طرح کابینه ٢٤میلیونی، ترجمه انتخابات و رقابت دموکراتیکی است که از دل آن، آقای روحانی بهعنوان منتخب مردم بیرون آمد. در واقع این طرح، تمایز دولت ایشان را با دولتهایی که قرار بود دیگر رقبای انتخاباتی در صورت پیروزی تشکیل دهند، نشان میدهد.
آذر منصوری در شرق نوشت: طرح کابینه ٢٤میلیونی، ترجمه انتخابات و رقابت دموکراتیکی است که از دل آن، آقای روحانی بهعنوان منتخب مردم بیرون آمد. در واقع این طرح، تمایز دولت ایشان را با دولتهایی که قرار بود دیگر رقبای انتخاباتی در صورت پیروزی تشکیل دهند، نشان میدهد.
بنابراین طبیعی است که این گفتمان بعد از رأیآوردن آقای روحانی به شکل جدی فعالیت کند تا مطالبات مردم پیگیری شود. با این حساب نباید کابینه ٢٤میلیونی را نوعی سهمخواهی یا شرطگذاشتن برای رئیسجمهور منتخب به حساب آورد.
بلکه میتوان آن را پشتوانهای دانست که مهمترین سرمایه اجتماعی آقای روحانی در چهار سال پیشروست تا ایشان با جدیت بیشتر برنامههای خود را پیگیری کنند و بخشهایی از کابینه که در دولت اول، با ایشان همراهی لازم را نداشتند، در دولت دوازدهم، همسوتر عمل کنند.
آشکار است که بعد از انتخاب آقای روحانی در انتخابات بیستونهم اردیبهشتماه، موجی از فشارها و حملات علیه ایشان آغاز شده که نوک پیکان آن به سمت چینش کابینه است. هدف این فشارها، این است که روحانی نتواند کابینه مدنظر خود را در چنین بزنگاه مهمی بچیند و طبیعی است که این لحظه حساس باید مورد توجه همه قرار گیرد.
مطالبه کابینه ٢٤میلیونی را میتوان به نوعی خنثیکننده بخش عمدهای از این حملات و فشارها دانست چراکه به گروههای مختلف یادآوری میکند که اگر روحانی در این دوره با نزدیک به هفت میلیون رأی بیشتر نسبت به دوره قبل انتخاب شده، این اجازه را از سوی مردم گرفته است که براساس مطالبات و نیازهای آنها، کابینه خود را طراحی و معرفی کند.
به عبارت دیگر، آقای روحانی با طرح مطالبات برآمده از خواست مردم و با رعایت ملاحظاتی که برگرفته از نوع تعامل قوه مجریه با دیگر بخشهای اثرگذار نظام است، میتواند تعادل قوای کشور را به سمتی ببرد که مدار حرکت دولت، براساس خواست و نظر و مطالبه مردم باشد.
این در حالی است که مطالبهگری بعد از انتخابات با توجه به خلأهای موجود در جامعه در زمینه فضاهای مدنی و با توجه به ظرفیتی که دولت در اختیار مردم قرار داده (خصوصا در حوزه دسترسی به فضای مجازی) در چهار سال پیشرو میتواند متضمن انسجام بیشتر اصلاحطلبان و مجموعه حامیان روحانی شود.
از یاد نباید برد که عرصه حضور گفتمان اصلاحطلبی و مطالبهگری در بزنگاه انتخابات است و برای اثرگذاری بیشتر باید این سرمایه اجتماعی محفوظ بماند تا در چهار سال آینده، اصل مطالبهگری به پویایی این گفتمان در فضای سیاسی کشور منجرشود. دستآخر نباید از یاد برد که مطالبهگری در دل خود، حمایت جدی از نهاد انتخابی را هم به دنبال دارد و نهایتا، مطرحکردن کابینه ٢٤میلیونی در کنار حمایتی است که اصلاحطلبان کشور در چهار سال آینده از آقای روحانی دارند.
شاخصهای چنین کابینهای هم در نوع خود به روشنی مشخص است. دولت در چهار سال گذشته، بر مدار توسعه حرکت کرد و توانست این چرخ را به حرکت درآورد؛ حال زمان آن رسیده که شاخصهای توسعه بهبود یابند و کابینه موفق کابینهای است که در این مسیر بتواند بر مشکلات داخلی و بینالمللی فائق شود، طرح تفاهم ملی و گفتوگوی ملی را دنبال کند، در بهکارگیری نیروها به نحوی عمل کند که همه ایرانیها، احساس تعلق به دولت و نظام داشته باشند و... .
به اعتقاد من، تا سال ١٤٠٠، مطالبهگری در کنار حمایت از نهادها میتواند نقطه قوت گفتمان اصلاحطلبی باشد. اما باید مراقب بود که مطالبهگری باعث نشود حامیان این گفتمان، گرفتار رادیکالیسم یا ناامیدی شوند. امید رمز پیروزی ماست و باید مراقب بود که در جنگ روانی رقیب گرفتار نشویم و مطالبهگری را بهعنوان یک اصل مهم پی بگیریم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر