یکی از سؤالات مطرح در حوزه اقتصاد انرژی این است که منابع طبیعی فراوان کشور تا چه میزان بهعنوان اهرم قدرتآفرین و تأثیرگذار در تعاملات بینالمللی نقشآفرینی کرده است؟
قادر شادیوند در شرق نوشت: یکی از سؤالات مطرح در حوزه اقتصاد انرژی این است که منابع طبیعی فراوان کشور تا چه میزان بهعنوان اهرم قدرتآفرین و تأثیرگذار در تعاملات بینالمللی نقشآفرینی کرده است؟
بدون شک یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تحقق رشد و توسعه اقتصادی، دسترسی پایدار و مطمئن به منابع انرژی است. براساس پیشبینیها انرژیهای فسیلی در دهههای آتی همچنان از مهمترین منابع تأمین انرژی جهان به شمار میروند.
این به آن معنی است که کشورهای دارنده ذخایر هیدروکربوری در دهههای آتی همچنان از اهمیت بالایی در تأثیرگذاری بر جریانهای اقتصادی و سیاسی برخوردار خواهند بود. در ایران بیش از صد سال از اکتشاف و تولید نفت میگذرد؛ اما چه عواملی موجب شده است که این ثروت خدادادی در راستای قدرتآفرینی و همچنین اثر مثبت بر روند توسعه اقتصادی کارکرد لازم را نداشته باشد؟
یا به عبارت دیگر دلایل اتخاذنکردن یک دیپلماسی انرژی فعال از سوی ایران در دهههای گذشته و بهرهبرداری از این عامل در راستای تقویت نقش بینالمللی کشور و همچنین بهبود روند توسعه اقتصادی چیست؟
در پاسخ به این سؤال باید اشاره کرد که ایران همواره در زمره صادرکنندگان نفت خام بوده است؛ هرچند با وقوع جنگ تحمیلی و تخریب عمده زیرساختهای نفت و گاز و همچنین اعمال تحریمهای خارجی و کاهش حجم تولید و صادرات نفت و گاز، تأثیرگذاری ایران در بازار بینالمللی انرژی تحتالشعاع قرار گرفت؛
باوجوداین با فروکشکردن شعله جنگ و بازسازی خرابیها و جلب مشارکت شرکتهای بینالمللی بار دیگر در مسیر افزایش تولید و صادرات نفت قدم برداشت؛ اما واقعیت آن است که از نفت خام هیچگاه بهعنوان ابزار تقویت پیوندهای بلندمدت سیاسی و اقتصادی استفاده نشده است و کشور فقط فروشنده نفت بوده است.
چاره کار در تمرکز بر تجارت با مشتریان راهبردی و طرحریزی روابط اقتصادی متقابل بوده که به معنای وابستگی امنیت اقتصادی و انرژی کشورها به نفت و گاز برای تأمین منافع بلندمدت کشور است. تا پیش از وقوع تحریمهای گسترده علیه کشور و صنعت نفت، سیاست ایجاد تقاضای مطمئن نفت خام در بازارهای هدف اروپا و آسیا افتان و خیزان دنبال میشد.
دراینباره اقدامات مناسبی در بازار اروپا انجام شده بود و چندین پالایشگاه بر مبنای نفت ایران طراحی شده بود؛ باوجوداین نفوذ بیشتر نظیر خرید سهام پالایشگاه در بازارهای هدف محقق نشد.
با تشدید تحریمها در دهه اخیر و انجامنشدن اقدام لازم از سوی ایران در کشورهای هدف تقاضا، سیاست بیاثرسازی نقش ایران در زنجیره تأمین عرضه انرژی جهان از سوی گردانندگان تحریم دنبال و به میزان زیادی محقق شد. به عبارتی دیگر صحنه سیاست بینالمللی بهگونهای چیده شد که ایران نتواند در قامت عرضهکننده اصلی نفت خام به هیچ کشور بزرگ اقتصادی ایفای نقش کند و مانند کشورهایی نظیر عربستان و روسیه از منابع انرژی در ایجاد قدرت بینالمللی استفاده لازم را ببرد.
این در حالی بود که برخی از کشورهای تولیدکننده نفت توانسته بودند با سرمایهگذاری در صنایع پالایشی و پتروشیمی کشورهای هدف صادراتی و همچنین مشارکت در فعالیتهای اقتصادی آنها، تقاضای نفت خام خود را به میزان زیادی تضمین کنند. امروزه با رفع تحریمهای ظالمانه صنعت نفت فرصت آن فراهم شده است تا سیاست فروش صرف نفت خام به سیاست توسعه روابط تجاری و اقتصادی و سیاسی با مشتریان راهبردی ارتقا یابد؛ اما در زمینه گاز طبیعی شرایط جدیدی شکل گرفته است.
در گذشته با تعلل در توسعه مناسب میادین تولیدی و همچنین شکلگیری تقاضای روزافزون داخلی و توسعه فعالیتهای گازرسانی به شهرها و روستاها، فرصت حضور در قامت صادرکننده اصلی برای کشور مهیا نشده و این حامل انرژی از چرخه دیپلماسی انرژی کنار رفت. باوجوداین در سالهای اخیر و با بهبود روند تکمیل فازهای پارس جنوبی و پیشبینی بهرهبرداری کامل در سالهای نزدیک، مازاد گاز برای تخصیص به صادرات در دسترس خواهد بود.
این در حالی است که وجود ذخایر عظیم گاز طبیعی امکان افزایش بیشتر تولید را در سالهای آتی نیز فراهم خواهد کرد؛ بنابراین سیاست ایران در زمینه گاز طبیعی ازآنجاکه این محصول امکان برقراری پیوندهای بلندمدت منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی را تقویت میکند، نیازمند بازنگری و توجه ویژه است.
اکنون زمان آن رسیده است که سیاست تجارت گاز (شامل صادرات و واردات گاز) در رأس دیپلماسی انرژی کشور با جدیت دنبال شود. دراینباره و با استناد به سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری، علاوه بر برنامههای صادرات و واردات موجود، صادرات گاز به کشورهای همسایه نظیر عراق، پاکستان، ارمنستان، جمهوریآذربایجان و افغانستان در برنامه ششم توسعه پیشبینی شده است.
همچنین در قالب سیاست کسب سهم مناسب از بازار جهانی تجارت گاز، لزوم گسترش رایزنیهای سیاسی و اقتصادی با کشورهای همسایه تولیدکننده گاز طبیعی نظیر قطر و ترکمنستان برای جلب مشارکت آنها برای انتقال گاز طبیعی خود از طریق پهنه سرزمینی ایران به بازارهای هدف آسیایی و اروپایی بیشازپیش اهمیت مییابد.
ایران میتواند با ایجاد اطمینان از توان صادراتی پایدار گاز طبیعی خود و تقویت روابط بلندمدت انرژیمحور بهویژه با همسایگان، نقش مؤثری در تأمین امنیت انرژی و اقتصادی منطقه و جهان ایفا کند. خارج از خواست سیاسی، تحقق دو عامل در ایجاد این اطمینان لازم است.
مدیریت تقاضای داخلی و افزایش سطح تولید. تحقق عامل نخست نیازمند مشارکت گسترده دولت و مردم است؛ اما عامل دوم به میزان زیادی از سوی وزارت نفت تحقق یافته است و با سرعت مناسبی به پیش میرود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر