در روزهای مختلف سال که هرکدام به واسطه مناسبت خاصی نامگذاری شدهاند، مانند روز پرستار، ماما، بهداشت، اهدای عضو، دندانپزشکی، داروسازی و دیگر موارد مرتبط با زنجیره تأمین سلامت مردم، عادت کردهایم از طریق رسانههای متنوع درباره ارج و قرب آن مناسبت خاص یا پیرامون مسائل و معضلات مبتلا به موضوع اصلی آن روز، مطالبی را به صورت تکرار مکررات همیشگی و گاه در قالبی تازه بخوانیم، بشنویم یا ببینیم.
حميد خواجهپور در روزنامه شرق نوشت: در روزهای مختلف سال که هرکدام به واسطه مناسبت خاصی نامگذاری شدهاند، مانند روز پرستار، ماما، بهداشت، اهدای عضو، دندانپزشکی، داروسازی و دیگر موارد مرتبط با زنجیره تأمین سلامت مردم، عادت کردهایم از طریق رسانههای متنوع درباره ارج و قرب آن مناسبت خاص یا پیرامون مسائل و معضلات مبتلا به موضوع اصلی آن روز، مطالبی را به صورت تکرار مکررات همیشگی و گاه در قالبی تازه بخوانیم، بشنویم یا ببینیم.
در بیشتر مواقع نیز اینگونه مطالب از سوی رؤسای وقت ادارات، تشکلها، انجمنها و مسئولان فعلی یا قبلی سازمانهایی به نگارش درمیآیند که خود بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در پدیدآمدن، حفظ یا تشدید شرایط موجود، دخیل بوده یا هستند؛ حال چه با مشارکت در تنظیم، تصویب و نحوه اجرای قوانین مغشوش و غیرقابلاتکا و چه با نظارت ناقص، غیرمسئولانه و جهتدار که از سر کماطلاعی و بیتجربگی حاصل میشوند یا با استفاده از موقعیت موقت خود، در راستای کسب منافع شخصی یا گروهی صورت میگيرند.
بنابراين باید قریب به اتفاق اینگونه قلمفرسايیها و برنامههای سطحی و گزارشی را در هر برههای فقط به عنوان محور و ابزاری براي تخطئه دیگران یا تبرئه خویشتن در نظر گرفت؛ نه از سر دلسوزی و چارهاندیشی که اگر چنین بود، وضع صنعت داروسازی هم اینگونه نبود.
هروقت هم صدایی به اعتراض بلند میشود، برخی که منافع خود را در خطر میبینند، فریاد وااسفا سر ميدهند که چرا حرمت داروسازی را میشکنید و باید اتحاد داشت و موضوع بايد در داخل خانواده حلوفصل شود! اما در مقام عمل، همچنان به رویه خود ادامه میدهند.
پنجم شهریور، روز داروساز و داروسازی نامگذاری شده است و در این راستا نیز همواره نشریات گوناگون، صداوسیما و شبکههای مجازی چندروزی را مانند سایر موضوعات سلامتمحوری که روزی را هم به خود اختصاص دادهاند، قدری مقاله و برنامه با همان مشخصات ذکرشده تدارک میبینند و همه چیز به روال گذشته پیش میرود تا سال آینده.
نتیجه هم که کاملا ملموس است و هرکس دستی بر آتش دارد، از حرارتش نیز به خوبی آگاه است.
در حدود نزدیک به ٢٠سالی که از فعالیت مستمر نگارنده در صنعت داروسازی کشور میگذرد، بدون استثنا در مناسبتها یا همایشهای داروسازی مختلف با اینگونه افاضات بیحاصل مواجه شدهام و جدای از حسرت ناشی از تبدیل بطئی جایگاه والای داروساز و داروسازی (که جزء لاینفک و حیاتی پروسه درمان به حساب میآیند) به فرایندی تجاری و منفعتطلبانه صرف، شاهد اضمحلال روند سالم و منطقی تولید و عرضه دارو در سطح کشور به عنوان یک صنعت استراتژیک و بخش مهمی از اقتصاد جامعه بودهام.
متأسفانه روز به روز با ورود مدیران جوان شبهدولتی در بالاترین سطوح مدیریتی مجموعههای معظم پخش یا تولید محصولات دارویی و استفاده از برخی تئوریهای بازاریابی که در دورههای نصفهنیمه MBA فراگرفتهاند.
هر کاری را در بازار رقابتی مجاز میشمرند، بازار استراتژیک دارو را با روشهای فروش پفکنمکی (یکی بخر، دو تا ببر!) به سمتی رهنمون شدهاند که ضرر و زیان مادی و معنوی حاصل از آن برگشتناپذير شده است.
اینگونه طرز تفکر ناشی از اذن پیمودن ره صدساله در یک شب، همراه با وضعیت نابسامان حاصل از طلب چندهزارمیلیاردی از شرکتهای بیمه، نهتنها باعث ایجاد بدهی چندصدمیلیاردی بعضی از شرکتهای داروسازی بزرگ و قدیمی به شبکه بانکی شده، بلکه در کنار قوانین بلاتکلیف قیمتگذاری دارو، دست مسئولان را نیز باز گذاشته که به بهانه جلوگیری از کمبود دارو، با دادن مجوزهای نامحدود به تولید یا واردات هر دارو و استفاده از جمله کلیشهای و به ظاهر درست «اگر فلان دارو حاشیه سود ندارد چرا جایزه میدهید؟»
قیمت داروها را هم ثابت نگاه دارند و به این آشفتگی دامن بزنند. دوستان، عزیزان و سروران ارجمند، روز داروساز مبارک، اما حال صنعت داروسازی خوب نیست. باید فکری اساسی به حال درمان وضعیت نامساعد این درمانگر حیاتی كرد.
ارسال نظر