روزنامه شهروند: بیشتر کارگران تغییر شغل دادند و دیگر آنها را به چشم ندیدیم یکسوم مالکان به مغازههای بد مجتمع نور رفتند! دوسوم پلاسکوییها پراکنده شدند.
آدمهای ساختمان پلاسکو حالا بعد از حدود ٧ماه از وقوع حادثه سرنوشت متفاوتی پیدا کردهاند. بیشتر کارگران پلاسکو تغییر شغل دادهاند و دیگر نه صاحبکار قبلیشان آنها را به چشم دیده است و نه اهالی چهارراه استانبول با درخواست کار آنها مواجه شدهاند. گویا آنها برای همیشه از استانبول رفتهاند. مغازهدارها و تولیدکنندهها بیشترشان دارند ادامه میدهند.
میگویند، هیچ کار دیگری به جز این بلد نیستند و برای تغییر شغل و پذیرفتن ریسک شغل دیگر زیادی سنشان بالا رفته است. آنها حالا پراکندهاند، یکسومشان در پاساژ نور و بقیه درهمان حوالی استانبول و جمهوری. همهشان عصبانی هستند؛ از اینکه زمان حادثه هرکسی برای تبلیغ خود! وعدهای به پلاسکوییها داده است و حالا حتی بانکها برخلاف وعده قبلی برای بازپرداخت اقساط به آنها مهلت نمیدهد.
خودشان میگویند، بیشتر آنهایی که گفته بودند به پلاسکوییها کار یا جا میدهند، غیب شدهاند و حالا آنهایی که حتی مالک مغازههای سالم پلاسکو هستند، اجازه ندارند وارد مغازهشان شوند، ولو برای برداشتن اجناسی که از آتش گریختهاند. میگویند؛ نه وضع سرقفلی و مالکیتشان مشخص است و بنیاد مستضعفان به آنها قول و تعهد کتبی میدهد، نه هیچ معلوم است که پلاسکو دوباره به آنها برگردد.
همسایههای پلاسکو هم میگویند با فروریختن نماد تجارت تهران فروششان نصف شده است و گویا مشتریها هم به پلاسکو و همسایگانش پشت کردهاند. آخرین تجمع آنها اما جلوی همین دیوارهای سیمانی پلاسکو بوده است که ویدیوهایش بارها دستبهدست شد.
یادمان نمیآید چندبار تجمع کردهایم
تبوتاب ریختن پلاسکو مدتهاست که فروکش کرده. حالا فقط عابران نگاهی به تصویر ١٦ آتشنشانی میاندازند که تصویرشان روی دیوار سیمانی بلند جلوی پلاسکو حک شده است. پلاسکو که تا مدتها چهارراه استانبول تهران را سر زبانها انداخته بود، هنوز هم برای عابران کنجکاویبرانگیز است.
عابرانی که چند ثانیهای روی دیوار سیمانی جلوی مخروبه مکث میکنند. پشت این دیوار سیمانی و درِ آهنی نسبتا بزرگی که در کنار آن قرار دارد، به جز پلاسکو، چند مغازهای هم که در مجاورت این ساختمان قدیمی تهران بود و تخریب شد، قرار دارد. مغازههایی که صاحبان آنها به نوعی پا سوز پلاسکو شدند و ظاهرا اجازه بازسازی هم ندارند و باید منتظر تعیین تکلیف پلاسکو بمانند.
حالا چیزی حدود ٧ماه گذشته است و پلاسکوییهای سرگردان هربار در گوشهای از شهر شلوغ تجمع اعتراضی راه میاندازند، جلوی مجلس، اتاق تعاون، ساختمان بنیاد مستضعفان و همین اواخر جلوی پلاسکو و دیوار سیمانیاش.
کمی آنطرفتر در پاساژ شمشاد کارگران مشغول بازسازی هستند. پاساژی که تا پیش از آتشسوزی سیام دیماه ٩٥ تعدادی طلافروشی، کفش و لباسفروشی را در خود جای داده بود و بعد از ریختن پلاسکو، آسیب دید و حالا از اول امسال کار بازسازی آن شروع شده است. از شمشاد که عبور کنیم، مغازههای همسایه پلاسکو بیشتر لباسفروشی هستند و حالا مثل تمام روزهای عادی سال به کاسبی خود ادامه میدهند.
البته عادی عادی که نمیشود گفت، میگویند که بعد از آتشسوزی سیام دیماه و فروریختن پلاسکو، کار و کاسبی آنها هم رونقی ندارند و میزان فروششان نصف شده است. حالا از ساختمان پلاسکو که حدود نیمقرن نمادی استوار در چهارراه استانبول بود، چیزی باقی نمانده به جز ٢٨٦ پلاکی که در بلوک شمالی کاملا سالم ماندهاند اما مالکان راهی به آنها ندارند. پلاسکو هم از سمت خیابان جمهوری و هم از قسمت پشتی مسدود شده و مالکان ٢٨٦ پلاک سالم مانده است.
با وجود تجمع چندینبارهای که برگزار کردهاند، نتوانستهاند شهرداری و بنیاد مستضعفان را مجاب کنند که آنها را به مغازههای خود راه دهند. همسایههای پلاسکو دقیق یادشان نیست که مالکان مغازههایی که سالم ماندهاند، تا الان چند تجمع برگزار کردهاند.
تجمعهایی که مالکان، بنر و پلاکارد به دست آمدهاند و خواستهشان این بوده که اجازه بازگشایی مغازههای خود و کاسبی داشته باشند، اما بهرغم اینکه گفته میشد از اواخر خردادماه کسبه میتوانند در بخش شمالی ساختمان مستقر شوند. گویا مخالفت محمد سعیدیکیا، رئیس بنیاد مستضعفان مانع از این موضوع شد و همین مسأله موجب اعتراض مالکان مغازههای سالم شده است.
همسایههای پلاسکو: از وقتی پلاسکو ریخت، فروشمان نصف شد
سعید که در پاساژ کویتیها مغازه دارد، به «شهروند» توضیح میدهد؛ برخی از آنهایی که مغازهشان را از دست دادند، حاضر به رفتن به مجتمع نور نشدهاند، زیرا معتقد بودند که در این مجتمع نمیشود کاسبی کرد و پاخور ندارد. به گفته او، این افراد همچنان در کار پوشاک هستند اما در جای دیگر به جز مجتمع نور کار میکنند.
این فروشنده لباس مردانه میگوید که پلاسکو قطبی در تولید پوشاک بود و اسم و رسمی داشت و رفتوآمد زیادی در آن میشد، اما بعد از ریختن این ساختمان کسبوکار آنها هم از رونق افتاد و میزان فروش لباس در پاساژکویتیها و سایر مغازههای اطراف تا ٥٠درصد کاهش یافت و نصف شد و از همینرو، بسیار دوست داریم که هرچه زودتر ساختمان پلاسکو بازسازی شود و باز شود تا شاید به این وسیله کار ما هم رونق بگیرد.
ظاهرا دلیل این موضوع که به مغازههای چسبیده به پلاسکو اجازه ساخت داده نشده اما پاساژ شمشاد اجازه ساختوساز گرفته، این است که این مغازهها سرقفلی بودند و مالک نبودند اما از آنجا که در مورد پاساژ شمشاد بحث سرقفلی مطرح نبوده و بحث مالکیت مطرح بوده، شهرداری اجازه ساختوساز را داده است.
کارگران پلاسکو تغییر شغل دادند
مهدی یکی دیگر از فروشندگان پاساژ کویتیها به «شهروند» میگوید: هرکدام از پلاسکوییها به یک سمت رفتهاند اما آنهایی که به مجتمع نور رفتهاند، رضایتی از وضع کاسبی خود ندارند و وضع آنهایی که در پاساژهای اطراف کار میکنند، بهتر از کسبهای است که به مجتمع نور رفتهاند.
به گفته او، حرف مالکانی که تا حالا چندبار مقابل پلاسکو تجمع کردهاند، این است که بتوانند در مغازههای خود کار کنند و این موضوعی است که تا الان بینتیجه باقی مانده است.
علی از مغازهداران همسایه پلاسکو هم به «شهروند» توضیح میدهد؛ آتشسوزی و فروریختن پلاسکو، دوماه مانده به عید نوروز اتفاق افتاد و بیشتر تولیدکنندگان به امید تولید برای شب عید پارچه خریده و چک داده بودند و برای پاسکردن چکهای خود، باید تولید میکردند و بهرغم فرصتی که برای پاسشدن چکها به آنان داده شد، اما باز هم بعضی از آنها با مشکلات زیادی مواجه شدند.
به گفته این فروشنده پوشاک، بیشتر پلاسکوییها همچنان در کار پوشاک هستند، اما تکوتوک کسانی هم بودند که ترجیح دادند که به سراغ شغلهای دیگری بروند بهخصوص کارگران.
مغازههای بد نور را به پلاسکوییها دادند
آندسته از اهالی پلاسکو که به مجتمع نور رفتهاند، دل پردردی از اتفاقاتی دارند که در هفتماه اخیر رخ داده است. ابراهیمی از مالکان پلاسکو که مغازهاش در بخش شمالی ساختمان قرار دارد و سالم مانده است، به «شهروند» توضیح میدهد که مجتمع نور ١٣سال است که به بهرهبرداری رسیده اما اصلا راه نیفتاده است و در جانمایی هم مغازههای بد به کسبه پلاسکو رسید و مغازههای خوب به سایر افراد. از ٦٠٠ پلاک واقع در مجتمع نور، ٢٠٠ تا ٢٥٠ پلاک در اجاره کسبه پلاسکو است.
وام به شرط مستاجری نور
پلاسکوییهای ساکن نور میگویند؛ برای وامهای وعده داده شده یک شرط شفاهی گذاشتند و آن اینکه مستاجر نور شویم. ابراهیمی با اشاره به اینکه برای پرداخت وام ٣٠٠میلیون تومانی شرط مستاجر مجتمع نورشدن برای کسبه پلاسکو قرار داده شد و هرچند که این موضوع به صراحت در قراردادی که با این کسبه منعقد شد، نیامده است اما بهطور شفاهی چنین شرطی قرار داده شد.
این تولیدکننده پوشاک با اشاره به دزدیهای متعدد از مغازههای سالممانده پلاسکو میگوید: سارقان سیمها و کابلها را کنده بودند، شیشههای مغازهها را شکستند، کولرها و لامپها را به سرقت بردند و حتی بخشی از اجناس سالم داخل مغازهها را بستهبندی کرده بودند تا به سرقت ببرند و در شرایطی که کانکس کلانتری منطقه کمتر از ٢٠متر با پلاسکو فاصله دارد، زمانی که مالکان به مسئولان آن مراجعه کردند، عنوان شد هر نهادی که پلاسکو را پلمپ کرده، باید امنیت آن را تأمین کند.
بانکیها زیر قولشان زدند
وعدههایی که پس از فروریختن پلاسکو داده شد و عملیاتی نشد، حالا بیش از هر موضوعی کسبه پلاسکو را آزار میدهد. در زمان فروریختن پلاسکو، ابراز همدردیها پای وعده و وعیدهای بسیاری را به وسط کشید؛ وعدههایی که عمر آنها زودتر از تحقق به سر آمد. یکی از این وعدهها مهلت یکساله برای پرداخت اقساط به آندسته از کسبه پلاسکو بود که وام بانکی گرفته بودند که به گفته کسبه تاکنون هیچیک از بانکهای عامل این موضوع را قبول نکرده است.
اما این تمام وعدههایی نبود که محقق نشد. وعده آغاز فعالیت در مغازههای سالممانده هم وعده دیگری است که همچنان در بلاتکلیفی است. ابراهیمی، از کسبه پلاسکو عنوان میکند؛ بهرغم تأکید سازمان نظام مهندسی مبنی بر اینکه ٢٨٦ مغازه سالم میتوانند پس از مقاومسازی کار خود را از سر بگیرند، اما بهرغم تجمعهای اعتراضی که برگزار شده، هنوز این اتفاق نیفتاده است.
ارزش مغازههای سالممانده پلاسکو، ١٥هزارمیلیارد تومان
یکی از مالکان مغازههای سالممانده پلاسکو میگوید: ارزش سرقفلی ٢٨٦ پلاک سالممانده در پلاسکو ١٥هزارمیلیارد تومان است و مالکان نمیتوانند مغازههایی که چنین ارزشی دارند را تخریب کنند.
او با اشاره به شکایت مالکان مغازههای سالم پلاسکو از بنیاد مستضعفان میگوید: چند وقت دیگر که زمان دادگاهی است، باید مسئولان بنیاد مستضعفان در این رابطه پاسخگو باشند. اما حکایت آنهایی که در آتشسوزی سیام دیماه پلاسکو آسیب دیدند، فقط به مالکان این ساختمان محدود نمیشود.
در تخریب پلاسکو ٦٠٠ مغازه که پوشاک در آن تولید میشد، از بین رفت اما با احتساب واحدهایی که به پلاسکو وابسته بودند، باید گفت؛ شمار آنهایی که آسیب دیدند، به رقمهای بزرگتر میرسد. علاوه بر تولیدکنندگان پارچه، ضایعات جمعکنها، باربرهای پلاسکو هم وضع خوبی ندارند و حتی پیرمردهایی که سالها در گوشهای از پلاسکو بساط کوچکی داشتند، شاید دیگر جا و مکانی نداشته باشند.
ارسال نظر