روزنامه آرمان: این روزها دولتمردان در پی بررسی راهکارهایی برای مشکلات کشور در حوزههای مختلف هستند و همه همچون رئیسجمهور امیدوارانه چشم به آینده پیش رو دارند. از این روست که همه نوید خبرهای خوش و افقی روشن میدهند.
گرچه در این بین بسیاری نیز هستند که شرایط جامعه را رصد میکنند و به ارزیابی کابینه معرفی شده پرداخته و تحقق وعدههای رئیسجمهور را دنبال میکنند. اگر بگوییم که این کابینه حداقلیترین کابینه ممکن برای پیشنهاد به مجلس بود سخنی به گزافه نگفتهایم. در این راستا انتقادات بسیاری به رئیسجمهور برای تیم انتخاب شده در برخی حوزهها وارد میشود.
روحانی که بدون حمایت اصلاحطلبان امکان پیروزی نداشت اکنون با روش اعتدالی خود امور را میگذراند اما عملکرد این دولت به پای اصلاحطلبان نیز نوشته خواهد شد. پس آنها حق دارند که به نقد برخی عملکردها و انتصابات بپردازند. بدین جهت حمایت اصلاحطلبان از روحانی نیز تا زمانی ادامه خواهد داشت که در چارچوب وعدههای داده شده به مردم حرکت کند.
باید دید در ۴سال آینده دولت دوازدهم چگونه عملکردی خواهد داشت. برای بررسی کابینه دوازدهم، افق پیش رو و ارتباط اصلاحطلبان با دولت مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاحطلب، با «آرمان» گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
رئیسجمهور در اولین مصاحبه تلویزیونی گفت از آرامش یکماهه اخیر کشور راضی هستم و باید همیشه اوضاع به همین منوال باشد. ارزیابی شما از این سخن رئیسجمهور چیست؟
تصور من بر این است که در رسانههای اصولگرا اگر این یک ماه را رصد کنیم، با توجه به اتفاقاتی که در انتخابات افتاده بود به نظر میرسد که رقبا آتش توپخانه خود را کم کردند. بدین جهت که اگر تا پیش از انتخابات تمام تلاش خود را انجام میدادند که نتیجه دلخواهشان حاصل شود اما بعد از انتخابات و اعلام نتیجه انتخابات، جریان مقابل متوجه شکست خود شد و دریافت که به اهداف سیاسی خود نرسیده است.
البته این اتفاق همیشه میافتد؛ یعنی زمانی که شور و حال انتخابات تمام میشود و رقابت خاتمه پیدا میکند، زمان آرامشی پدید میآید که جریانهای سیاسی خود را پیدا کنند و در شرایط عادی قرار گیرند. ممکن است باز هم شرایط تفاوت پیدا کند. اینکه شاید آقای روحانی از آرامش پیشآمده در یکماهه اخیر سخن گفت به دو سه ماه قبل از انتخابات باز میگردد که رقبا با فشار زیادی ایجاد مشکل و سنگ اندازی میکردند و در این یک ماه این اتفاق مقداری محدودتر بود.
اکنون رئیسجمهور امیدوار است که پس از اتمام انتخابات رقابت نیز تمام شود. بنا نیست که ما تمام چهار سال آینده را در فضای انتخاباتی بهسر ببریم، طبیعتا اگر این موضوع اتفاق بیفتد هیچمسالهای در کشور حل نشده و سر و سامان نخواهد یافت و اساسا کشور متضرر خواهد شد. بدین جهت آقای روحانی امیدوار است که شاید جریانی که با او رقابت کرده در دوران بعد از انتخابات، رقابت را تمام کرده و به مسائل و مشکلات کشور فکر کند و بیشتر به این فکر باشد که با توجه به دولت مستقر چه کارهایی میتوان برای مردم انجام داد.
انتظار نیز این است کسانی که به انتخابات ورود پیدا میکنند آن را مانند مسابقهای ببینند که وقتی به اتمام رسید آن را رها کنند و زمانی که نتیجه اعلام شد همه همت و کمک کنند که مشکلات مردم و وعدههایی که به مردم داده شده محقق شود. البته طبیعتا حداکثر این انتظار نیز از دولتی است که مستقر میشود.
در مجموع و البته با توجه به مسائلی که در زمان معرفی کابینه پیش آمده، ارزیابی شما از رفتار آقای روحانی با اصلاحطلبان چگونه است؟
من معتقدم که آقای روحانی میتوانست کابینه را بهتر از این بچیند، اما اگر نخواهیم واقعیتها را در نظر بگیریم و همیشه شرایط ایدهآل را نگاه کنیم ممکن است که همیشه ناراضی باشیم. اولا باید این معنارا درک کنیم که شخص آقای روحانی و کابینه مطبوع او داخل جریان اصلاحات تعریف نمیشده، بنا براین دولت آقای روحانی دولت اصلاحات نیست، بلکه دولتی است که اصلاحات بهخاطر وعدههایی که به مردم داده از آن حمایت کرده است.
طبیعتا ما این انتظار را داریم که رئیسجمهور در چارچوب وعدههایی که به مردم داده همچنان حرکت کند و طبیعتا تا زمانی که در این چارچوب حرکت میکند حمایت جریان اصلاحات را خواهد داشت. از طرفی این حق را برای آقای روحانی قائل هستیم که با شرایط موجود در کشور انتخابهای خود را داشته باشد.
گرچه ممکن است جریان اصلاحات نیز افرادی را معرفی کند، اما این مساله به معنای تحمیل اراده خود به رئیسجمهور نیست. استفاده از افراد در مرحله دوم قرار دارد و در مرحله اول حرکت آقای روحانی باید در چارچوب وعدههایی باشد که به مردم داده، از این رو او هر زمان به سخنرانی میپردازد بر تحقق وعدههای داده شده و وفاداری به آنها تاکید میکند. در این راستا چگونگی تحقق وعدههای مورد نظر رئیسجمهور با خود آقای روحانی است.
اصلاحطلبان از قبل از انتخابات هیچگونه شرطی با آقای روحانی نداشتند که مثلا اگر از او حمایت کنند باید ۱۰ وزیر از اصلاحطلبان انتخاب شود بلکه حمایت ما از آقای روحانی در چارچوب وعدههای داده شده به مردم است. احساس ما بر این است که مردم به این وعدهها اعتماد کردند.
این با استراتژی کلی جریان اصلاحات همخوانی دارد و اگر رئیسجمهور با هر ابزاری که مدنظر دارد در این چارچوب حرکت کند همچنان مورد نظر ماست. معلوم نبود که اگر اصلاحطلبان در دور اول و دوم از آقای روحانی حمایت نمیکردند او موفق میشد.
رئیسجمهور و جامعه این مساله را میداند اما این حمایت به معنای گروکشی یا سهمخواهی به معنای خاص نیست. انتظار ما از آقای روحانی این است که وعدههای دادهشده با همت، تلاش و پشتکار او و مجموعه دولت محقق شود و اگر تحقق یافت تا زمانی که آقای روحانی در این مسیر حرکت میکند مورد حمایت است.
گلایه برخی نیز حکایت از این دارد که شاید کابینه با این وعدههای دادهشده همخوانی پیدا نکند. طبیعتا در ابتدای کار خود آقای روحانی و مجلس بهتر میتوانند در این باره قضاوت کنند و در ابتدا نمیتوان قضاوت قطعی کرد. آنچه را در طول مسیر مشاهده میشود میتوان مورد قضاوت قرار داد و بدین جهت اکنون جای خرده گیری به آقای روحانی نیست.
اصلاحطلبان همواره به حمایت بیقید وشرط از دولت پرداختهاند و هر جا عملکرد نا مطلوبی مشاهده کردند مشفقانه و دلسوزانه به انتقاد از دولت پرداختهاند، اما برخی از حامیان دولت و جریانهای رقیب نقد سازنده اصلاحطلبان را نیز به سهمخواهی و تندروی تعبیر میکنند. ارزیابی شما چیست؟
بخشی از این مساله به جریان رقیب باز میگردد که طبیعتا به دنبال اینگونه جداسازیها و تهدیدهای اینچنینی است و بخش دیگری از آن به برخی از دوستان اصلاحطلب باز میگردد. البته برداشت ما از عملکرد این دوستان نیز این است که اینها نگران موفقیت آقای روحانی هستند و نه اینکه به دنبال سهمخواهی باشند، بلکه به دنبال این معنا هستند که آقای روحانی بتواند آنچه را وعده داده محقق کند.
بنده معتقدم برخی از دوستان اصلاحات نسبت به تحقق وعدههای آقای روحانی هم توانمندتر و هم کاراتر هستند. البته همانطور که گفتم این نظر شخصی من است. بنا براین عدهای انتقاد میکنند که استفاده از برخی افراد به مصلحت روحانی نیست. البته نقد برخی دوستان هم گاهی بوی سهمخواهی میدهد که آنها باید مقداری در گفتن و تحریر کردن مسائل با احتیاط بیشتری عمل کنند.
انتقادی که مدنظر همه بزرگان است و ابتدا نیز تحت عنوان نقد دلسوزانه مطرح شده کمک جدی به دولت است. اگر بنا براین باشد که دولت حرکت کند و جریانی که خود را نزدیک به آقای روحانی میداند اشکالات را مطرح نکند و مشکلات احتمالی پیش رو را نگوید دلسوز دولت نخواهد بود، چون به یقین آقای روحانی باید از همه مسائل آگاه باشد.
بنابر این نقدهایی که از سوی جریان اصلاحات صورت میگیرد نه به معنای سهمخواهی بلکه بدین معناست که اگر دولت آقای روحانی در این 4سال توفیق پیدا نکند روند مد نظر اصلاحطلبان برای اصلاح کشور نیز لطمه خواهد خورد. کار این جریان این است که تمام رفتارها و سیاستهای دولت را رصد و ارزیابی کند که عمدهترین این ارتباطات از طریق رسانههاست.
گاهی وقتها رقبا در عرصه رسانه ورودپیدا میکنند و جنگ رسانهای میسازند و برخی دوستان جریات اصلاحات در این بین مسائلی را مطرح میکنند که شاید به نفع رقبا تمام شود. دل نگرانیهایی در فضای سیاسی کشور وجود دارد که دولت باید متوجه آنها باشد.
در دولت یازدهم ضعفهای دولت از سوی جریان اصلاحات مرتبا گوشزد میشد که از این قبیل میتوان به گوشزد در ارتباط با مشکل در سیاست داخلی و اطلاعرسانی ضعیف دولت اشاره کرد. طبیعتا این نقدها در 4سال دوم نیز وجود خواهد داشت تا کمک کنیم که دولت در وعدههایی که به مردم داده موفق باشد.
اصلاحطلبان نسبت به عملکرد وزارت کشور انتقاد داشتند اما با ابقای وزیر کشور در جایگاه خود نه تنها موضع نگرفتند بلکه از وزیر کشور حمایت هم کردند و به او رأی دادند. به نظر شما اولویتهای اصلاحطلبان تغییر کرده یا شرایط آنها را به این سمت و سو کشانده است؟
این مساله را میتوان از دو جهت تحلیل کرد. خوب شاید آقای رحمانی فضلی مقداری گرایش خود را به اصلاحات نزدیک کرده باشد، باید این احتمال را نیز در نظر بگیریم. طبیعتا اگر مجلس نیز به او رأی داده با توجه به صحبتهایی است که وزیر کشور بیان کرده و رأی فراکسیون امید را بهطور خاص با سخنانش به خود جلب کرده است.
البته ما امیدواریم در دولت دوازدهم عملکرد موثری از وزارت کشور مشاهده کنیم که از سویی پاسخ اعتماد مجلس و از سوی دیگر پاسخ اعتماد جریان اصلاحات به معنای کلی کشور را بدهد. کارگزاران نظام باید نسبت به رویکرد دولت مومن باشند وتوان ایستادگی در جریان و روند این رویکرد را نیز داشته باشند. حاصل استفاده از افراد ضعیف یا کسانی که نسبت به وعدهها و اهداف دولت انگیزهای ندارند، این میشود که آقای روحانی در آخر دوره گلایه کند.
اگر رئیسجمهور نمیخواهد در پایان دوره لب به شکوه بگشاید طبیعتا باید نسبت به عملکرد کابینه خود نهایت توجه را داشته باشد و زمانی که مردم در هر استان با نماینده دولت روبهرو میشوند احساس کنند که آثار و علائم مشخصی را از رویکرد آقای روحانی در آن اشخاص میبینند.
امیدواریم آقای رحمانی فضلی در مجموعه وزارت کشور از افرادی استفاده کند که رویکرد دولت را نسبت به آنچه به مردم وعده داده بهوضوح نشان بدهد. ما حتی اصراری نداریم که قطعا یک فرد اصلاحطلب این مسئولیت را داشته باشد اما هر شخصی که در این جایگاه قرار میگیرد حداقل شرطش این است که به رویکرد دولت مومن باشد.
آقای رحمانی فضلی باید مقداری دقیقتر، واقع بینانهتر و مطابق نگاه و رویکرد دولت عمل کند و اعتنای بیشتری به رویکرد اصلی دولت داشته باشد.
آقای روحانی در پایان دولت یازدهم اشاره کردند که برخی برای تحقق وعدههای دولت گیوههای خود را بالا نکشیدند. به نظر شما اکنون کابینه در شرایطی هست که بتواند اهداف دولت و برنامه ششم را محقق سازد؟
گاهی به ارزیابی کابینه میپردازیم و گاهی به سخنان گفته شده و حاشیهها، ما همچنان اعتقاد داریم که کابینه میتوانست بهتر بسته شود، اما این سخن بدون در نظر گرفتن موانع و مشکلاتی است که دولت در ادامه راه دارد. ممکن است تحلیل دولت این باشد که برای موفقیت از چهرههای محدودتری استفاده کند. بدین جهت این حق را به دولت میدهیم.
البته اگر آقای روحانی میخواهد در پایان دوره دوم خود باز هم مجددا گلایه نداشته باشد، طبیعتا باید نسبت به استفاده همکارانش نیز وسواس بیشتری به خرج دهد. برای ما اجرا شدن برنامهها و وعدهها مهم است و امیدواریم آنچه در آینده اتفاق میافتد خلاف آن چیزی باشد که ما حدس میزنیم. البته اگر همین افراد نیز مقداری تغییر رویکرد دهند و کمر همت ببندند، امکان تحقق وعدههای دولت وجود دارد.
در دولت یازدهم اولویت دولت سیاست خارجی بود و دستاورد بزرگی مثل برجام رقم خورد، به نظر شما اولویت دولت در دور دوم در کدام حوزه و چه مسالهای خواهد بود؟
همانطور که در وعدههای آقای روحانی دیدیم مساله اشتغال و توسعه اقتصادی کشور از مهمترین مسائلی است که در دوره دوم باید بدان پرداخت. البته یادمان باشد که مساله اقتصاد و توسعه اقتصادی که زمینهای برای رشد اشتغال در کشور است، نیازمند یک بستر مناسب سیاسی و فرهنگی است.
اگر تصور دولت این باشد که فقط به توسعه اقتصادی بپردازد و بخشهای دیگر را نادیده بگیرد به یقین موفق نخواهد شد. اقتصاد بر اتوبانی که از سیاست و فرهنگ ساخته میشود میتواند درست حرکت کند و الا با چالشهایی روبهرو خواهد شد که خود توسعه اقتصادی را دچار مشکل میکند. بنابر این اگرچه مساله اصلی کشور اشتغال و رونق اقتصادی کشور است اما باید توجه کرد که اگر به مسائلی مانند سیاست داخلی، خارجی و فرهنگ درست دقت نکنیم، حتی اگر همه امکانات فراهم شود ممکن است که توسعه اقتصادی تحقق پیدا نکند.
اشتغال مورد نیاز امروز کشور نیازمند سرمایهگذاری است. یقینا و بدون هیچتردیدی این سرمایهگذاری امکان تحقق ندارد و نیازمند سرمایهگذاری خارجی است. پس باید سرمایهگذاری خارجی را به جد مورد توجه قرار دهیم. سرمایهگذاری خارجی زمانی به کشور وارد خواهد شد که امنیت داخلی تضمین باشد. اگر دولت بخواهد در مسائل اشتغال و توسعه حرکت کند باید جلوی رانتها و فسادها گرفته شود.
ارزیابی شما از عملکرد شورای شهر تهران و انتخاب آقای نجفی به عنوان شهردار چیست؟
شهرداری در ابتدای کار نشان داد که انسجام و هماهنگی داخلی برایش از اهمیت بالایی برخوردار است. شورای شهر با انتخاب آقای نجفی به عنوان شهردار عمده مطالبات مردم را فراهم کرد. نجفی به عنوان یک شخصیت برجسته، امتحان پس داده، پاکدست و مدیر، بهترین گزینهای بود که میتوانست در این مقطع مطرح شود.
آنچه مهمترین شاکله و خاصیت آقای نجفی است امکان استفاده از شخصیتهای متخصص و برجسته در مدیریت شهری تهران است. امیدواریم با توجه به شورای شهر تهران و انتخاب افرادی مانند آقای نجفی که در راس مدیریت شهر تهران قرار گرفته نوعی از مدیریت شهروند محور را در جامعه شاهد باشیم.
با توجه به معضلات و مشکلات عدیده تهران امیدواریم با توجه به سعه صدری که آقای نجفی دارد و نوع مدیریتی که در گذشته از خود نشان داده بتواند در استفاده از افراد مجرب و کارا در در شهرداری تهران بخشی از مشکلات شهروندان تهران را حل کند و من نسبت به آن وضعیت بسیار خوشبین هستم.
ارسال نظر