جنگ اعصاب آمریکا علیه ایران
جنگ اعصاب به رهبری امریکا علیه ایران با این هدف طراحی و هدایت می شود که ایران را از اصلی ترین برد خود در جنک اراده ها که سند برجام است نا امید سازد و ایران را به این نتیجه برساند که برجام نتوانسته است هدف استراتژیک ایران در داشتن فناوری صلح آمیز هسته ای را محقق سازد و به نوعی ایران را به تجدید نظر وادار نماید.
در دوران پیش از برجام وقتی می خواستم شرایط موجود بین ایران و قدرتهای بزرگ را در عبارتی موجز و کوتاه توصیف کنم از اصطلاح " جنگ اراده ها " استفاده می کردم و در تفسیر آن توضیح می دادم که شرایط موجود به گونه ای است که هر طرف اراده قوی تری داشته باشد نتیجه مناقشه را از آن خود خواهد کرد. در آن مقطع زمانی هدف گیری طرف اصلی مقابل ایران یعنی امریکا اراده ایران در پیگیری اهداف خود بود.
ایران دقیقا می دانست چه می خواهد و چه نمی خواهد.ایران فناوری هسته ای می خواست و اصلا به دنبال سلاح هسته ای نبود و در مقابل حریف برای مقابله با خواسته بر حق ایران یعنی فناوری هسته ای موضوع سلاح هسته ای را مطرح می ساخت و در" مناقشه چه می خواهیم وچه نمی خواهیم "آن چه تعیین کننده بود اراده بود که خوشبختانه در جنک اراده ها جمهوری اسلامی ایران سربلند بیرون آمد و برجام سند پیروزی ایران در این جنگ بود.
درباره برجام بسیار سخن رفته است و خواهد رفت و بحثهای آن تمامی نخواهد داشت ولی یک موضوع را هیچ کس نمی تواند در خصوص برجام منکر شود که برجام توانست این هدف استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را به جامعه جهانی بقبولاند که ایران در جستجوی فناوری صلح آمیز هسته ای بوده و در پی سلاح هسته ای نیست و ایران در داشتن فناوری هسته ای صلح آمیز محق است و می تواند دستاوردهای هسته ای صلح آمیز خود را حفظ کرده و آن فعالیتها را ادامه دهد.
جنگ اعصاب به رهبری امریکا علیه ایران با این هدف طراحی و هدایت می شود که ایران را از اصلی ترین برد خود در جنک اراده ها که سند برجام است نا امید سازد و ایران را به این نتیجه برساند که برجام نتوانسته است هدف استراتژیک ایران در داشتن فناوری صلح آمیز هسته ای را محقق سازد و به نوعی ایران را به تجدید نظر وادار نماید.
دو عامل فوق یعنی سیاستهای اوبامازدایی و اولویت منافع اسراییل و عربستان در منطقه اساس سیاست برجام ستیزی ترامپ است ولی همزمان ترامپ و تیم کاخ سفید او به جایگاه بین المللی برجام وقوف کامل دارند و می دانند که هزینه کنار رفتن یکچانبه از برجام برای همه حتی کشوری در اندازه امریکا بسیار زیاد است لذا امریکای ترامپی شیوه ای در برخورد با برجام را انتخاب کرده است که با عصبی ساختن ایران ، کاری کنند که ایران بهانه ای در خصوص نقض برجام بدست امریکا بدهد و این فرصت را برای ترامپ و تیم او فراهم آورد که با دامن زدن به تنش و بزرگنماییهای غیر متعارف و تحریف واقعیتها برجام را به هزینه ایران لغو کند.
در شرایط کنونی این شیوه رفتار و رویکرد امریکا در قبال برجام را می توان " جنگ اعصاب " نامید زیرا هدف اصلی در این جنگ حمله به اعصاب طرف مقابل است و حریفی که عصبی شود بازنده صحنه خواهد بود.
نظر کاربران
فعلاً که به لطف خدای عادل خود آمریکا از دست کره شمالی -چین و ونزوئلا جنگ اعصاب گرفته آنهم بد مدل .