مردم ايران در خرداد ۹۲ حركتي را آغاز كردند كه به انتصابهاي موروثي پايان دهند و دولتي را برسركار بياورند كه ديگر شاهد به قدرت رسيدن نيروهاي ناكارآمد نباشند. اما گويي اين نوع تفكر در لايههاي سياست ايران نفوذ كرده و حتي با جابهجايي قدرت نيز حذف نخواهد شد.
روزنامه قانون: مردم ايران در خرداد ۹۲ حركتي را آغاز كردند كه به انتصابهاي موروثي پايان دهند و دولتي را برسركار بياورند كه ديگر شاهد به قدرت رسيدن نيروهاي ناكارآمد نباشند. اما گويي اين نوع تفكر در لايههاي سياست ايران نفوذ كرده و حتي با جابهجايي قدرت نيز حذف نخواهد شد.
در همين راستا، روز گذشته خبري منتشر شد كه در آن سمیع ا... حسینی مکارم، فردي كه در رسانههاي مختلف گفته ميشود در زمان مديريت قاليباف بر شهرداري جزو همان شخصيتهايي بوده كه املاك نجومي را با تخفيف چشمگير از او گرفته است،احتمال دارد به لطف برخي، به شهرداري نفوذ كند.
بنا به اخبار رسيده، مكارم يا قرار است در سمت مدیرکل دفتر شهردار يا معاونت منابع انسانی مشغول به كار شود و عكسي نيز كه وي در كنار برخي اعضاي شوراي شهر و نيز شهردار تهران به ثبت رسانده، اين شايبه را بيش از پيش پررنگ ميكند. حال با نگاهي به زندگي اين فرد، پيشنيه او را بررسي و مشاهده ميكنيم كه هرجا نجفي حضور پيدا كرد يا دستي بر كار داشت، او را نيز به دنبال خود بردهاست.
البته شنيدهها حاكي از آن است كه برخي اعضاي شوراي شهر با حضور اين فرد در شهرداري مخالف هستند ولي بايد ديد كه توان ايستادن مقابل اين روند ناصحيح را دارند يا خير.
ماجراي املاك نجومي
همانگونه كه گفته شد، نام مكارم در ميان آن اشخاصي است كه گفته مي شود خانههاي نجومي قاليباف را با تخفيفهاي چشمگير دريافت كردهاند ولي وي به شدت اين موضوع را در نامهاي رد كردهاست.
او نيز طبق گفتمان همه كساني كه از اتهام نجومي بگير، دلگير شده بودند در جوابيه اي به يك يادداشت كه وي را نجومي بگير ميخواند، مينويسد:« بنده سميع ا... حسينى مكارم مثل بسياري از مديران اصلاح طلب دوره اصلاحات باروى كار آمدن دولت مهر ورز( در ١٢ سال پيش) و به دليل شرايط بد و اذيت هاى دولت نهم و به ناچار، به سازمان سرمايه گذارى شهردارى تهران منتقل شدم و به مدت هشت سال در آن سازمان خدمت كردم .
سازمان سرمايه گذارى يكى از دهها سازمان وابسته به شهردارى و در رده سازمانهاى دسته دوم است و من به مدت هشت سال معاون سرمايهگذارى آن سازمان بودم و ملاحظه ميكنيد كه هيچ وقت معاون آقاى قاليباف نبودم .
خوشحالم كه هيچگاه از مواضع اصلاحطلبىام ذره اى عدول نكرده و به ويژه در سال ٨٨ با حد اكثر توان و بضاعت خود در تحقق آرمان ها و خواسته هاى اصلاح طلبان تلاش كردم ( با وجود حضور در شهردارى) بعد از انتقال به شهردارى بر اساس ضوابط و مقرارت تعاونى هاى مسكن به عضويت تعاونى مسكن كاركنان شهردارى درآمدم كه پس از هفت سال عضويت و بر اساس ضوابطى كه تعاونى تعيين كرده بود به مقدار هفتاد و چهار متر آپارتمان آن هم به صورت مشاع دريافت كردم.
استحضار داريد كه تعاونى هاى مسكن بر اساس قيمت تمام شده سهم اعضا را تحويل مي دهند كه اين موضوع تنها مزيت تعاونى هاست؛ بنابراين اينجانب نه در تصميمسازى و نه در تصميمگيرى (به عنوان عضو تعاونى) و نه در فرآيند ساخت و قيمت گذارى، تاثيرى نداشته ام و در نتيجه اعمال نفوذ نكرده ام ؛ضمنا هنگام تحويل، كل مبلغ باقيمانده را بهصورت نقد و يكجا به تعاونى پرداخته (همه مدارك و مستندات عرايضم موجود است) و از هيچ رانتى استفاده نكرده ام .
بنابراين دوباره دريافت دو آپارتمان در دربند و ۶۵۰ ميليون تومان تخفيف را به شدت تكذيب مى كنم و هم اكنون كه با راى غرور آفرين مردم تهران، انسانهاى صالح و اصلاح طلب به شوراى شهر راه يافته اند بااصرار از آنان خواهم خواست به صورت ويژه به اين موضوع رسيدگى كنند و چنانچه حتى يك ريال از بيت المال به اينجانب رسيده باشد به بيت المال مسترد خواهم كرد».
برخورد گازانبري با منتقدان
مكارم در بخشي از جوابيه خود با طعنه به فرد منتقد او را دروغگو و ناآگاه ميخواند و مينويسد: « خداوند شاهد بر نيات و اعمال ماست و به او پناه مي برم و انتظار نداشتم جناب آقاى شيرزاد عبداللهى باوجود تكذیبيه من دوباره اين دروغ را منتشر كنند. احتمال مي دهم چون ايشان در آمريكا زندگى مي كنند، ديگران اطلاعات غلط به وى داده و اميدوارم كه با سوء نيت اين كار را نكرده باشند».
انتصابهاي رفاقتي
رييس اداره آموزش و پرورش منطقه 14 تهران، معاون اداري و مالي اداره کل آموزش و پرورش تهران، مدير کل بودجه و تشکيلات وزارت آموزش و پرورش، معاون طرح و برنامه پست بانک ايران، معاون سرمايهگذاري سازمان سرمايه گذاري شهرداری تهران، معاون توسعه مدیریت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، اين نوع مسئوليتها براي فردي كه اقتصاد نظري خوانده، كمي قابل تامل است و براي مردمي كه با اميد به تغيير به برخي افراد راي دادهاند، اين نوع عملكرد، چندان دلنشين نيست.
اصلاحطلبي يا منافعطلبي؟
اينكه فردي با يك شخصيت سياسي رفاقت دارد يا از دوستان اوست، نبايد به اين منجر شود كه برخلاف قوانين، انتصابي صورت گيرد. روزگاري انتقادهاي فراواني به محافظهكاران مدعي وجود داشت و اصلاحات با شعار تغيير پا به ميدان گذاشت كه پيرايش بيقانوني صورت بگيرد ولي آيا اين روند، اصلاح طلبي است؟!
آيا اين حركتها اميدي براي مردم باقي خواهد گذاشت؟ آيا ميليونها نفر به پاي صندوقهاي راي آمدند كه راه قاليباف و احمدينژاد ادامه يابد؟ منتظر ميمانيم تا شايد با اسناد ومدارك قانع كننده، مكارم و اطرافيانش، اين نوع شايبههاي موجود را تبيين كنند و نگذارند تا زيادهخواهي برخي سودجو و خودخواه، به اعتبار عظيم بدنه اصلاحات ضربه و صدمه وارد كند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر