخیر، این سونامی سهمگینتر از قبل شده است و مرگبارتر هم خواهد شد. سالانه حدود ٣٠ هزار نفر در ایران از بیماری سرطان میمیرند٢ و با توجه به پیرشدن جمعیت، با وجود پیشرفت در پیشگیری، تشخیص و درمان، تا سال ٢٠٢٠، یعنی فقط سه سال دیگر، این رقم به ٦٢ هزار نفر در سال افزایش مییابد.
در سال ٢٠٠٤ از هر صدهزار ایرانی، ٩٠ نفر دچار سرطان میشدند که این عدد در سال ٢٠٠٨ به ١٤٢.٥ نفر در هر صدهزار نفر رسید. آری، رسانه در ذات عادل نیست. ولی ما میتوانیم عادلانهترین نوع ممکن را از آن بسازیم. میتوانیم با گوشیهایمان، همانها که بهسادگی در جیب یا در دست داریم، در کنار کمپینهایی ضروری چون یوز ایرانی، به سرطان، این سنگ بلای جدید از منجنیق فلک مدرنیته، هجوم بیاوریم.
کمپینهایی برای پیشگیری از آن بسازیم. برای ترویج نحوه صحیح زیستن، برای استفاده کمتر از فستفودها، برای آلودگیهای کمتر محیطزیستی، برای مبارزه با دخانیات، این افیون حقیقی تودهها، برای اطلاعرسانی درباره غربالگریهای معمول؛ سینه، پروستات، کولون، معده و... برای آموزش علائم سرطان. برای درخواست از دولت برای تأمین منابع مالی غربالگری. از همین یارانههای بیمصرفی که جز در دهکی خاص، چیزی غیر از هدررفت منابع نیست.
برای پاسداری از حقوق بیماران و کمک به نظام سلامت، که این بار گران را نمیتوان تنها برداشت. کمپینهایی برای سلامت خودمان، خویشاوندانمان، هنرمندانمان و همه آنهایی که دوستشان داریم و میخواهیم باشند و جز به دیدن کهولت، راضی به نبودنشان نیستیم. بیایید پایان دهیم به این سهلانگاری دستهجمعی. یا بهتر بگویم، خودکشی دستهجمعی؛ که چیزی ارزشمندتر از جان آدمی نیست.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
این غده سر دراز دارد ! روزی که همه دنیا به دنبال مصرف کمترین مقدار سموم و کود شیمیایی هستند ، ما در این مملکت بی حد و حصر بریز و بپاش میکنیم ، چاره ای هم ندارند کشاورزان ! وزارت جهاد کشاورزی داریم اما طی این همه سال نیامدند کم کم روش ها رو عوض کنند در عوض رفتند کارخانه تولید کود و سم ساختند، این میشود که نباید میشد .
حالا این یک نمونه است ، وجود اقتصاد ضعیف و بیمار که هر شخصی در آن به فکر سود بیشتر است و برایش فرقی نمیکند که تولیدات او با جان مردم سر و کار دارد ! من جمله خودرو بی کیفیت با استاندارد آلایندگی ضعیف و قص علی هذا .
این قصه در این مملکت سر دراز دارد ...
تنها چاره اش از دید بنده خود را تافته ای جدا بافته کردن است و کلا از بیخ و بن لایف استایل خود را تغییر دادن .
والا تغییر این سیستم از بنیاد از عهده من و شما نوعی خارج است .
نظر کاربران
این غده سر دراز دارد ! روزی که همه دنیا به دنبال مصرف کمترین مقدار سموم و کود شیمیایی هستند ، ما در این مملکت بی حد و حصر بریز و بپاش میکنیم ، چاره ای هم ندارند کشاورزان ! وزارت جهاد کشاورزی داریم اما طی این همه سال نیامدند کم کم روش ها رو عوض کنند در عوض رفتند کارخانه تولید کود و سم ساختند، این میشود که نباید میشد .
حالا این یک نمونه است ، وجود اقتصاد ضعیف و بیمار که هر شخصی در آن به فکر سود بیشتر است و برایش فرقی نمیکند که تولیدات او با جان مردم سر و کار دارد ! من جمله خودرو بی کیفیت با استاندارد آلایندگی ضعیف و قص علی هذا .
این قصه در این مملکت سر دراز دارد ...
تنها چاره اش از دید بنده خود را تافته ای جدا بافته کردن است و کلا از بیخ و بن لایف استایل خود را تغییر دادن .
والا تغییر این سیستم از بنیاد از عهده من و شما نوعی خارج است .