روایت یک اسیر نوجوان پس از سال ها
ابوالفضل محمدی جزو آن ۲۳ نفر اسیر نوجوان دوران هشت سال دفاعمقدس است که دست دشمنان انقلاب اسلامی را برملا کردند.
ابوالفضل محمدی که در سخنرانی پیش از خطبههای این هفته نمازجمعه زنجان حضور داشت، اظهار کرد: استان زنجان در همه دوران حرف نخست را میزند، بیش از سههزار شهید و هفتهزار جانباز تقدیم انقلاب کرده که در مقایسه با آمار کشوری ارقام قابل چشمگیری است.
وی افزود: ۲۶ مردادماه سالروز ورود آزادگان به کشورمان است، آزادگان نماد استقامت و صبر هستند؛ چراکه توانستند با تحمل سختیهای دوران اسارت، عزتمندی را برای ایران اسلامی به ارمغان بیاورند.
محمدی در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: پس از آتشبس ما را به کربلا بردند، اسرا میگفتند که نرویم و پشتپرده، دشمن نقشهای دارد، تصمیم گرفتیم با این فرصت به دست آمده زیارت امام حسین (ع) برویم و اجازه ندهیم تبلیغات نادرستی علیه کشورمان را انجام دهند.
وی در ادامه گفت: داخل ضریح پر از ته سیگار و خاک بود، کربلا از وضعیت نامناسبی برخوردار بود، خوشحال از زیارت کربلا بودیم اما دیدن این صحنهها برایمان دردناک بود.
محمدی خاطرنشان کرد: با تحمل و صبوری مشکلات توانستیم در جنگ پیروز شویم و امروز بر سایه امنیت که متاثر از حضور کشورمان در منطقه است تا مسلمین با کمال آرامش به زیارت بروند.
وی افزود: من جزو آن ۲۳ نفر هستم که بر علیه تبلیغات سوء رژیم بعث عراق ایستادند و دستشان را رو کردند. ۲۳ نوجوان اسیر که رژیم بعث عراق میخواست با نشان دادن این نوجوانان بگوید که ایران نوجوان به میدان جنگ میفرستد، در ادامه این تبلیغات ما را پیش صدام و در کاخاش که مقر تصمیمگیریهای مهم سیاسی و امنیتی بود، بردند.
محمدی در ادامه گفت: صدام به همراه دختر ۸ ساله خودش وارد مجلس شد، دلمان پر از آشوب بود، لحظهای از خودمان بدمان آمد که چرا این اتفاق افتاده، ما برای جنگ آمدهایم نه اینکه الان در مقابل صدام که مسبب جنگ و خونریزی بود بنشینیم، دختر صدام گلهای سفید که نشان از صلح داشت بین ما پخش کرد که همگی نشان از نقشه شوم دشمنان بود.
محمدی افزود: در فکر این بودیم تا توطئه تبلیغات دشمن را بشکنیم، در نتیجه با همفکری یکدیگر همه دست به اعتصاب غذا زدیم، برایمان این اعتصاب شبیه به روزه بود که نباید تحت هیچ شرایطی شکسته شود، این کار تا زمانی ادامه مییافت تا به اهداف خود دست یابیم.
وی تصریح کرد: خواستههای ما برای شکستن اعتصاب غذایی، بازگشت به اردوگاه کنار سایر اسرا و دیدن نماینده صلیب سرخ بود. پنج روز از اعتصاب غذایی گذشته بود که نماینده بعثی آمد و گفت که بعد از صرف ناهار به اردوگاه بازمیگردیم ولی ما نپذیرفتیم و گفتیم ناهار را در اردوگاه میخوریم و باز نماینده رژیم بعثی بازگشت.
محمدی یادآور شد: بیرون از محل اسارت ما، دو ماشین آماده حرکت بودند که یکی به فرودگاه و دیگری به زندان بغداد میرفت، رده سنی ما ۲۳ نفر بین ۱۴ تا ۱۷ سال بود در این بین دشمنان اعم از منافقین و صدام و سایر دستاندرکاران خواستار نشان دادن چهره خار و ذلیل اسرا و رزمندگان ایرانی بودند اما با خواست الهی همه این نقشهها بر زمین خورد و آزادگان با سربلندی به میهن بازگشتند.
ارسال نظر