جامعه ایران مدت های مدیدی است که نشان داده می خواهد حکومت تغییر کند ، اما جامعه ایران تغییر رژیم نمی خواهد.
صنم نراقی- سینا آزادی در دیپلماسی ایرانی نوشت: جامعه ایران مدت های مدیدی است که نشان داده می خواهد حکومت تغییر کند ، اما جامعه ایران تغییر رژیم نمی خواهد.
در واشنگتن سیاست تغییر رژیم ایران که در دوران بوش رونق گرفت و در دوران اوباما پژمرد دوباره در دولت ترامپ شکوفا شده است. اما آنهایی که از تغییر رژیم استقبال می کنند و آنهایی که با صدای بلند علیه آن صحبت می کنند هر دو این واقعیت را نادیده می گیرند که تغییرات عمیق همین حالا در ایران آغاز شده است.
تغییرات در ساحت سیاسی ایران از سال ۱۹۷۹ توسط دینامیک گذار اجتماعی و فرهنگی ایران آغاز شده است. یکی از مهمترین شاخصه های این گذار وضعیت زنان است که در تمام این مدت بازیگرانی کلیدی بوده اند. در دهه ۱۹۷۰، اصلاح قوانین خانواده که به زنان قدرت بیشتری داد به روحانیون سنتی کمک کرد تا علیه غربی شدن ایران بسیج شوند.
روحانیت با موفقیت زنان متعلق به گروه های تهیدست و محافظه کار را برای حمایت از انقلاب بسیج کرد. اما معلق شدن قوانین خانواده، اعمال اجباری حجاب و اقدام های اولیه برای سلب حقوق زنان برای رای دادن، باعث واکنش شدید زنان از طیف های گوناگون اجتماعی شد.
در دهه ۱۹۸۰ زنان که از کسب برخی درجات دانشگاه ممنوع شده بودند، دست به مبارزه زدند و جایگاه خود را مطالبه کردند، آن قدر این تلاش جدی بود که در سال ۲۰۱۵ حدود ۷۰ درصد از فارغ التحصیلان علوم، فن آوری، مهندسی و ریاضی در ایران زنان بوده اند. مریم میرزا خوانی فقید، تنها زنی که مدال فیلدز ریاضیات را کسب کرده، در میان نسلی از دختران قرار داشت که پس از انقلاب و در سیستمی به دنیا آمد که به طور کامل برابری جنسیتی را پس می زد.
صعود میرزاخوانی منحصر به فرد نبود، ۱۱ جولای ۲۰۱۷، ایران ایر، مهمترین خط هوایی ایران، فرزانه شرفبافی، ۴۴ ساله را به عنوان اولین مدیر عامل زن خود برگزید.
زنان همچنین راه خود را به سیاست پیدا کردند. در سال 2016 انتخابات پارلمانی منجر به ظهور مجلسی با بیشترین تعداد زنان از آغاز انقلاب به این طرف شد. به طور مشابه در انتخابات شورای شهر در سال 2017 نیز پیروزی زنان در کسب کرسی ها با 6 درصد رشد همراه بود.
در استان به شدت محافظه کار سیستان و بلوچستان حدود 415 زن کرسی های شورا را تصاحب کردند. همزمان اعتراضات در خصوص غیبت زنان در کابینه جدید، با وجود وعده پرزیدنت روحانی برای بالا بردن تعداد وزیران زن، بالا گرفته است.
جامعه ایران مدت های مدیدی است که نشان داده خواهان اصلاحات است، اما جامعه ایران "تغییر رژیم" نمی خواهد. طرفداران تغییر رژیم در واشنگتن با استفاده از تبلیغات حقوق بشر ادعا می کنند که اکثریت جامعه ایران از سرنگونی حکومت استقبال می کنند.
اما مشارکت ۷۳ درصدی در داخل ایران و در میان مهاجران ایرانی در انتخابات ماه مه پیام بلندی را ارسال کرد: مردم ایران خواستار بهبود صلح آمیز و همراه با نظم اوضاع هستند؛ انقلابی پر هرج و مرج به همراه خشونت و بی نظمی نمی خواهند.
به طور قطع، حامیان تغییر رژیم ادعا می کنند که جنبش های مخالفی وجود دارند که در حاشیه به انتظارنشسته اند تا اوضاع را در دست بگیرند و دموکراسی را برای مردم ایران به ارمغان بیاورند. متاسفانه آنها روی اسب های مرده شرط بندی کرده اند، مثل سازمان مجاهدین خلق که در طول جنگ ایران و عراق از صدام حسین و سلاح های شیمیایی وی علیه ایران حمایت کرد.
همزمان مردم به فراخوان ولیعهد دوران قدیم، رضا پهلوی که خواستار نافرمانی مدنی و تحریم انتخابات شده بود وقعی ننهادند و اظهارات وی را به تمسخر گرفتند.
در واقعیت، هر چند حامیان تغییر رژیم در ایران ادعا می کنند که مدافعان دموکراسی هستند، اما آنها یا دولت منعطف با سیاست های شان می خواهند یا خواستار برخورد نظامی میان ایالات متحده و ایران هستند. هر گونه حمله نظامی، خونریزی یا رهبری تحمیلی از سوی قدرت های خارجی باعث اتحاد فوری داخلی بیشتری می شود.
وقتی غبارها فرو نشیند، جامعه که به شدت خواستار میانه روی و تعامل است از دست دنیا خشمگین خواهد بود و بیش از پیش وابسته به نیروهای تندرویی خواهد شد که در حال حاضر رو به افول هستند.
ایران امروز با ایران سال 1979، 1989، 1999 و حتی 2009 متفاوت است. جامعه به طور فزاینده ذهنیت دموکراتیک دارد. تمایل والایی برای یافتن راه گذار برای دنیایی برای زیستن وجود دارد. تغییرات توقف ناپذیر سیاسی اجتماعی به رهبری زنان در جریان است. بهترین کاری که ایالات متحده می تواند انجام دهد این است که بگذارد ایرانی ها سرنوشت خودشان را تعیین کنند، اتفاقی که به نفع ایران، منطقه و ایالات متحده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
منظور این مقاله چی بود دقیقا ؟
این چه مقاله ای هست دیگه ؟