۳ گزینه اصلح برای مدیریت وزارت علوم
وزیر علوم دولت اصلاحات تاکید کرد: من با شناختی که از مجموعه مدیران و نیروهای دانشگاهی ایران از دیرباز دارم، آقایان دکتر توفیقی، دکتر دانش، دکتر فرجیدانا و دکتر میلیمنفرد را با فاصله قابل توجهی نسبت به سایرین برای مدیریت وزارت علوم اصلح میدانم.
وزارت علوم تنها وزارتخانهای است که وزیری برای آن به مجلس پیشنهاد نشده! واقعیت این است که به دلیل ضعف شناخت و آگاهی از ماهیت و رسالتهای نهاد مدرن دانشگاه و آموزش عالی، نوعی بیاعتمادی و حتی نگرانی جدی نسبت به آن در مسئولان عالی نظام وجود دارد و در میان وزارتخانههای مختلف غریب و تنها افتاده است! لذا برای دستگاهی که نزدیک به یکصد هزار هیات علمی و کادرهای تخصصی فراوانی را در رشتههای علمی گوناگون در درون خود دارد و تولیدکننده نیروی انسانی آموزش دیده کشور است، هنوز نتوانستهاند کسی را برای تصدی مدیریت آن پیدا کنند!!؟
در چند سال گذشته وزارت علوم بیشترین بیثباتی مدیریتی را داشته و وزیر همواره درگیر تداخل با وظایف و اختیارات قانونی خود بوده است. بیشترین دخالتهای غیر علمی و غیرکارشناسانه و بیشتر سیاسی و اجرائی نیز از ناحیه شورای انقلاب فرهنگی و دبیرخانه آن،بسیج دانشجوئی و اساتید، مدیریتها و سیاستهای خودسرانه و ناهماهنگ دانشگاه آزاد و معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری، عناصر سیاسی ملی و محلی و... که به آن تحمیل شده است!
در مقام عمل نیز کمترین اولویت از نظر وقتگذاری رئیسجمهوری در شورای عالی علوم و تحقیقات و فناوری، تخصیص اعتبارات ریالی و ارزی، سیاستگذاری و آیندهنگری برای توسعه علم و فناوری کشور و... در سطح دولتها و مجالس را داشته است! طبیعی است که در این شرایط نمیتوان آینده قابل قبولی را برای رسیدن به اهداف توسعه و پیشرفت کشور پیشبینی کرد!
گفته میشود که تاکنون ۹ گزینه پیشنهادی آقای رئیسجمهور برای تصدی وزارت علوم پذیرفته و مورد توافق واقع نشده است یا خود افراد در دقیقه ۹۰ از مسئولیت انصراف دادهاند!، واقعیت تلخی که تحت تاثیر عوامل فشار و مداخلهگر قابل درک است!
اکنون حسب وظیفه من فقط چند ملاک را برای انتخاب وزیر علوم که شاخصترین چهره دولت نیز میتواند یا باید باشد، ارائه میکنم:
۱- حسن شهرت و مقبولیت عمومی در جامعه دانشگاهی کشور
۲- سوابق علمی و تخصصی برجسته در سطح ملی و بینالمللی
۳- سوابق مدیریتی موفق دانشگاهی و ستادی در گذشته، وقتگذاری کافی و ارتباط و هماهنگی با دستگاههای اجرائی
۴- رویکرد علمی و فراتر از سیاستبازیهای رایج، استقلال رای در عین اعتقاد به کار جمعی، حساس به بیتالمال و مسایل توسعه کشور
۵- تمرکززدائی و حرکت به سمت استقلال دانشگاهها، تحرک و پویائی و رابطه تنگاتنگ با دانشجویان و دانشگاهیان
اکنون من با شناختی که از مجموعه مدیران و نیروهای دانشگاهی ایران از دیرباز دارم، آقایان دکتر توفیقی، دکتر دانش، دکتر فرجیدانا و دکتر میلیمنفرد (به ترتیب حرف الفبا) را با فاصله قابل توجهی نسبت به سایرین برای مدیریت وزارت علوم اصلح میدانم. ایشان همگی شخصیتهای شناختهشده و شایستهای هستند که نباید کشور به دلایل غیرمنطقی از خدماتشان محروم گردد!
"تا که قبول افتد و که در نظر آید"
نظر کاربران
جناب آقای دکتر معین عزیز شما بهار میدانید که این شاخصه ها ملاک نیست کدام مسیول را می شناسید که هنگام انتصاب ملاکها ی جدی سر راه او بود
فرجی دانا که رفت. دانایی از وزارت علوم رفت. .. شایسته است بر جایگاه برحقش برگردد.