جایگاه مسوولیتهای اجتماعی در حوزه زنان بررسی شد
روند رو به رشد زنان سرپرست خانوار در آمارهای رسمی
در دهههای اخیر، تعداد زنان سرپرست خانوار کشور رو به افزایش گذاشته است؛ زنانی که نه الزاما به دلیل مرگ همسر یا طلاق سرپرست خانوار شدهاند که بعضا دخترانی را نیز شامل میشود که بهتنهایی زندگی کرده و حتی سرپرستی خواهران و برادران خود را برعهده دارند.
سرشماریای که اواخر سال گذشته تهیه شد، نشان میدهد که حدود 9.5 درصد از زنان به دلیل فوت همسر یا طلاق، بدون همسر زندگی میکنند. از این میزان 7.3 درصد همسر خود را به علت فوت از دست دادهاند و 2.2 درصد نیز از همسر خود طلاق گرفتهاند. براین اساس این دو گروه از زنان عمدتا به سرپرستان خانوار تبدیل شدند که البته طبق تعاریف زنان سرپرست خانوار، باید جمعیت آنها را بهمراتب بیش از 9.5 درصد کل جمعیت زنان دانست. طبق همین گزارش 26.2 درصد از دختران نیز وجود دارند که تاکنون ازدواج نکردهاند که بخشی از آنها نیز بنا به سبک زندگی در گروه زنان سرپرست خانوار قرار میگیرند.
اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، روند رو به رشد تعداد زنان سرپرست خانوار است. در سالهای اخیر بارها از رشد جمعیت این گروه صحبت شده است، بهویژه افزایش آمار طلاق سهم قابل ملاحظهای در رشد جمعیت زنان سرپرست خانوار داشته است.
طبق آمار برآورد شده، در سال ۸۵ زنانی که همسر خود را به دلیل فوت از دست داده بودند، برابر با ۶.۵ درصد بوده که این میزان یک دهه بعد یعنی در سال گذشته به ۷.۳ درصد رسیده است. در عین حال جمعیت زنانی که به واسطه طلاق به سرپرست خانوار تبدیل شدند نیز از ۰.۹ درصد در سال ۸۵ به ۲.۲ درصد در سال گذشته افزایش یافته است.
زنان سرپرست خانوار و مهارتآموزی
بنا به اعتقاد کارشناسان با تغییر ساختار فرهنگی و اجتماعی، جمعیت زنان سرپرست خانوار در سالهای آینده همچنان رو به افزایش خواهد گذاشت؛ زنانی که به سرپرستان خانوار تبدیل میشوند و چه بسا تا پایان عمر بهتنهایی خانواده خود را اداره خواهند کرد. اما این مسئله آنجا بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که بسیاری از این زنان فاقد مهارت و توانمندی لازم برای اداره زندگی و معیشت خود و خانوادهشان هستند و این موضوع میتواند بیش از پیش آنها را آسیبپذیر سازد.
در این حوزه، شکلگیری کمپینهای اجتماعی و هدایت این موضوع میتواند با دستور کار قرار دادن مسئولیت اجتماعی شرکتها یک تحول جدی محسوب شود که به زنان سرپرست خانوار و مهارتآموزی آنها کمک کند.
برای بهبود اوضاع زنان سرپرست خانوار، باید بهرهگیری از کمپینهای اجتماعی بر اساس نیاز روز و به صورت خودجوش در جامعه پیگیری شود تا براساس عقیده مشترک مردم این فرهنگ منتشر شود.
اشتغالزایی زنان، نیازمند توجه به ویژگیهای جمعیتی
اهمیت این موضوعات زمانی دوچندان میشود که بدانیم در آخرین گزارش سرشماری نفوس و مسکن سال 95 برآورد دقیقی از جمعیت زنان سرپرست خانوار ارائه نشده، اما پیشبینیهای قبلی بر آن بود که سهم زنان سرپرست خانوار از 12.5 درصد در سال 91 به 15 درصد در سال 1395 برسد.افزایش این گستره در گزارشهای مربوط به سرشماری سال 90، نشان میدهد که حدود پنج سال پیش جمعیت زنان سرپرست خانوار به بیش از یک میلیون و 38 هزار نفر رسیده بوده و باید انتظار افزایش تعداد آنها را در فاصله سال 90 تا کنون داشت.
زنان سرپرست در كدام استان بیشتر هستند؟
مبحث دارای اهمیت دیگر در خصوص این جمعیت، پراکندگی آنها در استانهای مختلف است که برحسب این امر میتوان برنامههای توانمندسازی و آموزش این زنان را باتوجه به میزان پراکندگی استانی، هدفمند کرد.
براساس برآوردهای صورتگرفته استانهای تهران، خراسان رضوی و اصفهان بیشترین جمعیت زنان خودسرپرست را در سالهای اخیر داشتهاند. در مقابل نیز استانهایی همچون ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر کمترین تعداد زنان سرپرست خانوار را دارا هستند.
برآوردهای رسمی صورتگرفته در این حوزه همچنین نشان میدهد که بیش از نیمی از زنان خودسرپرست غیرفعال هستند و در بین زنان شاغل سرپرست خانوار، بیشترین سهم مربوط به اشتغال در حوزه فعالیتهای کشاورزی و ماهیگیری است که حدود ۳۸.۵ درصد کل زنان خودسرپرست شاغل را شامل میشود.
افزایش سن زنان سرپرست در ایران
اما نکته قابل توجه دیگر، وضعیت سنی زنان سرپرست خانوار است که باعث میشود توجه به کمپینهای اجتماعی را دوچندان کند. در دهه اخیر، به علت افزایش سن امید به زندگی، با زنانه شدن سالمندی در کشور روبهرو هستیم که زنان سرپرست خانوار هم از این دایره مجزا نماندهاند. طبق برآوردهای صورتگرفته بیشترین زنان سرپرست کشور در گروه سنی 65 ساله و بیشتر قرار دارند که این موضوع به نوبه خود ضرورت پرداختن به حمایتهای اجتماعی برای این گروه را افزایش میدهد. براین اساس کمترین جمعیت این زنان نیز مربوط به گروه سنی کمتر از 20 سال اختصاص دارد.
پراکندگی استانی، وضعیت سن، نوع سرپرستی خانوار و مواردی از این دست، ضرورت آسیبشناسی بیشتر و برنامهریزی برای پرداختن به موضوع زنان سرپرست خانوار از بُعد سیاستهای حمایتی، اجتماعی و اقتصادی را بیش از پیش روشن میسازد.
متولیان متعدد و ناهماهنگی
در حوزه بهبود وضعیت زنان سرپرست خانوار، مرکز پژوهشهای مجلس برای حل مشکلات، چندی پیش پیشنهادهایی ارائه داده بود که از آن جمله میتوان به لزوم تمرکز تمامی امور حمایتی و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار و خودسرپرست در یک سازمان، تهیه بانک اطلاعاتی زنان سرپرست خانوار در کشور و حمایت از ایجاد و توسعه تشکلهای غیردولتی برای کمک به زنان سرپرست خانوار، اشاره کرد.
در این خصوص شهیندخت ملاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان هم، با تاکید بر لزوم هماهنگی بیشتر در سیاستهای اجتماعی مرتبط به زنان خودسرپرست معتقد است: درحال حاضر بحث زنان سرپرست خانوار، متولیان متعددی دارد که برای پیشبرد اهداف این بخش نیازمند هماهنگیهای لازم در این زمینه هستیم.
در سال ۷۴ قانون تامین زنان بیسرپرست و بدسرپرست را داشتیم که این قانون نیاز بهروزرسانی دارد و مدتی است که در دستور کار معاونت قرار گرفته و همه باید کمک کنند تا این قانون بهروزرسانی شود.
ارسال نظر