اقتصاد ایران، شگفت انگیزترین اقتصاد جهان
اقتصاد ایران شگفت انگیزترین اقتصاد جهان است. یگانه اقتصادی است که فقر تولید می کند. البته شاید کلمه شگفت انگیز و تولید فقر تا حدودی اغراق آمیز تلقی شود.
دکتر روحانی که کانون اجتماع مردم ایران به شمار می رود، درون گرایی اقتصادی و صنعتی ایران را، پیوسته بزرگ ترین حادثه تخریب کننده رویاهای یک ملت می خواند. وی در چهار سال گذشته بی وقفه کوشیده است ایران را به کانون های فعال اقتصاد جهانی پیوند بزند؛ زیرا همان گونه که دو ضربدر دو می شود چهار، انزوای جهانی نیز به معنی فقر و شکل گیری فرایندهای پویای تولید فقر است. رتبه ایران از حیث نسبت واردات به تولید ناخالص داخلی میان ۱۴۰ کشور دنیا (گزارش مجمع جهانی اقتصاد ۲۰۱۶- ۲۰۱۵ میلادی) ۱۳۷ است، یعنی در زمره بسته ترین اقتصادهای دنیا.
رتبه ایران در شاخص تجارت فرامرزی (گزارش بانک جهانی 2017) در میان 190کشور دنیاست و بدترین رتبه ایران در میان شاخص های ده گانه گزارش مزبور به شمار می رود؛ یعنی ایران از پرمحدودیت ترین کشورهای دنیا در زمینه تجارت خارجی است... ایران در زمره منزوی ترین اقتصادهای دنیاست؛ بزرگ ترین اقتصادی است که هنوز به عضویت سازمان جهانی تجارت درنیامده است، در هیچ موافقت نامه تجارت آزاد یا ترجیحی چند جانبه ای که اجرایی شده باشد، عضو نیست و تعداد موافقت نامه های معتبر دوجانبه تجارت آزاد و ترجیحی اش با سایر کشورها به تعداد انگشتان یک دست نیستند.
پیامد این اتفاقات چیست؟ ترساندن مردم ایران از همکاری های بین المللی چه دستاوردی برای این سرزمین به همراه داشته است؟ فقط یک کلمه: فقر، فقر زاینده... فقری که پیش پای توست. نفس به نفس تو در پیاده روها... فقری که جوراب می فروشد، با وسعت سرمایه اش که فقط پنج هزار تومان است. لیف حمام می فروشد پیرزن هفتاد و شش ساله ای که سال هاست توان ایستادن را از دست داده...
افغانستان، در سال گذشته به عضویت کامل سازمان جهانی تجارت درآمد؛ به همین دلیل دیوار تعرفه ای افغانستان برای کالاهای ایرانی بالا رفت و کشورهایی مانند ترکیه، پاکستان، هند و چین در حال گرفتن سهم ایران از تجارت با این کشورند. عراق هم به عنوان دومین شریک تجاری ما، در فرایند الحاق به این سازمان از ما جلوتر است و بعید نیست ظرف یک تا دو سال آینده عضو سازمان شود و مسیر تجاری خود را از ما سوا کند.
علاوه بر این به دلایل سیاسی و اقتصادی، بعید است ما بتوانیم زودتر از هفت، هشت سال آینده به عضویت این سازمان درآییم.
با همان منطق که تجارت جهانی را واگذار کردیم، با این اندوخته ملی، یعنی گاز، نیز چنین کردم. دولت پیش از سال ۸۴ که توتال، شل و بی پی و بسیاری از بزرگ ترین صاحبان سرمایه و فناوری های روز جهان را برای دسترسی ایران به گاز، به پارس جنوبی آورده بود، با اشارت انگشت دولت وقت در سال ۸۵ و ۸۶ بیرون راند. حال آن که ما سرمایه و دانش و فناوری دسترسی به گاز را نداشتیم؛ اما چه ها بر ما رفت و چه ها اهالی قطر دیدند؟
به گواهی آمارهای منتشره درآمد قطر در سال میلادی 2008 برابر با هشت میلیارد و سیصد میلیون دلار بوده است. رقمی بسیار بالا برای جمعیتی زیر دو میلیون نفر. دیپلماسی ما که به تاراندن شرکت های بزرگ نفتی و گازی جهان منجر شده بود، در قطر معکوس عمل کرد و به دیپلماسی فعال همسو با منافع ملی و پیوستن فعال به تجارت جهانی رو آورد. نتیجه آن که این کشور کوچک به درآمدی افسانه ای دست یافت. رقمی معادل 214 میلیارد دلار در سال.
راهی که ما تاکنون دنبال کرده ایم تولید فقر و تضعیف صنعت داخلی بوده و بیشتر به قاچاق دامن زده است و قاچاق کالا را به یک رویه معمول تجاری در کشورمان تبدیل کرده است. اما از آن سو دیوارهای تعرفه ای پیرامون ما باعث شده است مزیت های رقابتی اقتصاد ایران کم شمارتر به نظر برسند و در رقابت نابرابر با اعضای سازمان جهانی تجارت و بلوک های اقتصادی، از رمق بیفتند.
حاصل این شده است که سهم ما در نقشه تجارت جهانی بیشتر صادرات مواد خام اولیه است. به سخن دیگر ما آگاهانه به نفت خام وابسته ایم... همه این تصمیمات در سال های گذشته به فقر و کثرت روزافزون فقر و بیکاری انجامیده است. حتی نگاه ما به امنیت مرزهایمان نیز کاملا متفاوت است. ما هنوز به این باور نرسیده ایم که تجارت آزاد با همسایگان، بهترین و کم هزینه ترین روش ایجاد امنیت و ثبات است و درمان کننده آسیب های کهنه اجتماعی. هرچند دکتر روحانی به میدان سیاست ایران آمده است.
نظر کاربران
عالی بود و حرف دل همه ما بزرگسالان امروز دهه 60
اصلا مقاله ی خوبی نبود .... چرا که مشکلات اقتصادی کشور به دوره ای مشخص ربط داده شده است ولی اگر مطالعه ی جامعی داشته باشیم میبینیم که این مقاله کاملاً غلط و یکطرفه بیان گردیده است...مشکلاتی چون فقر در ایران چند دهه است که گریبانگیر کشور است و هر رئیس جمهوری میاد یک برنامه ای میده و میره و بعدی میاد همون برنامه ها رو به میل خودش تغییر میده ... برنامه ی جامع اگرچه وجود دارد اما به دلیل عدم استفاده از مدیران لایق و دلسوز راه به جایی نبرده است ... هر وقت فساد در کشور ریشه کن شدن آنوقت میشود به پیشرفت فکر کرد ....متأسفانه الان طوری شده که فساد اقتصادی در سیستم مدیریتی و اجرایی کشور به امری بدیهی تبدیل شده است و روزی نیست خبری در این مورد نشنویم ... از آقای روحانی هم فعلاً جز رکود ،بیکاری،اختلاف طبقانی و گسترش یافتن فقر چیزی ندیده ایم
مقاله جالبی بود و جا داشت که به این مطلب اشاره می شد ریشه اصلی مشکلات یاد شده در فساد سیستمی است
آزاردهنده ترین نکته اینه که تا یکسری مسائل بنیادین حل نشن هیچوقت وضعمون درست نمیشه و احتمالاً تا چند دهه آینده کشوری به نام ایران وجود نخواهد داشت.
از رئیس جمهور محترم عاجزانه خواستاریم با تلاش شبانه روزی خود هر چه زودتر ،ایران را به عضویت کامل سازمان جهانی تجارت در آورد تا از این طریق اقتصاد ایران از این وضیت موجود نجات یابد و فقر از ایران ریشه کن شود.