حجتالاسلام ناصر نقویان استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگویی به موضوع کرامت انسانی پرداخته و آن را در پرورش انسان از اولویتهای موثر میداند. نقویان تاکید میکند که «اسلام میخواهد توی سر عوض شود، نه فقط روی سر.» در ادامه بخشی از این گفتوگو را میخوانید.
روزنامه آرمان امروز: حجتالاسلام ناصر نقویان استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگویی به موضوع کرامت انسانی پرداخته و آن را در پرورش انسان از اولویتهای موثر میداند. نقویان تاکید میکند که «اسلام میخواهد توی سر عوض شود، نه فقط روی سر.» در ادامه بخشی از این گفتوگو را میخوانید.
نهادهای فرهنگی همچون صدا و سیما، وزارتخانههای مربوطه مانند ارشاد و سایر نهادهای دیگر چقدر توانستهاند اصل کرامت انسانی را پیاده کنند؟
امروز متاسفانه با کسانی که خود را اصول دین میدانند مواجه میشویم و اگر کسی با ایشان مخالفت کرد، گویی با اصول دین مخالفت کرده است و بایستی حکم تکفیر برای او صادر کرد. این همان مشکلی است که در جامعه وجود دارد.
چند وقت پیش آقازاده یکی از علما میگفت که پدر ایشان از تعجب مردم از تواضع خودشان متعجب شده بودند و گفتهاند این کار من یک وظیفه عادی است! اما از بس مردم گاهی از بعضیها، تکبر یا رفتارهای متکبرانه دیدهاند تواضع کسی میتواند تعجبآور باشد! مثل وقتی است که کسی در بازار صداقت بورزد، اما وقتی بیماری و دروغگویی، اصل شد آن وقت میبینیم کسی که راست میگوید باید به او پاداش داد.
این بهطور جد نیاز به هشدار دارد و زنگ خطر را باید به صدا در آوریم و به تعبیر طلبگی «أین تذهبون»؛ به کجا دارید میروید؟ و کسانی که دماسنج فرهنگ جامعه به دست آنهاست و یا حداقل نگاه مردم به دماسنج آنهاست، باید این علامت هشدار را بدهند. صداقت پاکی و نجابت همیشه مارکشان با خودشان است.
اگر جامعهای به سمت عدالت محوری برود، کسی نمیگوید با این کار میخواهند مردم را فریب دهند؛ با عدالت نمیتوان کلاه سر کسی گذاشت، اما با روپوشی از عدالت میشود، با روپوشی از یک ظاهرسازی میشود، با یک ظاهرپرستی میشود و بر این اساس حافظ میگفت: زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست.
اگر خواستیم درباره بیحجابی سخن بگوییم باید یک خانمی که معتقد به بیحجابی است اجازه یابد در صدا و سیما حرف بزند، نه من طلبه که از اول موضعم رد بیحجابی است. از سوی دیگر وظیفه متولیان تشریح اسلام ناب و عرفان ناب این است که بیایند شاخصها را به مردم بگویند، بدون اینکه از اهرم فشار استفاده کنند و به این ترتیب مردم در یک انتخاب و غربال درست قرار بگیرند.
شخصیتهایی داریم که میتوانیم از طریق رسانههای عمومی و صدا و سیما اجازه بدهیم آنها بیایند و عرفانهای ناسالم را برای مردم تبیین کنند؛ عرفانهایی که مانند خار در فکر انسانها فرو رفته است. در عین حال اجازه بدهند گروه مقابل هم حرف خود را بزند نه اینکه خودگویی و خودخندی، عجب مرد هنرمندی!
به این ترتیب به خانمی که به حجاب اعتقاد ندارد و در کوچه و خیابان هم خیلی باحجاب نیست و در خارج از کشور هم بیحجاب است، اجازه دهیم در تلویزیون از فواید بیحجابی بگوید و در مقابل هم یک انسان کارکرده، متخصص و معتقد به حجاب در همان رده تحصیلی که در خارج کشور هم بدون اینکه حجاب منافعش را تامین کند، با حجاب است، از حجاب دفاع کند.
کسی میتواند از حجاب دفاع کند که منافع نداشته باشد و متهم نباشد؛ بنده که روحانی هستم، اگر در ماشینی سوار شدم و به راننده گفتم ضبط را خاموش کن، قبل از اینکه به فکر دین خدا باشم به فکر این هستم که این نوار به شخصیت من توهین میکند و من بیشتر برای خودم ناراحت هستم، نه برای دین خدا، اما کسی که در این جایگاه نیست و حجاب را رعایت میکند، بیاید و سخن بگوید!
در بحث کرامت انسانی، نگاه جامع شما نسبت ناهنجاریهای امروز جامعه چیست و چه راهکاری برای برونرفت از این شرایط پیشنهاد میکنید؟
در جامعهای زندگی میکنیم که اعتقادات مردم حکم میکند که باید یک سلسله ظواهر را مراعات کنیم و ما از این گریز و گزیری نداریم، چون اسلام معتقد به حجاب، نماز، روزه، حج و... است و این ظواهر باید حفظ شوند. یعنی دانشجو باید سر کلاس حاضر شود، اما کلاس آمدن موضوعیت ندارد و درس خواندن مهم است!
اما قوانین دانشگاه میگوید باید سر کلاس باشید و به استاد میگوید اگر دانشجویی چهار جلسه سر کلاس نبود، شما حق داری این دانشجو را حذف کنید و این در همه جای دنیا مرسوم است. پس از سویی مجبور به رعایت این ظواهر کنیم و از سوی دیگر هستی بر اساس آزادی انسان آفریده شده و اکنون پرسش مطرح میشود که اختیاری که خدا به انسان داده است اگر میخواست او هیچخطایی نکند، نباید این اختیار را میداد و باید یک موجود دیگری میآفرید.
به قول یکی از روانشناسان تربیت را شدنی کند نه کردنی و شما بچه را تربیت نمیکنید، بلکه کودک در یک محیط، فضا و زمینههایی قرار میگیرد که خودش انتخاب میکند. آن زمینه را باید پدر و مادر فراهم کنند، مانند بذری که وقتی در دل خاک قرار میگیرد زمین مناسب، زمان مناسب و زمینه مناسب منجر به رشد بذر میشود.
شما که نمینشینید برای آن لالایی بگویید و هرشب یک سانت یک سانت رشد کند، خودش بیرون آمده و به یک نهال و شکوفایی میرسد و اکنون هنر جامعه اسلامی هم باید همین باشد. آبراهام مزلو، خدای روانشناسی امروز دنیا، نیازهای آدمی را در پنج طبقه مطرح و در آخرین طبقه، خودشکوفایی را بیان کرده و این اصل پذیرفته شدهای است و البته متعلق به او نیست، ما در آیات و روایاتمان از امام صادق(ع)، بهتر از آن را داریم.
ما باید این جامعه را با حفظ احترام به اختیار انسان رشد دهیم، چون اگر اجبار آمد میشود مثل همین روسریهایی که سر خانمهاست؛ با گشت ارشاد نمیتوان آدمها را با حجاب کرد و تنها میتوان روسری سر کسی کرد، اما تو سری او عوض نشده است. اسلام میخواهد توی سر عوض شود، نه فقط روی سر و با تو سری نمیشود روسری سر کسی کرد، پس تا توی سر عوض نشود، روی سر عوض نمیشود و ما خیال کردیم میتوانیم با تو سری روسریها را عوض کنیم و شده همین که میبینیم.
سایر کارها مانند نماز، روزه و... هم همین طور است و نتیجه آن، آمار بالای عصبانیت مردم، خشم مردم، فقر و بیکاری مردم و... و آمار بالای مراجعهکنندگان به قوه قضائیه بوده که مایه شرمندگی ماست.
بعضی قضات آماری از فجایع دارند که حتی در کشورهایی که آزادیهای این چنینی داده شده، این نوع خطاها کمتر در آنجا اتفاق میافتد یا هرگز اتفاق نمیافتد، بنابراین یک جای جامعه ما لنگ میزند، ما خواستیم فقط ظاهر جامعه را حفظ کنیم و امروز نه در لایههای پنهان و زیرین جامعه بلکه گاهی در همین لایههایی که بهراحتی دیده میشود، بحران وجود دارد.
به همین دلیل رفع این چالشها، کار سختی است و به قولی، سهل و ممتنع و نیازمند کارشناسان خبره و در عین حال صبور است. باید کسی از لاک خود و خودپسندیها بیرون بیاید و منفعتطلبیهای باندی، جناحی، شخصی و خیالی را کنار بگذارد، در این صورت بهطور حتم میشود کاری کرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
آفرین.صدتا لایک داره.
درود بر اقای نقویان عزیز