توسعه صنعتی و شهری به سرعت در حال شکلگیری است و هیچ آثاری از تطبیق الگوی توسعه با فعالیتهای اکوسیستم دیده نمیشود. کشور ما با توجه به آمارهای جهانی جزو ۱۰ کشور اول دنیا به لحاظ تنوع و حجم وسیع خسارات ناشی از حوادث طبیعی است.
میثم جعفر زاده در روزنامه ایران نوشت: توسعه صنعتی و شهری به سرعت در حال شکلگیری است و هیچ آثاری از تطبیق الگوی توسعه با فعالیتهای اکوسیستم دیده نمیشود. کشور ما با توجه به آمارهای جهانی جزو ۱۰ کشور اول دنیا به لحاظ تنوع و حجم وسیع خسارات ناشی از حوادث طبیعی است که در این میان سیل و خسارات ناشی از آن سهم بسزایی را به دوش میکشد.
سیل در حقیقت افزایش ارتفاع آب رودخانه و مسیل و بیرون زدن آب از آن و اشغال بخشی از دشتهای حاشیه رودخانه است که باعث خسارات و تلفات مالی و جانی میشود. با توجه به این مقدمه، یک سؤال مهم در ذهن ایجاد میشود؛ آیا سیلاب به مانند حوادث طبیعی دیگر همچون زلزله، طوفان و سونامی و... یک تهدید است؟
بررسیهای علمی و تجربیات مدیریت سیلاب نشان میدهد که جنس سیل کاملاً متفاوت از سایر حوادث طبیعی است و اگر مدیریت علمی و صحیح انجام شود، نه تنها یک تهدید، که یک فرصت طلایی برای سیراب کردن سفرههای زیرزمینی، مدیریت مخازن سدها برای آب شرب و کشاورزی و... است. اما سؤال اساسی اینجاست که چرا در کشور ما همواره سیل به عنوان یک تهدید مطرح میگردد؟
متأسفانه نبود اعتماد دستگاههای اجرایی و تصمیمگیر کلان به یافتههای محققان در حوزه مدیریت سیلاب و نبود مدیریت یکپارچه و واحد مهندسی سیلاب هر روز کشور را به ورطه پرتگاهی میبرد که باید در انتظار خسارات سنگین بیشتری باشیم.
سازمان مدیریت بحران کشور به عنوان متولی موضوع حوادث و سوانح هیچ قدرت اجرایی و عملیاتی، به علت نبودن اعتبار مالی مستقیم ندارد. قانون تشکیل این سازمان سالهاست که در کمیسیونهای مجلس دست به دست میشود و هر روز دستخوش تغییری جدید میشود و بیم آن میرود که از نقش شیر نه یالی بماند و نه دمی.
دستگاههای اجرایی دیگر نظیر وزارت نیرو تنها میتوانند نقشه خطرپذیری سیل را برای رودخانهها ارائه دهند و هیچگونه دخالتی در کنترل تجاوز به حریم بستر رودخانهها ندارند. عملاً هیچ نظارتی در حوزه شهرسازی در حریم بستر رودخانهها و سیلها وجود ندارد. موارد ذکر شده تنها بخش مهمی از ناکارآمدی در حوزه مدیریت سیلاب در کشور است.
باید خاطرنشان کرد تغییر اقلیم به وجود آمده در جهان نشان میدهد که باید منتظر حوادث بیشتری باشیم و با این سبک مدیریت نه تنها نمیتوانیم حوادث را مدیریت کنیم بلکه خسارات ناشی از حوادث هر روز بیشتر میشود. مدیریت واحد کارآمد در سطح ملی که دارای قدرت اجرایی بالا باشد، حلقه مفقوده این کلاف سردرگم است. به لحاظ ساختاری با همین وضع موجود هم میتوان با کمی توجه بیشتر و برنامهریزی دقیقتر شرایط را از تهدید به فرصت تبدیل کرد. شاید اگر نمایندگان مردم در حوادثی همچون سیلاب در کنار مدیران عملیاتی بودند امروز حداقل تصویب اساسنامه سازمان مدیریت بحران کشور در مجلس مرهمی بود بر زخم مدیریت ناکارآمد آن.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
ازهرکدام مدیران این بخش بپرسید،واژه سیل گیر را نمیدونن،چه برسه به آنکه بدانند به چه دردی میخورد
وقوع سیل بدلیل اصولی ساخته نشدن خیابونها و خونه هاست .اگر حریم رودخونه ها حفظ بشه و شیب خیابونها و جوبها درست باشه اینجوری نمیشه