چرا معاون نجفي ناچار به پاسخگويي شد؟
كمتر از ۲۴ ساعت بعد از انتصاب سميع ا... حسينى مكارم، به معاونت شهرداري تهران، او ناچار به پاسخگويي شد. بعد از اينكه نجفي او را به معاونت خود منصوب كرد، اعتراضات آغاز شده بود. نكته اينجاست: چرا او امروز ناچار به پاسخگويي مي شود اما در گذشته اينگونه نبود؟
اعتراض فعالان سياسي و مجازي به اين انتصاب، از اين جهت بود كه نام او در ميان نام افرادي بود كه املاك نجومي دريافت كرده بودند. آنها از نجفي سوال ميكردند كه چرا بايد چنين فردي از سوي وي انتخاب شود؟ صرفنظر از اين انتقاد، قصد من اين است كه اين موضوع را از زاويه ديگري نگاه كنم.
در پاسخ به اين اعتراضات، آقاي حسيني مكارم توضيحاتي را منتشر كرد. از نظر من مهم نيست توضيحات او قانع كننده هست يا نه؟ او البته به نوعي سعي كرده تا خود را براي رهايي از انتقادات، داراي مواضع اصلاحطلبانهاي بداند كه «هرگز از آن عدول نكرده است». صحت و سقم ادعاهاي او همانگونه كه خودش خواسته در بررسي هاي بعدي اعضاي شوراي شهر مشخص خواهد شد. اما نكته مهم اين است كه او امروز «ناچار به پاسخگويي شد».
سميع ا... حسيني و تمام آنها كه نامشان در ليست املاك نجومي آمده بود، تا ديروز احساس نميكردند بايد به مردم «توضيح دهند» چراكه «قدرت» را در جاي ديگري ميديدند. برخي از اعضاي آن ليست هيچ جوابي براي اعتراضات مردم نداشتند. همچنان كه ديديم شهاب مرادي از سر ناچاري صفحه شخصي خودش را بست. او نه تنها توضيحي نداد، بلكه با بياعتنايي به مردم از پيش چشمشان هم كنار رفت.
اينكه چرا در آن روزها امثال سميع ا... حسيني احساس نيازي به پاسخگويي به افكارعمومي نداشتند، با اين حال امروز ناچار به پاسخگويي ميشود، پاسخش در انتخابات هاي اخير است. حسينيها و شهابمراديها ميدانستند كه با راي مردم بر صندلي رياست يا معاونت تكيه نزدهاند. براي همين هم آن روزها قدرت را نه در نزد مردم، بلكه در مقامات بالاتر ميديدند.
آن روز اين باورشان اين بود كه تنها اگر از سوي مقامات بالاتر، يا مقامات قضايي مورد بازخواست قرار گرفتند بايد پاسخگو باشند. براي همين لحظهاي به اين فكر نميكردند كه بايد توضيحاتي را نوشته و براي مردم ارائه كنند. اما امروز شرايط يك تفاوت اساسي كرده است.
ارسال نظر