روزنامه آرمان: هر پدر و مادری علاقهمند به حضور فرزند خود در بهترین مدارس است. گاهی مدارس غیرانتفاعی هدف والدین میشوند و آنها با جان و دل مبالغ هنگفتی را برای ثبتنام فرزندان خود در این مدارس میپردازند. بهرغم تصور اغلب افراد تعداد مدارس دولتی خوب نیز در سطح کشور بسیار زیاد است.
این مدارس به دلیل بهرهگیری از علم، دانش و توانایی دبیرانی توانمند مشهور هستند و تحصیل در آنها علاقهمندان زیادی دارد. هرساله دانشآموزان بسیاری در صفهای طویل این مدارس چشم انتظار باقی میمانند و حتی در آزمونهای پذیرش دانشآموز آنها نیز شرکت میکنند.
کیفیت آموزش در مدارس رابطه مستقیمی با کیفیت زندگی و معیشت فرد در آینده دارد. اغلب افرادی که در مدارسی با تراز علمی - آموزشی بالا تحصیل میکنند در کنکور نیز نتایج بهتری را کسب کرده و در دانشگاههای بهتری تقبول می شوند. آنها در نهایت آینده شغلی درخشانتری نیز دارند و قادرند زندگی و آینده خود را با قدرت و علم بیشتری مدیریت کنند.
بنابراین حضور در مدارس دولتی مشهور آمال و آرزوی هر دانشآموز به ویژه دانشآموزان باهوش و توانمندتر است. به گفته نماینده مردم تهران در مجلس وزارتخانه آموزش و پرورش میتواند با حذف کاغذبازی، روند ثبتنام دانشآموزان را در سال تحصیلی جدید تسهیل کند.
آسان شدن روند ثبتنام در مدارس همواره یکی از مطالبات جدی خانوادهها بوده است. گاهی مدارس به بهانههای دریافت نامه از آموزشوپرورش منطقه به دنبال دریافت منافعی دیگر برای خود هستند. یکی از مشکلات مهم در برخی مدارسدولتی مشهور و معمولی کاغذبازیهای اضافی در فرایند ثبتنام است.
طرح رتبهبندی مدارس
در صورت عدم اجرای طرح «رتبهبندی مدارس» و تقسیم برابر امکانات آموزشی در میان مدارس توجه و تمایل خانوادهها به یک یا چند مدرسه نخواهد بود و تنها دلیل تقسیم دانشآموزان، تقسیمبندی جغرافیایی و سهمیه دانشآموزی هر مدرسه میشود. در این صورت هر مدرسه یک منطقه جغرافیایی خاص را تحتپوشش قرار میدهد و بر اساس برآورد جمعیتی خود نسبت به ثبتنام آنها اقدام میکند.
سرانهآموزش تقریبا بهطور کامل به مدارس پرداخت نمیشود و تامین هزینههای مدرسه به عهده مدیر گذاشته شده است. بنابراین توانایی مدرسه در زمینه افزایش امکاناتآموزشی به توانایی مدیر در تامین مخارج برمیگردد. گاهی برخی مدیران به معلمان خود در زمینه نمرهدهی به دانشآموزان فشار میآورند تا معدل دانشآموزان بالا رفته و از این طریق وجهه مدرسه خوب شود.
همواره گرایش به حضور در این مدارس بیشتر است و زمینه برای طبقاتی شدن آموزش نیز فراهم میشود. فرزندان خانوادههای توانمند به مدارس غیرانتفاعی میروند و از امکانات آموزشی بهتر استفاده میکنند.
بنابراین به ویژه در کلانشهرها شاهد سوءاستفادههای مختلف برخی مدیران مدرسه از موقعیت کاری خود هستیم. به منظور حل این مشکل مدارس ضعیف باید با کمک آموزش و پرورش توانمند شوند تا توان رقابت با مدارس قدرتمند را داشته باشند. گاهی تقسیمبندی جغرافیایی مدرسه بهگونهای است که محل زندگی دانشآموز خارج از منطقه جغرافیایی مدرسه قرار میگیرد.
در این صورت مدارس تنها با شرط دریافت نامه از آموزش و پرورش امکان ثبتنام را برای فرد فراهم میکنند. اما گاهی خانوادهها از سنگاندازیها خسته شده و در نهایت از ثبتنام دانشآموز منصرف میشوند. در هنگام برگزاری امتحاناتنهایی نیز گاهی دانشآموز برای حضور در حوزه مورد نظر خود نیازمند دریافت نامه از آموزش و پرورش است.
کاغذبازی در سطوح مختلف و به دلایل متعددی در آموزش و پرورش وجود دارد، اما نکته حائزاهمیت کسب درآمد مدارس از طریق این کاغذبازیهاست. اما میتوان با کاهش میزان رقابت در مدارس میزان کاغذبازی در آنها را نیز کم کرد.
چگونه یک نامه پولساز میشود؟
خانوادهها پس از طی مراحل مختلف اداری و صرف وقت نامه را از آموزشوپرورش منطقه دریافت میکنند. برخی مدیران پس از دریافت نامه از آنها اعلام میکنند، حتی با وجود دریافت نامه نیز دانشآموز را ثبتنام نمیکنند. در واقع دریافت نامه از آموزشو پرورش بهانهای برای دریافت مبلغ بیشتر از خانواده در هنگام ثبتنام میشود.
واضح است هنگامی که خانوادهای به میزانی علاقهمند به حضور فرزندش در یک مدرسه خاص است که مرارت دریافت نامه را متحمل میشود، پرداخت هزینه درخواستی مدرسه برای ثبتنام برای او مشکلساز نیست. در واقع روند کاغذبازی فرایند دریافت پول را برای این مدارس توجیه میکند. دریافت نامه از یک مقام رسمی بالاتر تلویحا به معنی آگاهی او از جریانات داخل مدرسه است و برای خانوادهها حکم مجوز مدرسه برای دریافت پول را دارد.
کودکم پول نداد، ثبتنام نشد!
مادر کودکی ۹ساله در گفتوگو با «آرمان» با اشاره به تجربه شخصی خود در هنگام ثبتنام پسرش میگوید: نیکان هفتساله بود که تصمیم گرفتیم او را در مدرسهای دولتی مقابل منزل و خیابانمان ثبتنام کنیم. در هنگام مراجعه به مدرسه مذکور آنها گفتند به دلیل خارج بودن منزل ما از محدوده و سهمیه جغرافیایی مدرسه از ثبتنام او معذور هستند و تنها راه آن است که از منطقه برایشان نامه ببرم.
حتی آگاهی آنان از شغل دبیری من نیز در این زمینه کمکی نکرد. زیبا عزیزی میافزاید: همسرم بعد از شنیدن این حرف اصراری نکرد و پسرم را در مدرسهای دیگر ثبتنام کردیم. او میگوید: هنگامی که این موضوع را به دو نفر از دوستان هممحلهای خود تعریف کردم، گفتند که فرزندانشان را در مدرسه مذکور پذیرفتهاند.
بسیار متعجب شدم. با توجه به اینکه سکونت ما در یک محدوده بود پذیرش فرزند آنها و عدم پذیرش پسرم به میزان زیادی شک برانگیز بود. عزیزی تاکید میکند: یکی از دوستان دیگرم تنها برای حضور فرزندش در کلاس یک معلم نمونه و مشهور، حدود یکمیلیون و ۲۰۰هزار تومان در هنگام ثبتنام به یک مدرسهدولتی پرداخت کرد.
بنابراین دور از ذهن نیست که چرا دوستانم توانستند فرزندانشان را با دریافت نامه و بدون دردسر در آن مدرسه ثبتنام کنند و ما موفق به این کار نشدیم. او میافزاید: همسرم نیز معلم است و تجربه مشابهی از دریافت هزینه اضافی در هنگام ثبتنام در مدارس دارد.
چندین سال پیش از او خواستند که پادرمیانی کند و فرزند یتیم یک خانواده را در مدرسه خود ثبتنام کند. او نیز به منظور انجام کار خیر این وساطت را انجام داد، اما بعد فهمید که این خانواده برخلاف سایر افراد در هنگام ثبتنام ۴۰۰هزار تومان پرداخت کردهاند و مدیر مدرسه علاوه بر دریافت نامه، ۱۰۰هزار تومان نیز بیشتر از این خانواده پول گرفته است.
لغو اجرای رتبهبندی مدارس، کاهش میزان کاغذبازی
یک کارشناس آموزش و پرورش در گفتوگو با «آرمان» وجود کاغذبازیها در فرایند ثبتنام مدارس را تایید میکند و میافزاید: برخی مدارس مناطق به دلایلی مانند تعداد قبولیها در کنکور، نمره دهی، آمار بالا در قبولی امتحانات نهایی و استفاده از معلمان نمونه شاخص هستند و روا یا ناروا معروف شدهاند و این عوامل تمایل بیشتری در خانوادهها برای حضور فرزندانشان در این مدارس ایجاد کرده است.
محمدرضا نیکنژاد میگوید: با توجه به افزایش تمایل خانوادهها به حضور فرزندانشان در این مدارس، آنها قدرت اعمال نظر و فشار بیشتری بر خانوادهها پیدا میکنند. او میافزاید: افزایش قدرت و اختیار مدارس در اکثر موارد به دریافت پول از خانوادهها میانجامد و قدرت چانهزنی مدیر را نیز به منظور دریافت مبالغ بیشتر از خانوادهها در هنگام ثبتنام بالا میبرد.
نیکنژاد تاکید میکند: در برخی موارد مدیران به دلیل نمرات پایین دانشآموز یا دوری محل زندگی او از سهمیه جغرافیایی مدرسه و... از ثبتنام او خودداری میکنند یا منع قانونی برای ثبتنام او دارند. اما در بیشتر مواقع تمایلی به ثبتنام دانشآموز ندارند و در صورت تمایل هر دانشآموز با هر شرایط و موقعیتی را میپذیرند.
در این مواقع امکان ثبتنام دانشآموز را منوط به دریافت نامه و همچنین اجازه مقامات بالاتر آموزشو پرورش منطقه میکنند. در واقع به خانواده اعلام میشود در صورتی که مایل به ثبتنام هستید باید از مقام مسئول در منطقه نامه داشته باشید.
او میافزاید: این حربهای است که در صورت لزوم مدیر مدرسه اعلام کند که از ابتدا علاقهای به ثبتنام دانشآموز مذکور نداشته و او را به زور جذب مدرسه کرده است. فشار وارده به خانوادهها برای دریافت نامه از مسئولان رده بالاتر مناطق آموزشی نوعی کاغذبازی است که مدیر را در هنگام ثبتنام قدرتمند میکند.
این قدرت مدیران بلامنازع است و فردی نمیتواند آن را از آنها سلب کند. نیکنژاد خاطرنشان میکند: گاهی کاغذبازی روند وقتگیر و فرسایندهای برای خانوادههاست، زیرا گاهی ادارت مناطق آموزشی به اکراه، در مدت زمان طولانی و طی مراحل اداری زیاد نامه را به خانوادهها میدهند، گاهی حتی خود وزارتخانه نیز برای ثبتنام یک فرد خاص در یک مدرسه خاص اعمال نظر کرده است.
او میافزاید: طرح «رتبهبندی مدارس» فضای آموزشی کشور را به سوی افزایش میزان کاغذبازیها هدایت میکند. مدارس با اجرای این طرح با یکدیگر رقابت میکنند و در نهایت دست مدیران برای کاغذبازیهای بیشتر باز گذاشته میشود. نیکنژاد تاکید میکند: یکی از راههایی که میتوان هجوم خانوادهها را برای ثبتنام در مدارس کاهش داد، اعطای امکانات مساوی به تمام مدارس در کشور است.
اکنون مدارسدولتی مشهور برای ورود دانشآموزان به این مدارس امتحانات ورودی برگزار میکنند. برای مثال هشتهزار نفر برای ورود به این مدارس در این امتحانات شرکت میکنند و در نهایت 200 نفر آنها جذب میشوند. این موضوع بهگونهای برای ثبتنام در این مدارس رانت ایجاد کرده است. در صورت خروج طرح رتبهبندی مدارس از حالت پایلوت و اجرای آن در سطحی وسیع، در نهایت شاهد افزایش میزان کاغذبازیها خواهیم بود.
نظر کاربران
بعضی مدیران متاسفانه هیچ ارزش و احترامی برای همکار خود قائل نیستند و جلو چشم همکار برگه امتحانی دانش آموز خوب رو میدن دست دانش آموزی که حتی اسمش رو هم نمیتونه بنویسه ، یا خودشون برای دانش آموز مینویسن ، آموزش و پرورش از پایه ویرونه هست ، فقط ؤقتی درست میشه که نمره واقعی دانش آموز براش ثبت بشه و اگر نمره مناسب نیاورد یک کلاس رو دوباره یا حتی چندباره بخونه
یعنی به نظرتون همون قدیماخوب بود که مردودی داشتیم؟منکه مخالفم،میشناسم کسایی روکه به خاطراینکه هردوسال یاحتی سه سال یکباربه پایه بالاترمیرفتن وآخرسرهم به سیکل نرسیده ترک تحصیل کردن،معلم بایداونقدتواناباشه که بتونه بچه های ضعیفو تقویت کنه تابراحتی ازپس امتحانات بربیان،کارکردن بادانش آموزی که وضع درسیش خوبه که کاری نداره،امامتاسفانه بیشترمعلما دورشاگردای ضعیفوخطمیکشن وکارکردن بااوناروتلف کردن وقت میدونن،درضمن به نظرم مدیرتواین روند فقط بایدنظارت کنه نه دخالت