علی نصیریان بازیگر با سابقه و سینما و تئاتر به تازگی در گفتوگو با هفته نامه «صدا» ضمن انتقاد از سانسور در سینمای ایران میگوید که از بسیاری از داستانهای ادبیات میتوان اقتباسهای خوبی انجام داد اما ممیزی مجال این کار را نمیدهد.
آی سینما: علی نصیریان بازیگر با سابقه و سینما و تئاتر به تازگی در گفتوگو با هفته نامه «صدا» ضمن انتقاد از سانسور در سینمای ایران میگوید که از بسیاری از داستانهای ادبیات میتوان اقتباسهای خوبی انجام داد اما ممیزی مجال این کار را نمیدهد. به گفته او اوایل انقلاب داریوش مهرجویی قصد داشت، داستان «همسایهها» احمد محمود را در قالب یک سریال بسازد اما به او اجازه ندادند. او معتقد است سانسور نمیگذارد هنرمندان ببینند، بخوانند و انتخاب کنند.
علی نصیریان درباره علاقهاش به کتابهای صادق هدایت میگوید: «من شیفته هدایت بودم. هنوز هم داستان های او را خیلی دوست دارم. نوع زیان و قصه های هدایت در آن زمان خیلی برای همه تازگی داشت چون نشأت گرفته از زندگی مردم بود... داستان های هدایت از بطن زندگی مردم بود. مثلا «مرده خورها»، «محلل»، «سایه روشن»، «داش آکل» و ... برگرفته از زندگی مردم بود و همان حال و هوا و موقعیت را مجسم می کرد. جدا از این، نوشته های او زبان متفاوتی با تئاترهای آن دوره داشت. زبان تئاتر آن روز یا قرن نوزدهمی و دکلاماسیون بود یا به شیوه تئاترهای لاله زار، سبک و سطحی بود و از عمق واقعیات زندگی مردم سرچشمه نگرفته بود و جنبه های فانتزی داشت.»
علی نصیریان در پاسخ به این پرسش که آیا تا کنون تمایل داشته که از داستانهای ادبیات فارسی، اقتباسی برای کارهای سینمایی انجام دهد، گفت: «داستان های زیادی خواندم که آنها را دوست داشتم. از کارهای گلشیری و دولت آبادی آثاری خواندم که برایم جذاب بوده، اما بعضی موقع ها متن هایی هست که نمی شود آنها را اجرا کرد. یکی از مواردی که می توانیم از آنها در سینما و تئاتر خیلی استفاده کنیم اما متاسفانه نظام سانسور مجال نمی دهد، اقتباس از ادبیات است. ما داستان های خیلی خوب و ادبیات غنی داریم اما نمی گذارند.»
این بازیگر در ادامه این موضوع میگوید: «اوایل انقلاب مهرجویی می خواست «همسایه ها»ی احمد محمود را کار کند. حتی پنج، شش اپیزودش را هم برای سریال نوشت اما نگذاشتند. خیلی هم متن جذاب و گیرایی بود. تمام مشکل ما این است که سانسور اجازه اندیشیدن به ما نمی دهد و نمی گذارد فکر کنیم. ما را در چارچوبی نگه می دارد و نمی گذارد ذهن مان باز شود، بخوانیم، ببینیم و انتخاب کنیم. در نتیجه فضای کار هنری هوای تازه ندارد. این هوای تازه مستلزم گفتگو، نوشتن و نگاه است که متاسفانه نداریم. ما خیلی عقبیم.»
بازیگر «بوی پیراهن یوسف» درباره وجود پیچیدگی در کاراکترهایی که او در آنها به ایفای نقش میپردازد توضیح میدهد: «مثلا قاضی شارح سریال «سربداران» یا بزرگ آقای «شهرزاد» منفی اند اما چنان اعتماد به نفسی دارند و با ابهت و از جانب حق حرف می زنند که تماشاگر شک می کند مبادا حرف آنها راست باشد؟ واقعا تماشاگر نمی داند با آنها چطور برخورد کند. میدانم که بخشی از اینها به شخصیت پردازی ربط دارد اما ریزه کاری هایی که آن نقش را باورپذیر می کند به خود شما ربط دارد. در مصاحبه ای خواندم که محمد علی نجفی گفته، در «سربداران» ما می خواستیم شیخ حسن جوری قهرمان شود اما قاضی شارح قهرمان شد!»
او در ادامه تاکید میکند: «برای من جذابیت نقش در پیچیدگی اش است. در زیر و بم ها و متفاوت بودنش است. نقش هایی را که یک لایه و یک دست و صاف و مستقیم باشند، دوست نداریم. نقش منفی و مثبت یا کمدی، جدی یا تراژیک برای من مطرح نیست. شخصیت باید برای من شخصیت جذابی باشد. مثلا من از خاخام «شکارچی شنبه» خیلی خوشم می آمد. این شخصیت را دوست داشتم برای این که خیلی پیچیده بود و زیر و بم داشت یا مثلا قاضی شارح که یکدست و یکنواخت نبود.»
نصیریان که این روزها در نمایش «اعتراف» به کارگردانی شهاب حسینی به روی صحنه میرود، درباره ویژگیهای نقش کشیش این نمایش میگوید: «این شخصیت هم برایم جذاب بود و در آن کمی پیچیدگی وجود دارد. به همین دلیل آن را دوست دارم چون می دانید که از روی فیلم نوشته شده است. با آقای شهاب حسینی هم در سریال «شهرزاد» آشنا شدم. قبل از آن نمی شناختم شان و با ایشان کار نکرده بودم. از فرهنگ، ادب، سلوک، رفتار و نگاهش خیلی خوشم آمده بود. (شهاب حسینی) به من پیشنهاد کرد که نقشی در تئاتر «اعتراف» وجود دارد اما گفتم که بازی در تئاتر برای من خیلی سنگین است. گفت این شخصیت بیشتر در صحنه نشسته است به خاطر خود شهاب، متن، شخصیت و این دیالوگی که بین این دو نفر جریان دارد، بازی در این نمایش برای من جذاب بود.»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر